Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  آیا دیگر، روز استرداداستقلال کشورتجلیل نمیشود؟    نویسنده:  محمد اعظم سيستانی

 
اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 04.09.2010

We like it to discuss and attack each other even with very low level style and it is ending finally without any positive result. It is correct too that we are always changable and unstable, this why we are making it possible for the enemies of our nation to sell the country, to kill and to rob the nation even to put into discussion die dividing of our country and to cancle fully the celebration of independence day of our proud nation!

I am very sorry to point it out clear our such fundamental weaknesses, so far we will not act in honest way and not tell to the nation the truth, then we will !be at the same level as in Kabul sold parasites, may be more worst

The fact is that Mr. Ahmad Shah Masoud was killed two days before the attack of 11. September 2001, to mention it that he was tricky, killer and a treacherous dealer, but another hand he had the obsession that he is more clever, better show maker and he was fully convince of himself, therefore he believed fully to achieve his dream to create a new dynasty under his control.

For this reason it was very important to include Mr. Ahmad Shah Masoud into the plan of weapon collection in country in year 1995 and later on to deprive him of his power, it was held a secret meeting in London in month June in year 1995 and Mr. Ahmad Zia Masoud was send for it to London, but again Mr. Khalilzad played a dirty game and the created group ( it was created by former General Abdul Wali in Quetta + Mr. Wazeri and he has given to this group the name Taliban) was eliminated and replaced it through their selected people with help of ISI.

Mr. Ahmad Shah Masoud had an excellent relation with KGB but he was for CIA a very dark figure, so, it was 9. September started his elimination with help of his close friends, the logo of Al Qaida and Taliban is a national and international a very acceptable stamp to use it like former UdSSR used Ashrar stamp for elimination of their unpopular people.

Mr. Karzai and his friends( Mr. Ashraf Ghani, Mr. Jalali, Mr. Ahadi, Mr. Arsala and some more) is aware on it fully, Shorai Nizar is an important partner of Mr. Karzai, there is an official protocol among them and the official celebration of Mr. Ahmad Shah Masoud as librator of Afghanistan is included and it should replace the real independence day of our proud nation, yes, Mr. warrior Bush and his puddle Mr. Khalilzad upside down the real proud history of Afghanistan too.

May be all of you know and heared it about the trip of former General Abdul Wali to Pakistan in year 1995 and Mr. Wazeri (former speaker of former King Zahir Shah) accompanyed him to Pakistan and he is still a life like Mr. Ahmad Zia Masoud and I hope, he should have the couragous to tell all details!
Former General Abdul Wali was asked, why he choiced the name of Taliban as logo for his created group? He answered: Taliban should give a religion lesson to the religion groupleaders.




اسم: عبدالجليل جميلي   محل سکونت: کليفور نيا    تاریخ: 03.09.2010

دوستان بزرگوار و محترمم جناب کانديد اکادبمسبن سيستاني صاحب گرامي و جناب برادر عزيز محترم دپلوم انجنير احسان الله مايار!
با تقديم سلامها و تمنيات نبکم بشما و با قدردانی از لطف و ياد آوری تان - همين قدر عرض ميکنم که به نظر م - من کاری نکرده ام که شاهکار و يا ابتکاری شناخته شده و مورد ستايش قرار گيرد بخاطريکه اگر همين تیره انديشان دماغ شستهٔ ما بماهيت و مقدار خود و اعمال و کردار و گفتار بيمقدار خود متوجه شوند و از کج قلمی و معوج رفتاری پرهيز کرده و راه نیكی رادر پيش گيرند هم خرما بوده وهم ثواب که مقبول خاطر مردم و دربار خداند بوده و باهمدستي دسته جمعی آن خارزار خودرا به گلزاری تبدیل کرده ميتوانبم!
من شخصاً خدمتی را بشما دوستان دانشمندم و جناب ولي احمد جان نوری و شخصيت والا و فاميل محترم شان مخصوصاً با شناخت نزدیک و دوستانهٔ بيشتر از نيم قرنهٔ که باایشان دارم و نظرم را با پاکي رمضان مکرم در زير عنوان نوشتهٔ شان در همين نظر خواهي ها(مفکورهٔ تَجزیهٔ افغانستان خيانت ملي است)عرضه کرده ام، کاملاً به است‌ناد فرمایشيست که(مشک آن است که خودببويد؛ نه که عطار گويد! نکرده ام واساساً شماانسانهای با شخصبت معروف - ضرورتي به معرفي شدن و توصیف ندارید زيرا هرکدام بزرگواران عزیز در مرور زندگی های پر بار ديروز آرام و پر تلاطم امروز مأ لطف و زحمت کشی و شهامت قلمي و زباني خود را چنان سر بلندانه تبارز داده اید که اگر يک جوان کشته دماغ ّپَيرو خط اوستادان ياامام زمان؛ به عمق مسئولیت وجداني خود نظر کرده و فقط وطن دوستانه و نه جبهه گردانانه! فکر کرده و باز قلم با مسئوليتش را بکار اندازد خود متوجه خواهند شد که چه نیکو روش قابل قدری را در پيش گرفته که خجالت و سر افگندگي دارين را برایش بار نمي آورد و در صورتیکه از راه ماشين خرادی و ُملی تراش صرافان جهاد پيمای جبهه دار يا جعبه دار؛ خود یا چهرهٔ همرنگ خودرا شخصبت بيطرف ملی تراش کرده صبغهٔ مردمي مي بخشند و پشکي از خود بسازند مردانه اعتراف کنند که همت میَو زدن را در مبدان کارزار مبارزات واقعاً به سطح ملي و جهاني دارند؟ که نه و هرگز نه و بايد از ريش و زنخ گرفتنها و بوت پاکي های اپوزيسيون ساز جنده پوش سازی احمدی نژاد و سر افگنده برگشتن به شوروای نظار شان پند بگيرند و همين قدر هم دقت کنند که اگر هنوز هم چوشک رئيس دولت در دهن معالج چشم پيش پا بين شان ميبودآيا هنوز هم فراش و بوت پاک محمود و کرزی ها نمي بود؟ فکر ميکنم سرگذشت عروج و نزول و چوَری زدن مارشال دار شان که برای جلب رضائيت آغای کرزی به رخ استاد تان داکتر خود سلي زده و بطرف ارگ شاگرز کرد - عبرت بزرگي برای همه نسل و بنياد شان بوده و بايد شولهٔ خود را پُف پُف کرده بخورند که زور نیمچه طبيب شان به معالجهٔ کام سوختهٔ شام هم نخواهد رسيد.
باز هم توقع و انتظار هموطنانه ام از آغای يوسفزی جعلي اينست که همت کنند و با دلايل مقنعهٔ ملي يا رفع مسئوليت کنند و يا استغفار و طلب معذرت!
نوت: و جعلي بخاطری گفتم که من با تمام احترام به فاميل محترم مرحوم حبيب الله خان سابق منجم باشی اعليحضصرت مرحوم محمد ظاهر شاه که اولاده های شان بشمول مرحوم داکتر عبدالباقی یوسفزی سابق والي باميان و ديگر برادران محترم شان که محترم نجيب جان یوسفزی در همين کلبفورنیای جنوبي اقامت دارند همه را دوستانه و از سالهای ۱۳۲۰ ش ميشناسم که فکر نميکنم از همچو فاميل بزرگواری همچو نودهٔ ناخلفی سر زده باشد.


اسم: ذکریا یوسفزی   محل سکونت: آلمان     تاریخ: 03.09.2010

سلامها واحترامات بهمۀ دست اندرکاران، نويسندګان و نظردهندګان سايت وزين افغان جرمن آنلاين٠
من نميخواستم دست به کار ی بزنم که حساسيتهاراا يجاد نمايد و يااحساسات هموطنی را جريحه دار نمايم و يا موقع به آنانی بدهم که از فرصت استفاده نموده در جهت شخصيت پردازی، وارايۀ اهداف خود و تخريب ديګر انديشان عمل نمايند، به اين سبب نخواستم به سوالات يکتعداد هموطنانم که بوی تخريب و تحريک احساسات از آن بر ميخيزد جواب بګويم، بخاطريکه چيزيرا که من نوشته ام بسيار ساده و روان، بدون آلايش و بدون تخريب بوده و در آن من به هيچکس کلمۀ غير ملی رااستعمال ننموده ام که خوانندګان محترم قضاوت خواهند کرد، ولی به اثر مراجعات يکتعداد دوستان، هموطنانيکه مرا نمشناسند و رفع اتهامات بصورت مختصر جوابات بسوالات ارايه شده ميدهم:
- اين نظر شخصی من است از هيچ جای ديګری آب نميخورد.
- من بی ماسک و مردانه حرف ميزنم و هيچ دليلی برای ترس، پنهان نمودن ها، چی از لحاظ شخصيت و چی از لحاظ طرز ديد باشد نزدم موجود نيست، در اجراآت، طرز ديد و طرز تفکر خود ثابت قدم بوده، باوزيدن هر باد يا شمال قامتم خم نميشود و مانند ماش بهر طرف لول نميخورم.
- من نه سنګ ميزنم و آنهم در تاريکی، چيزيرا که ميتوانم عبارت است از سخن زدن، بحث کردن آزاد، با ارايۀ دليل، منطق و غيره.
- من هيچګاهی بی مسئوليت نبوده و نه حرفی بی مسئوليت ميزنم، بنظر من افراد سياسی، نويسندګان، علما، روحانيون، سران اقوام وغيره و يا در يک جمله کسانيکه در حالتی رسيده اند که سخن هاي آنرا مردم ميشنوند و به آن عمل ميکنند نبايد بی مسئوليت حرف بزنند و يا بی مسئوليت چيزیرا تحرير نمايند.
- نزد من تمام مردم افغانستان بهر قوم، محل و مذهبيکه تعلق دارند،از نګاه هموطنی حقوق و وجايب مساوی دارند، با هر نوع سوی استفاده از اعتقادات مردم شديدا مخالف هستم.
- به بزرګان و موسفيدان جدااحترام دارم، اګر بر نوشته های آنها کدام انتقادی ميکنم، خواهشمندم به بي احترامی تلقی نګردد٠
- با جنګ، جنګسالار، مافيا در هر بخش، افراد زور، مفسدين، غاصبين حقوق و دارائي های مردم و غيره آشتی ناپذير هستم، و کاری نخواهم کرد که يکبار از آنها توصيف و بعدا آنها را تخريب نمايم، مثليکه شخصيت محترم سيستانی از احمد شاه مسعود توصيف ميکرد و حتی در توصيف او کتابی نوشت و بعدا ١٨٠ درجه تغير کرد و فعلا از وی به بدی ياد مينمايد، من بمثابۀ فرد با مسئوليت از همان آغاز از اجراات وی که تاسرحد جنايت ميرسيد هميشه در حرفها و نوشته های خود انتقاد کرده ام.
- در مورد فرد ملی هر تعريفيکه در جامعه شناسی و يا جای ديګر موجود باشد آنرا ميپذيرم ولی بطور ساده بايد ګفت که:
شخص ملی کسی است که در افکار خود، در نظريه پردازيهای خود، در نوشته های خود، در کردار خود و درګفتار خود منافع ملی و همګانی را در نظر ګيرد، در ګفتار و کردار خود ثابت قدم بوده، دارای ديد وسيع و دورانديش باشد، هر کسيکه دارای چنين صفات باشد نزد من شخص ملی است و در نوشته هم منظورم چنين شخص بوده ولو هر کسيکه باشد.
پايان
هموطن تان يوسفزی


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 02.09.2010

خوانندگان بادرک و با درد پورتال افغان جرمن آنلاین سلام برشما!‏

آقای ذکریا یوسفزی مینویسد که "برای همهٔ هموطنان معلوم است که شخصيتهای محترم چون آقای سيستانی و ولی ‏‏احمد نوری نسبت بيوګرافی ګذشتۀ انها و طرز ديد، و اجراآت فعلی آنها شخصيتهای حساسيت برانګيز اند، از نظر ‏من ‏آنها، برای اينکه از اهميت چنين روز ها نکاهند بايد، ميګذاشتند، تا يک شخص بيطرف ملی اين کار را ميکرد. ‏البته ‏اين يک پيشنهاداست، مطلب من تخريب اين هموطنان من نيست " ‏

اتفاقاً قبل ازاینکه من این نظر را بخوانم سیاستمدار دانشمند کشور جناب جمیلی صاحب به باریکی مسئله توجه ‏فرموده ‏اند و با طرح سوالات دقیق خود شخصیت این آقا را زیر سوال برده اند و همچنان جناب احسان الله مایار با حق بینی و بی طرفی کامل در تأئید موضع گیری ملی آقای جمیلی جواب محکمی به این آقا داده اند که از ایشان متشکرم.‏

با عرض سپاس خدمت جمیلی صاحب، باید گفت دو شخصیت مطرح در نوشته آقای یوسفزی خوشبختانه در عمر ‏خود مرتکب هیچ خیانت ملی و جنایت بشری و یا قاچاق مواد مخدر و غصب ملکیت های عامه و شخصی و ته ‏جیب زدن کمک های جامعۀ جهانی به مردم افغانستان نشده اند و دست به دزدیدن ثروتهای ملی از قبیل غارت ‏لاجود و زمرد و آثار فرهنگی از موزیم های ملی و غیره جرایم ضد بشری نزده اند که از افشای آن مثل ‏جنایتکاران شورای نظار و در مجموع ائتلاف شمال نزد ملت و مردم خود شرمسار و ‏خجالت زده باشند. نگاهی به ‏بیوگرافی شان در همین پورتال و عمل و موضعگیری وطن پرستانه شان در برابر دسایس ‏دشمنان وطن در ‏صفحات همین پورتال، هر ادعای میان تهی آقای یوسفزی را پوچ و بی معنی ثابت میکند.‏

شاید جناب یوسفزی شخصاً نسبت به طرح مسایل ملی از سوی شخصیتهای ملیگرا حساسیت داشته باشد ‏و نمیخواهد تا‏کسی خیانت های ملی و تاریخی جنگ سالاران شورای نظار را که مدت 9 سال است حکومت و مردم ‏افغانستان را به ‏گروکان گرفته اند افشا نماید. ولی از اینکه آقای نوری و آقای جمیلی و خانم ملالی نظام و خانم ملالی ‏جویا و خانم سجیه ‏و آقای فارانی وآقای انوری و آقای آریا و من و عده یی دیگر از وطن پرستان همواره چهرۀ این ‏دزدان ثروتهای ملی ‏و افتخارات تاریخی و آثار موزیم های ملی را افشاکرده و میکنند، لذا میخواهد بگوید که اگر ‏عوض اینها یکی از ‏‏"افغانستانی" مشربها این موضوع را مطرح میساخت، ممکن جناب وی قبل ازاین به ابراز ‏نظر خویش می پرداخت. اما ‏برای ملیگرایان افغان جرمن آنلاین اگر دار و دستۀ شورای نظاریها و یا"افغانستانی" ‏مشربها نظر بدهد یا ندهد اهمیتی ‏ندارد، بلکه نظر آن هموطنان برای ما با اهمیت خواهد بود که در جهت افشای ‏خیانت های ملی از سوی حکومت وابسته ‏به شورای نظار قلم بردارند و پرده از روی حقایقی بردارند که مردم ما ‏و نسل های جوان افغان از آن آگاه شوند. و یکی از ‏این هموطنان ملیگراو با درک ما جناب حبیب الرحمن غنی است ‏که از تصمیم خاینانه حکومت کرزی مبنی بر تبدیل کردن روز جشن استقلال به روز شهدا خبر میدهد.‏

نوشتۀ هموطن ما حبیب الرحمن غنی که مبین تبدیل روز جشن استقلال به روز شهدا است، همزمان با نشر مقاله ‏من(آیا ‏دیگر جشن استقلال کشور تجلیل نمیشود؟) در روزهای 18 و 19 و 20 آگست (مطابق 27 و 28 و 30 ‏اسد 1389) یکجا با ‏مجموعه یی از مقالات هموطنان ما که بمناسبت جشن استقلال نوشته شده بودند، گذاشته شده ‏بود تا خواننده بسهولت بدان ‏نوشته رجوع کند و خود را به اصل موضوع وارد نماید.‏

نوشتۀ این هموطن ما هوشداری است تکاندهنده به همه وطن پرستان افغان در هر کجای دنیا که هستند تا بانوشته ‏های اعتراضی خود این تصمیم حکومت را محکوم نمایند و بر ضد چنین نیاتی تمام خرد و تجربۀ سیاسی خود را ‏بکار اندازند ‏و مانع عملی شدن چنین حرکت ضد ملی شوند.‏
من نیز به تائید از این هوشدار هموطن خود قلم برگرفتم و از تصمیم خاینانۀ حکومت به دیکته و دسیسۀ شورای ‏نظار، به ‏هموطنان بی خبر از موضوع اطلاع دادم و اهمیت و مقام و منزلت جشن استرداداستقلال را نسبت به هر روز ‏دیگر ‏و هر افتخار دیگر برشمرده ام تادین ملی ام را در برابر عظمت واهمیت این روز خجسته و پرافتخار ملی ادا ‏کرده باشم. ‏و بعد این موضوع بنا بر اهمیتش در بخش نظرخواهی نیز گذاشته شد تا عناصر وطن دوست که نسبت ‏به وطن و تاریخش ‏خودرا متعهد میدانند، ابراز نظر نمایند.‏

اعتراض بریک چنین تصمیم خاینانۀ حکومت به معنی مخالفت با بر گزاری روز شهدا یا هفته شهید نیست، ولی ‏حکومت ‏میتواند یکجا با مشورت پارلمان این روز را در وقت دیگری مثلاً به روز خروج قوای شوروی از ‏افغانستان ‏برگزار نماید که با جانبازی شهدای کشور بر ضد تجاوز شوروی مناسبت دارد، اما به هیچوجه نباید روز ‏شهدا بجای روز ‏استقلال گذاشته شود. زیرا تجلیل از روز استقلال، ارجگزاری به فداکاریها و پایمردی و شهامت ‏پدران و نیاکان غیور ‏افغان در جنگ سوم افغان و انگلیس برای یک منظور مقدس و عالی یعنی حصول استقلال ‏سیاسی کشوراست. تمام ‏حکومتهای افغانستان از همان روز اعلام استقلال(28 اسد 1298ش) تا کودتای ثور ‏هر ساله از این روز با شکوه هرچه ‏بیشتر تجلیل کرده اند و مردم افغانستان به یاد دارند که در هفته اول سنبله مدت ‏یک هفته بدین مناسبت جشن و شادمانی ‏برپا میکردند و با سهم گیری دراین جشن خاطره جانبازیهای پدران خود را ‏تجدید و تجلیل مینمودند.‏ حتی در دوران حاکمیت خلق و پرچم و حضور شوروی با زهم از این روز ضمن کنفرانسهای علمی و سخنرانیهای ‏‏پرشور و نشست های متعدد تجلیل میگردید تا روحیه استقلال طلبی و آزادی خواهی در جوانان کشور زنده بماند، ‏اما با ‏بقدرت رسیدن تظیم های جهادی و بخصوص در سال های قدرت یابی مجدد شورای نظار در حکومت کرزی ‏تلاش ‏صورت میگیرد تا از جشن استقلال به بهانه وضعیت اقتصادی نامناسب تجلیل بعمل نیاید ولی دوهفته بعد از ‏روز جشن ‏استقلال وضعیت اقتصادی دولت تقویت می یابد و از نام و از جیب دولت مدت یک هفته از احمدشاه ‏مسعود یا برپائی ‏محافل پرخرج و برچ در داخل و خارج کشور تجلیل بعمل آید (رجوع شود به مقالات مستند آقای ‏جمیلی و خانم ملالی نظام ‏در این مورد. این عملکرد دولت بطور عمدی از اهمیت جشن استقلال کاسته و آن را در ‏سطح پائین تری نسبت به ‏احمدشاه مسعود قرار داده است.‏
نمیدانم آقای یوسفزی بااین خباثت شورای نظار همنوائی دارد و آن را تائید میکند یا خیر؟
یار زنده صحبت باقی


اسم: احسان الله مایار   محل سکونت: ویرجینیا    تاریخ: 02.09.2010

برادر دانشورم آقای جمیلی!
بارک الله به مردانه و زیبا نوشتنت. من آقای ذکریا یوسفزی را نمیشناسم.اما به حال ما مردمان مهاجر راه و سفر گم جز اینکه زار زار گریه کنم دیگر گلی ندارم که نثار پاهایشان نمایم. شما در بنیاد یک تفکر ناسالم اشاره کرده اید که این مرض بگونه ای دامنگیر یک تعداد ما شده است. نمیدانم که این دو مرد محترم و موسفید، آقایون سیستانی و نوری چه گناهی را مرتکب شده اند که آقای یوسفزی در نوشتۀ شان " شخصیت ملی نبودن" شان را تشخیص داده اند. اگر معبار ملی بودن چور و چپاول، کشت و خون باشد یقین دارم که این دو شخصیت افغان جائزۀ بدست نخواهند آورد.
بنام خدا به افغانستان زیبای ما که در حال جان کندن است فکر کنید و راه نجات آنرا جستجو کنید نه اینکه دامن جدائی و تفرقه را پهن کنید.
از آقای یوسفزی مصرآ تفاضای جواب محترم جمیلی رادارم تا در بارۀ سیستانی و نوری، هر دویشانرا شخصیتهای ملی میشناسم، بنابر استدلال بیغرضانه و در جوی بیگانه آب ننوشیدۀ یوسفزی تجدید نظر نمایم. من معتقدم که افغانستان واحد در قبالۀ همۀ ما است که باقربانی افغانها بما میراث گذاشته شده است. کسانیکه در دوبی قبالۀ ناچلند افغانی دارند و اضافه از چهار هزار ملیون دالر مردم فقیر افغانرا در ریگزار شیخ نشینان عرب انتقال داده اند اگر بزعم یوسفزی در بین شان شخصیتهای ملی چمباتمه زده و سراغ داشته باشند، قبولشان ندارم. راه سیستانی و نوری راه حق، حقیقت و ملی است و بر مااست که از آن دفاع کنیم.


اسم: عببدالجليل جميلي   محل سکونت: کليفور نيا    تاریخ: 01.09.2010

برادر گرامي ذکريا يوسفزی باز هم سلام و اگر سوال کردن مکرر گناه نباشد فقط در مورد اين جملهٔ ؛ به گفتهٔ خودتان حساس صراحت کلام و دليل روشني تانرا منتظرم تا مقصد شمارا روش‌ن تر درک کنيم که اين نظر شخسي شماست و يا از کجا آب ميخورد و اين هم کود نوشتهٔ تان ((: البته برای همهٔ هموطنان معلوم است که شخصيتهای محترم چون آقای سيستانی و ولی احمد نوری نسبت بيوګرافی ګذشتۀ انها و طرزديد، واجراآت فعلی آنها شخصيتهای حساسيت برانګيز اند، از نظر من آنها، برای اينکه از اهميت چنين روزها نکاهند بايد، ميګذاشتند، تا يک شخص بيطرف ملی اين کار را ميکرد. البته اين يک پيشنهاداست، مطلب من تخريب اين هموطنان من نيست .))
يوسفزی آغا ! لطفاً بي ماسک و حرف مردانه بز‌نید که با کي تبسم داريد؟ منتظر ثمر قلم رنگين و یا پنسل پاک زدن تان !.


اسم: عببدالجليل جميلي   محل سکونت: کليفور نيا    تاریخ: 01.09.2010

برادر گرامي ام آقای ذکريا یوسفزی ! با سلام بشما فقط پرسش مختصری از شما دارم که لطفاً بدون سنگ زدن در تاريکي؛ بزبان افغانی نيکتر نه پوشبده دهن و چهره؛ آن راد مرد خاطر خواه تان (شخص بيطرف ملي!!)را از تاریکستان افغانستان بيچاره و شبهه تخیلي تان برملا سازید که درست شناخته شده و ماهم هورا گفته علم بردارش بسازیم!
لطفاً دو موضوع را که برای ما مردم تماشاچی بيغرض ِ؛ که مخصوصاً در نوشتۀ شما شف شف ندارد روشن سازيد که نظر شما جوان مهربان غمخور عصای دست ما شود:
۱- چون دو مرد ميدان فعلي را نام برده ايد عيوب شانرا بر شماريد که وقتیکه اين دو مرد بلند صدا(در کتلهٔ خموشان گوسفند نمای زير تيغ قصابان) صدا برآورده اند چه قصوری دارند؟ که اگر ماهم مانند شما به سنگ پرانی شروع کنیم باز سنگ ما هم مانند شما به تاريکي و به مغز پريشان ملت بيخبر و فرزندان اهل و نااهل مدعا طلب ما به یک رنگ ؟! اصابت نکند که ما بيچاره ها شف شفی نيستيم!!! و اگر صدائی برآمد که بينی تانرا پشک برد قبل از دويدن بدنبال گپ شما- بينئ خودرا دست ميزنيم که کپ از چه قرار است!!
۲-آن راد مرد جوان مرد کاکهٔ امیر عبدالرجمن خاني که رویش مستور است و تشبیهش معمور؛ از قلم مبارک شما و شخصبت بيطرفي هستند نام مبارکش چی و مقر شمشير زنانه و بهادرانه اش در کجاست؟
۳- مامردم اگر اين دو هموطن خودرا تااين حد و همين روز شناخته ايم نه سير خورده اند و نه دهني با بوی سير - شمااين بو را از کدام دهن و جبهه و جهت بمشام مبارک تان استشمام کرده ايد و اگر استقامت حرکت تان درست نيست لطفاً شاگرز کنید که در ۱۸۰ درجه ئي پشت سر و گردن تان چه مي بينيد؟ و اگر نيم کاسهٔ زير کاسه داريد؟ به لحاظ خدا و بروی مرده های محترم تان یای نسبتی افغانستاني بودن تان را حذف کنيد که وطن گل و گزار و دفع اشرار شود و ما و شما هم برار و مشترکاً مرد روزگار!!!
عزیز گلم - بي مسئوليتی هم حدی دارد نه بالاتر از قدرس تان!!!


اسم: شاه محمود مستند   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 01.09.2010

دشمنان استقلال و مبتکران تجزیه


اسم: ذکريا يوسفزی   محل سکونت: Germany    تاریخ: 01.09.2010

سلام، من بار اول است که در صفحۀ اختصاصی نظريات و تبصره های شما چيزی مينويسم،آنهم بخاطر يک مسئلۀ مهم ملی،البته خواهشمندم نظر مرا نشر کنيد. من کدام نظر خاص ندارم، چرا که روز استقلال يک کشور بايد برای هرکسيکه تبعۀ انکشور باشد و خود را از صدق دل تبعۀ آن کشور ميداند، بايد به آن ارج بګذارد و آنرا تجليل نمايند، طوريکه در تمام دنيا مردم اين کار را ميکنند، من در حاليکه برای همه هموطنان خود اين روز خجسته را تبريک ميګويم، از دربار خداوند ميخواهم که ما واقعااز هر لحاظ صاحب يک کشور آزاد باشيم، و مطلب ديګر اينکه چرا در بارۀ اين مطلب که مربوط به هر تبعۀ کشور است، درينجا نظر خود را نميدهند، درين نهفته است که اين مطلب از طرف کی نوشته شده است؟ البته برای همۀ هموطنان معلوم است که شخصيتهای محترم چون آقای سيستانی و ولی احمد نوری نسبت بيوګرافی ګذشتۀ انها و طرزديد، واجراآت فعلی آنها شخصيتهای حساسيت برانګيز اند، از نظر من آنها، برای اينکه از اهميت چنين روزها نکاهند بايد، ميګذاشتند، تا يک شخص بيطرف ملی اين کار را ميکرد. البته اين يک پيشنهاداست، مطلب من تخريب اين هموطنان من نيست٠
بااحترام
ذکريا يوسفزی


اسم: فریده   محل سکونت: فرانسه    تاریخ: 30.08.2010

ویس احمدی جان،این جا هیج کسی نگفته که روز شهدا، البته شهدای واقعی نه احمد شاه مسعود (کسی که در جمله شهدای بر حق و مستحق محسوب شده نمی تواند،اعمال و کردارش نه تنهاافتخار آمیز برای کشور ما نیست، بلکه شرم آور است)، تجلیل نشود. اما آیا شایسته است که به خاطر این روز، روز استقلال وطن را فدا کرد. نه هرگز، آیا روز دیگری برای تجلیل روز شهدا پیدا نمی شد.


اسم: ویس احمدی   محل سکونت: انگلستان    تاریخ: 30.08.2010

دوستان باید بدانند که روز استقلال و روز شهدا، از هم فرق دارد. هر دو روز تجلیل می شود و چرا باید یکی را بر دیگری ترجیح داد؟ اصلاً دو روز جداگانه به دو منظور جداگانه است. شما می توانید سیب و گوشت ماهی را مقایسه کنید؟ هر دو خوردنی است، همین و بس!
چرا عادت کرده ایم که با همدیگر مخالفت کنیم؟ یکی با روز استقلال مخالفت می کند، دیگری با روز شهید؟ مگر هر دو روز، اهمیت خود را ندارد؟
اگر شهدای ما، این وطن را از دست پنجابی ها نگه نمی داشتند، روز استقلال را در کجا تجلیل می کردید؟ و آیا کشورهایی که اشغال شده اند، روز استقلال دارند؟
ما را از اشغال نجات دادند، بگذار این روز هم تجلیل شود.


اسم: ولی احمد نوری   محل سکونت: پاریس    تاریخ: 30.08.2010

تعـویض روز اسـتـقـلال به روز شهداخیانت تاریخی است


اسم: احمد «لڅ»   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 27.08.2010

ښاغلې: ستاسی خبری، لیکنی او ارزونې خو د قدر وړ دی. تاسی ښي خبري ته مخه کړیده. استقلال: دا کلیمه په واقعي معني سره ډیر باارزښته مفهوم په خپل ځان کي لری. خو یوي خبري ته ستاسي پام راګرځوم. هغه دا چي افغانانو ته ورپه برخه سوي مشکلات، د یوي ورځي، یوکال او یا سلو کلو محصول ندي. دعلم او پوهي نه شتون چي سابقه يې پخوانې ریښي لري، زموږ د بیچاره ولس ژوند تر تهدید لاندي دی. اوس دامریکا او ناټو د قواو په شتون کي د یوه فاسد حکومت لرل، دغلو، مافیا، رشوت خورو، مجریمینو او قاچاق برو سلطت، دهیواد اشغال داټول هغه مشکلات دي چي ولس ور سره لاس اوګریوان دي. که تاسي خلګو ته داستقلال خبري کوي. آیا خلګ به ونه پوښتي چي کوم استلال، داوس غم مو ولې نه خوري؟ آیا په تاریخ کي د (کرزي) په شان بی کفایت، د کرزي دورڼو په شان رشوت خواره، معمله ګرکوم بل چیری هم سته. آیا دیوه افغان،انسان په توګه کرزي ته په کارنه وه چي درمتره پړی خپلي غاړي ته واچوي اوځان غرغړه کړي. که غیرت او شرم ولري باید اکاوکړي. زما په باورداستقلال دورځی په لمانځنه کي چي کرزي او یاران يې برخه واخلي دا به داستقلال نوم ته توهین وي. دهغه یو وروخبره ده چي دوي خو امان الله خان ته د کافر خطاب کوی. ښه خبره داده دافغان ملت دیووالې،دهیواد دواحدساتلو په فکر کی اوسی. ځوانان نو ته دوحدت روحیه ورکړي. په یو سیاسی خوځښت کي آګاهانه سره راټول سي. ډیره بخښه غواړم خبره راڅخه اوږده سول.


اسم: مسعود فارانی   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 24.08.2010


تلاش مذبوحانه غرض تعویض روز استقلال و آزادی به «روز شهدا» یک جنایت تاریخی است.

ایجاد سلطنت امانی باعث شد تا مشروطه خواهان دوره دوم بدورسلطنت جمع شوند، سلطنت امانی اتکا به خبرگان دورۀ دوم مشروطیت توانست آرزوی دیرین مردم را حقانیت بخشد، شایسته سالاری و مردم سالاری را استواربر قانونیت اساسگذاری نماید. البته این قانونیت دادن تحت زعامت اعیحضرت شاه امان الله غازی توانست جنبش مشروطیت را که همیش از در بار فاصله داشت و سرکوب شده بود در تصامیم دربار شریک سازد و صلاحیت بدهد. ازین روشاه امان الله را میتوان سمبول نهضت روشنفکری در قلب آسیا نامید .
جنبش امانی چون اذان بیداری وسیله شد تا مستعمراتی راکه در آسیا از اسارت استعمار انگلیس رنج میکشیدند بیدار نماید .
امان الله غازی با ایجاد سلطنت استوار به شایسته سالاری و ملت سالاری اولین گام را نهاد که خواب امپراطوری انگلستان را از چشمش ربود وضمیرش را هراسان ساخت .
دولت نوتشکیل امانی پیام آزادی و استقلال را برای همه مستعمرات در بر داشت . با این پیام حرکت مترقی ضد انگلیسی در منطقه به میان آمد که ستارۀ اقبال انگلستان را زیر سؤال برد.
پس انگلستان برای ازبین بردن جنبش مشروطیت شروع به تبلیغات نامردانه علیه شاه امان الله (سمبول نهصت روشن فکری در منطقه یا دشمن سرسخت استعمار) را آغاز کرد . وبا رشوه دادن به خاینین ضدمنافع ملی افغانی توانست هم در داخل دولت و هم از خارج فشار را زیاد نماید تا هرچه زود تر این سلطنت متبرکه راباقدرت امپراطوری خود ساقط نماید . انگلستان غرض انتقام کشی، جاهل ترین قلـُدردزد را بر اریکه قدرت آورد که بوسیلۀ او توانست تمام نهاد های مترقی را در افغانستان نقطۀ پایان بگذارد. افغانستان از آن مرتبۀ رفیع امانی به مرتبۀ حضیض دورۀ سقوی سقوط نمود.
امپراطوری خونخوار انگلستان فکر میکرد با این کارش میتواند به بر چیدن اندیشه های ترقی خواهانۀ که از جنبش امانی بجا مانده بود موفق شود . مگر بر خلاف روز بروز اندیشۀ دور امانی چون هوای تازۀ همه جا درحال گسترش بود.
بعد ها نیرو های خبیثۀ مزدور دنباله رو استعمار، هر زمانیکه در افغانستان به پایمردی بیگانگان و دشمنان افغانستان سر بلند مینمودند، اولین ضربات شان را بر نام نامی امیر امان الله بزرگ آغاز میکردند تا وی را از خاطرات ملت افغان بزدایند . زیرا او یگانۀ چراغ روشنگر مردم افغانستان بود. توجه فرمایید در آغاز خلق و پرچم ، بعد ها جهادی های مزدورسپس گروه طالبان یعنی هر عنصر ضد ملی وقتی بر سر کار آمدند برویت اسناد موجود، شاه امان الله را مذمت کردند تا با این طریق جنبش مترقی و انسانی مشروطیت را در اذهان مردم بکوبند . بدبختانه این پروژه بقوت خارجی ها در کشورهنوزهم دوام دارد .
هم اکنون تلاش دزدان سرگردنه، برای بی اهمیت جلوه دادن سالگرد پر افتخار آزادی و استقلال افغانستان دنبالۀ همان پروژۀ است که استعمار ودولت های مغرض همسایه ایران و پاکستان غرض پیاده کردن منافع خود شان سر دست گرفته اند تا بوسیلۀ ایتلاف شمال آنرا بر جامعۀ افغانی بقبولانند. مگر خوشبختانه که این خس و خاشاک نمی توانند گرما و روشنایی آفتاب اعلیحضرت امان الله و نهصت روشنفکری را کمرنگ سا زند .
صاحب قلمان بزرگی با نوشته هایشان همیش گرد و غبارایجاد شده را سترده و حقایق را آفتابی نموده اند. همین حالا بشمول مقالۀ وزین جناب اعظم سیستانی قلمدار نستوه ملی افغان ، مقالات بیشماری در رسانه های ملی افغان ظاهر شدند و درخشش زایدالوصف را به نمایش گذاشتند که از حقانیت جنبش روشنفکری امانی نمایندگی میکنند.
همچنان بزرگان زیادی بودند که نگذاشتندآفتاب دوران امانی پشت ابر های ابهام قرار بگیرد. یکی ازین بزرگ مردان علامه اقبال است که شعری بلند در وصف اعلیحضرت شاه امان الله سروده است،شعر بااین چند بیت آغازمیشود: عنوان ذیل انتخاب خود علامه اقبال لاهوری میباشد.
پیشکش به حضور اعلیحضرت امیرامان الله خان
فرمانروای دولت مستقلهٔ افغانستان خلد الله ملکه و اجلاله
پیام مشرق
ای امیر کامـگار ای شهـریـــــار
نــو جوان و مثل پیران پخته کار
چشم تو از پردگیهای محرم است
دل میان سینه ات جام جم است
عـــزم تو پاینده چون کهسار تو
حـزم تو آسان کـنـد دشــوار تـو
همت تو چـون خـیـال من بلـند
ملت صد پاره را شیرازه بـنـد
هــدیـه از شـاهنشهان داری بسی
لـعـل و یاقوت گـران داری بسی
ای امـیـر ابـن امـیـر ابـن امـیـر
هـدیـه ئی از بینوائی هــم پـذیـر
برگ گل رنگین زمضمون منست
مـصرع مـن قـطرهٔ خـون منست
متن کامل شعردر لینک ذیل تقدیم است.
http://ganjoor.net/iqbal/payam-mashregh/


اسم: یوسف ( يتنګ )   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 24.08.2010

اقای احسان الله مایار !
به شیر مادری که خوردید رحمت باد.
راستی که فرزند صدیق افغانستان عزیز هستی.
حقیقت است که ګفته اند.
خانه کفتر بی پر نیست.
افتخار به شما و مثل شما فرزندان راستین وطن


اسم: احسان الله مایار   محل سکونت: ویرجینیا، امریکا    تاریخ: 23.08.2010

دانشمند ارجمند جناب سیستانی صاحب!
شما که پیوند و شناخت عمیقی با مردم و وطن مالوف ما دارید در مورد یک مطلب بسیار حساس و چگونگی روند ادارۀ امروز حکمرانان کشور با درایت کامل اشاره نموده اید.
تحلیل و تفسیر شما برای اشخاصیکه افغانستان و افغان دوست هستند زنگ خطری را بصدا درآورده و به عاقبت اندیشی دعوت نموده و افغانهای بنام افغان را که در خدمت بیگانگانند از بیداری مردم بلرزه در آورده است.
تا جائیکه دیده میشود یک اقلیت مطلق از کسانیکه در حساسترین مقامات اداری و تعیین سیاست در کشور و حیات روزمرۀ مردم بنابر اشتباه غیر قابل اصلاح بیگانگان قرار گرفته اند مذبوحانه در تلاشند که اصالتهای کشور را از صفحۀ زندگی مردم بیرون کشند.
اما خوشبختانه یک تعداد کثیری از افغانهای وطنپرور و مردم دوست در برابر این کتلۀ هرزه قیام و مبارزه میکنند که نمونۀ بینظیر این پدیدۀ روشن نگری و مقاومت علیۀ این گروه مرموز را میتوان دربازتابی نظریات تعدادی از نویسندگان افغان در دریچۀ نظر خواهیهای اخیر پورتال ملی افغان جرمن آنلاین " پیرامون مفکورۀ سخیف تجزیۀ افغانستان و تجلیل ننمودن جشن پر از افتخارات ملی ما" مطالعه کرد. من مطمئنم که این عملکرد فرومایه گان جز اینکه مردم را در برابر شان به قیام وادارد دیگر ثمری را بار نخواهد آورد واین وضع مسخ گرائی تاریخ مستوجب تفکر مردم که خطر و دفع بیشتر متوجه این گونه اشخاص شود دیگر پدیده ای در قبال ندارد. مردم افغانستان ارزشهای والای خودرا گرامی میدارند که نمیتوان آنرا با اینگونه سفله بازیها ازبین برد.

جناب سیستانی صاحب! شما که مرد دانشمند و در تفسیر واقعات سیاسی و رویدادهای تاریخی دست بالا دارید از آمدنهای حلقات مشترک المنافع توسط قدرت و یا قدرتهای بیگانه بدون اتکاء به پشتیبانی مردم و در نتیجه سقوط شان در پرتگاه ذباله دانی تاریخ پوره واقفید.
من متیقنم روزی آمدنیست که ارزشهای پامال شدۀ ما بار دیگر مانند ستارۀ درخشان صبحگاهی، که استقلال افغانستان و کارنامه های مردان معرکه آزادی آن از ارزشهای والای زندگی ما میباشد، از تاریکیها دوباره سر بالا کرده و با طلیعۀ زیبایش سر فرزندان ملت افغان را در بین آزاده های جهان دوباره بلند کند.
کسانیکه امروز روز پر افتخار 28 اسد، روز بزرگداشت استقلال افغانستان را با روز شهدا و آنهم بنام یک شخص تعویض نموده اند مستوجب بزرگترین فروگذاشت غیر قابل عفو گردیده اند. این عملکرد ابلهانه با قهر ملت مصادف گردیده که عاملین آن نمیتواند خود را باهیچگونه فدیه نجات دهند و اگر هوشیاراند میبایست پرحذر باشند.

باعث تعجب بیشترم سفر اخیر رئیس جمهور دولت اسلامی افغانستان، حامد کرزی، در روز استقلال افغانستان و به زعم خودشان تجلیل روز شهدا و در عین حال ماه رمضان، به ماسکو گردید. اصلا قیاس کرده نمیتوانستم که حامد کرزی از رئیس جمهور روسیه، میدویدیو، باتضرع درخواست کند که عساکر خودرا بمنظور قلع و قمع باقیماندۀ افغانها به افغانستان بفرستد. از سرحد خیال و باورم دور است که چطور میتواند یک افغان از کشوریکه اسلافش باعث تباهی افغانستان محبوبم گردیده و صدها هزار زن و مرد و فرزندان فرزانۀ ما با سلاح روسی و دست روسی کشته شده، چنین تقاضای واژگونه ای نماید. اما رهبر روسیه از غیرت مردم افغان خوب واقف است و میداند که در میدان رزم با چنین ملت آزاده دست نرم کردن کار آسانی نیست از اینرو درخواست غامض کرزی را نمی پذیرد و صرف با فرستادن چند بال هیلیکوپتر و فراهم آوری تسهیلات انتقال برق خودرا از مخمصه نجات میدهد.
ما می بینیم که حامد کرزی نه به تجلیل روز استقلال افغانستان و همچنان نه بمقام والای سرسپردگان شهید افغان عقیده و احترام دارد و گر نه به کدام عقل میتواند از دشمن مردم افغان تقاضای چنین کمک ناسنجیدۀ را نماید.

آقای سیستانی ما شاهد عینی رویداد های ده سال اخیر در جهان هستیم و از دنائت زورمندان در دو جنگ اخیر در افغانستان وعراق لیل و نهاری را دیده ایم. در جملۀ رویدادها یکی هم کلتور ! حواله کردن بوت توسط یک خبرنگار عراقی به روی جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور امریکا حین وداع از عراقیها در بغداد، در صحنۀ سیاستبازی پردۀ جدیدی را باز کرد. فکر میکنم که اگر شهدای راه حق و آزادی معرکۀ استقلال و جهاد برحق ما علیۀ قشون سرخ شوروی، که صدهاهزار نفر آنها گمنام زیر خاک در ابدیت خفته اند مدافعی روی زمین افغانها میداشت چپللکی را بخدمت رئیس جمهور، بعنوان پاداش از نقض تجلیل استفلال افغانستان و مذاکرات وی با رئیس جمهور روسیه حواله میکرد.
برای حامیان ضد تجلیل استقلال افغانستان پیام بارک اوباما رئیس جمهور امریکا که توسط هیلری رودهام کلینتن، وزیر خارجۀ اضلاع متحدۀ امریکا بعنوان مردم افغانستان پخش شده برعلاوۀ پرتاب بوت سیلی ای جانانۀ است که در تاریخ افغانستان برای ابد ثبت خواهد شد.
بیانیۀ کلنتن به مناسبت سالروز استقلال افغانستان
19.08.20> صدای امریکا
هلری کلنتن، وزیر خارجه ایالات متحده با صدور بیانیه یی به نمایندگی از براک اوباما، رئیس جمهور و همچنین مردم ایالات متحده نود و یکمین سالگرد استقلال افغانستان را به مردم آن کشور تبریک و تهنیت گفته است. خانم کلنتن گفته است، این فرصتی است تا "آزادی کشورتان را که بیشتر از نه دهه قبل حاصل نمودید، جشن بگیرید." مناسبتی که در تاریخ طویل کشور شما، یکی از پر افتخار ترین لحظات میباشد.
وزیر خارجه ایالات متحده گفت این همچنان فرصتی برای نگاه به آینده است، آینده ایکه تمام مردم افغانستان در شراکت و همکاری با اتباع بسیاری از کشور های دیگر، سرسختانه تلاش می ورزند تا یکجا باهم با دیدگاه مشترک، آیندۀ امن، با ثبات و شگوفان را برای افغانستان فراهم آورند.
هلری کلنتن در بیانیۀ خویش گفت: " من افتخار داشتم در پنجمین دیدار خودم از افغانستان در طول زندگی و دومین دیدار در دوره خدمت به حیث وزیر امور خارجه ایالات متحده دیدن نمایم." او گفت: هر زمانیکه من به آن کشور برگشته ام، گرمی مردم افغانستان و مقاومتی را بخاطر می آورم که آنها در مقابل آزمون های عظیم، نشان میدهند. خانم کلنتن گفت: "من بچشم خود پیشرفت هایی را که کسب نموده اید، مشاهده نموده ام و ما افتخار میکنیم که قدم بقدم، در راستای ترویج صلح، و بذل ترقی و پیشرفت، از شما حمایت می نمائیم."
خانم کلنتن در بیانیۀ خویش به مناسبت نود و یکمین سالگرد استقلال افغانستان گفته است مردم ایالات متحده در آیندۀ افغان ها سهم دارند، بنا بر این امریکایی ها افتخار دارند که در تجلیل از گذشتۀ مردم افغانستان شرکت نمایند. ولی از همه مهمتر، در حالیکه آرزوی برگذاری یکروز پر سرور و امن را در "روز استقلال برایتان تمنا می کنیم، حمایت قوی، شراکت و دوستی کشور خود را در سال هایکه در پیش است بشما ابراز میکنم."
. ختم
احسان الله مایار


اسم: ملالی موسی نظام   محل سکونت: ورجینیا    تاریخ: 22.08.2010

روز استقلال افغانستان، پر افتخار ترین روز درتاریخ وطن - تغیر نام این روز مقدس به روز شهداءدر صلاحیت هیچ مرجعی نیست!


اسم: محمد    محل سکونت: جرمنی    تاریخ: 22.08.2010

بابه صمده ستا په خوله دی مبارک شه!
وجدان اګر در انسان است آن بر بابه صمد مبارک باد!
وطن فروشان را کسب خود است
ای بابه صمده افغانیت دی مبارک شه!


اسم: بابه صمد ( پنجشیری )   محل سکونت: کابل    تاریخ: 21.08.2010

بار اول است که در سایت وزین افغان جرمن انلاین نظر خود را ارایه میکنم.
دوستان عزیز.
یک ضرب المثل داریم که میګوید.
قدر زر را زرګر داند.

قدر آزادی را وطن پرستان دانند نه چند تا دزدان حرفوی زمرد و یا یاقوت . **
برادر ها. من در زمان جهاد دریکی از دفتر های کلتوری جمعیت استاد؟ ربانی در پیشاور کار میکردم در آنوقت حزب جمعیت اسلامی، حزب اسلامی و حزب سیاف تمام آنها در نشرات خویش امان الله خان و شهید سردار محمد داود خان را کمونست خطاب میکرد
آنها بدستور مستقیم سازمان جاسوسی ای اس ای پاکستان شحصیت های ملی افغانستان را توهین و توهین میکردند. اینها نباید روز استقلال را تجلیل کنند بحاطریکه اینها غلامان حلقه بګوش هستند اینها عساکر اجیر ( جنرال بابر ) و فوج ملیشیای ذولفقار علی بوتو بودند. برای کریم خلیلی و محقق منافع ایران زیادتر ارزش دارد نسبت به منافع ملی افغانستان. فلهذا از این نوکرانافغانها هیچ توقع نداشته باشیم بخاطری کی آنها قدر ازادی را نمیدانند اینها در نوکری و غلامی کلان شده.
به احمدشاه لقب یا تخلص (مسعود) نام مستعاراز طرف ای اس ای پاکستان داده شده، نام مستعار ربانی(فیصل) نام مستعار محمد ګل پیلوت (حنان جاجی)و ګلبدین حکمتیار را فراموش کردم. اګر زندګی یاری کرد در اینده برایتان تقدیم خواهم کرد.

دو روز قبل در سایت شما یک شعر را خواندم که خیلی خوشم آمد در اینجا بیجا نخواهد بود که باری دیګر ذکر شود.

غلامی د غلامانو مبارک شه
آزادی د افغانانو افتخار دی
مرګ بر نوکران اجانب.
تل دی وی استقلال
مرګ بر غلامان حلقه بګوش.


اسم: ( جلال ــ بايانی    محل سکونت: sweden    تاریخ: 21.08.2010

استادگرامی وگرانقدر محترم سيستانی صاحب را عرض ادب!
چقدر مسرورم که پورتال وزين افغان جرمن نبشته با ارج شما را به نظر خواهی گذاشت.
کليمات مقدس استقلال، حريت و احرار در فرهنگ افغانها مقام هژبری داشته و نزد هر افغان واقعی ارج دارد در حفظ، نگهداری، ارتداد ناپذيرش، به پيشواز استقبالش و تأسی آن رغبت دارند. و برعکس مذمت از استقلال، عدم مواظبت از پايش آن، تجاهل از مقام استقلال را جنايت ميدانند.
بحق و بالقوه بايد نوشت که: صد نيم سال قبل تزار روس هوا و هوس اشتغال سرزمين مرد خيزان افغانستان را نموده بود ولی با تمام ساز و برگ خود تسخير اين ملک برايش گران و غير ممکن افتاد تاانکه کشميری زاده ای در سال 1978 استقلال انرا دو دسته به چکمه داران سرخ تسليم نمود. در سال 1992 با يورش به اصطلاح « مجاهدين » به افغانستان پای فرزند ناجايز انگليس پاکستان و اخوند های ترياکی قوم و جماران را بکشور ما کشانيده، که عملأ استقلال افغانستان در حالت تعليق قرار گرفت.
تهران و اسلام آباد در مورد سرنوشت ملت و ملک افغان تصميم ميگرفت، و ببرک های کاغذی در کابل بنام امير، رهبر، رئيس بودند تاآنکه با سرازير شدن بربرهای طالب ديگر حميد گل، نصير بابر، اسلم بيک، دگروال يوسف حاکم بر سرنوشت ما گرديد و در کابل دفتر های خودرا گشاده عملأ افغانستان را صوبه « پنجم » گفتند.
اما "
۹۱ سال قبل قصر نشينان لندن در کليسا معروف سلطنتی سوگند خوردند که بار ديگر با پنجه آهنين، وزن سنگين، پاشنه خونين، در بالاحصار کابل جايکه مکناتن، برايدن، لارنس مجازاد و به قتل رسيدند از دست « حاکم » افغان گل استقبال را گرفته و بار ديگر سفارت خانه انگليس در کابل به جاسوس خانه تبديل و تمام حرکات و سکنات ارگ کابل از سفارت انگليس تنظيم و کنترول گردد و عهد نمودند که بار ديگر افغانستان اشغال تراوش صدای استقلال، توصل به آزادی و آزاده خویی را سرنگون ساخته و ديگر جنش، تجليل به پيشواز استقلال و آنهم از انگليس را در افغانستان خفه و نابود ساخته، آمال افغانهارا توسط خود افغان های مزدوز از ميان برداشته اينکه اقای « نور اشرار » والی مزارشريف روز رخصتی ۲۸ اسد را در مزار شريف از ميان برداشته او تنها روز سيا « ۸ثور » را روز استقلال اعلان عليه غازی شاه امان الله «رح» دشنام فرستاده است.
بنأ نخوت افغان توسط خود افغان ولی مزدور و بيگانه پرست از ميان رفته کشور عملأ در اشغال قرار دارد و با اتکال قوی اگر افغان خصوصيت اجماع برای حصول و حفظ استقلال، آزادی، تماميت، خود اراديت را از دست داده باشند و خود در تلاش تجزيه، الحاق باايران، ساختن خراسان بزرگ، افغان به افغانستانی تبديل شود گفتار جنرال انگليس که سال قبل رسمأ گفت مابرای[50] سال آمديم دقيق است.
شاد باشيد.
جلال بايانی


اسم: نی نامه   محل سکونت: خراب آباد    تاریخ: 20.08.2010

سلام

شاه جوان و ترقی خواه یکهزار و چهار صدسال بعدهم می تواند حساب به مردمش, پس بدهد.
در دورهّ امانی کار نوسازی و مدرنیزه کردن افغانستان آغاز شد، آنهم دریک جامعۀ دست نخورده و کاملا عقب مانده و ناگزیر تهداب همه چیز باید گذاشته می شد.ازاین رو عهدامانی عهد صدهااولین ها در تاریخ میهن مااست.
این لیست فعالیت های دورهءامانی را در یک دورهء پرآشوب یک دهه بازگومی کند.

1)امان اله اولین پادشاه در تاریخ وطن ماست که فقط یک زن داشت و فاقد حرمسراهاو غلام بچه هابود.
2)در زمان امان اله برای اولین بار در تاریخ میهن ما جنبش واقعی زنان به ظهور رسید،این جنبش به شکل مدرن بدستورامان جوان و با پشتیبانی خاص خودش و یاران دانشمندش هویداشد. انجمن حمایت نسوان به ریاست کبرا جان خواهر امان اله در اواسط سال 1920 تاسیس گردید. و اولین سازمان زنان در تاریخ وطن ایجاد شد و چشمگیر فعالیتهارا به ره انداخت.
امان اله معتقد بود که ترقی اجتماعی از مساله زن آغاز می شود.
در دورهءامانی بر خلاف تبلیغات زهر پاشانهءدشمنان، رفع حجاب تشویق می شد و قانونا بر همگان تحمیل نمی گشت. روشنتر روی لچی اجبار نبود.
اولین بار غلامی و بردگی لغوشد. قربانیان اصلی بردگی و آدم فروشی و تجارت انسانها در قدم اول هموطنان هزاره، بدخشی، پنجشیری، ازبکها، نورستانی ها و احیانا فرزندان بعضی از اقوام پشتون بودند.
قانون سال 1921 ممنوعیت بردگی وغلام بچه گی رااعلام داشت.
برای اولین بار بیگار، بهره کشی ظالمانه و بی مزد که جان مردم را به لب رسانده بود، قانونا ممنوع شد.
اولین بار در تاریخ میهن ما قانون در تمام ساحات اجتماعی جای عرف و عادات پوسیده را گرفت و افغانستان صاحب قانون اساسی شد.
مجموعه نظام نامه های دورهءامانی بکلی قانون اساسی را تمثیل میکند که توسط قانون دانان افغان و فرانسوی ساخته شدند.امان اله و یاران دانشمندش شخصا ماده به مادهء قوانین را بادقت بررسی و در بارهءهر یک به بحث می نشستند.
اولین بار در تاریخ وطن پادشاهی خودش علیه سلطنت و قدرت قیام کرد و در راس مشروطه خواهان قرار گرفت،این خصلت حتی در تاریخ جهان هیچ یااندک بوده است.
امان جوان سلطنت و حکومت رااز هم جدااعلام کرد و مردم را تشویق کرد تا در عرصه های سیاسی،اقتصادی و اجتماعی و دولتی سهم فعال بگیرند.
برای امان اله سیستم معارف و فعالیتهای فرهنگی مهمتر از تمام فعالیتهابود.
در زمان امان اله مدال معارف بزرگترین مدال افتخار نظامی و ملکی بود. علامت دوات و کتاب و خوشهءگندم تادیر وقت بر بیرق خوشرنگ، گرامی و ملی مادیده میشد.
برای مکاتب جدید استادان مجرب هندی و فرانسوی استخدام شد.
برای همهءمردم تعلیمات ابتدایه اجباری اعلام شد.
سال 1924 چندین باب مکتب ابتدایه در سراسر کشور تاسیس گردید.
نخستین بار مکتب نرسنگ و مکتب کمک های اولیه بوجودآمد.
اولین بار چندین باب مکتب لیسه و مدرسه در کشور گشایش یافت.
اولین بار استفاده از مکتب و تعلیم مجانی، بدون تبعیض در خدمت همگان قرار گرفت.
اولین بار مکتب طب عصری ایجادشد. اکثر پروفیسورهای بلندآوازهء کشور ما در قلمرو طب از شاگردان و تحصیلکرده های این مکتب بوده است.
اولین بار در همین دوره اساس پوهتون کابل بنام اعدادیهءامانی پایه گذاری شد.
اولین بار مکتب روضیه برای خانمها دایر گردید. در این مکتب خانمها رمز و راز تدبیر منزل و مبارزه با رسم و رواج های کمرشکن را یاد می گرفتند.
اولین بار مکتب ها به زبانهای ترکی، فرانسوی،انگلیسی، و جرمنی روی دست گرفته شد.
اولین بار کورس های مبارزه بابیسوادی، شکل کاملا عصری و مطابق وقت و زمان دایرشد. شاه گرامی و ملکه ثریا شخصادراین کورسها تدریس میکردند.
اولین بار مکتب برای مرزا های دولتی بوجودآمد تاسطح آگاهی آنهادر زمینه های مسلکی و غیر مسلکی بالا برود
اولین بار مکتب حکام ساخته شد. تاحکام محلی فرهیخته، دارای تقواه، علم و عصمت و دارای احساسات ملی و افکار نو، پرآرمان، بلدیه امور زندگی، نوآور و ترقیخواه را تربیت کند.
اولین بار مکتب شبانه بوجودآمد.
اولین بار دارلمعلمین تاسیس شد تا معلمان وطن پرست و فداکار افغان تربیت شود.
اولین بار به شکل عصری کمک به مادران توسط ملکه ثریا و مادرش تاسیس شد.
اولین بار مکتب کوچی ها که به شکل سیار باکوچی ها در حرکت بود، بوجودآمد.
اولین بار 28 دختر افغان مثل پسران افغان برای تحصیلات عالی به خارج از کشور اعزام گردیدند. مصارف این سفرها را دولتهای میزبان متقبل گردیده بودند.
اولین بار گروهی از جوانان افغان برای تحصیلات عالی به فرانسه راه یافتند.
همچنان گروهی کلانی از جوانان افغان برای کار و کارآموزی در فابریکه های کشور های پیشرفتهءاروپایی در نظر بود، کمک های کشورهای میزبان تدارک دیده شده بود.
اولین بار مکتب صنایع مصتظرفه به منظور رشد هنرهای زیبا بوجودآمد.
در ساحهءموسیقی خوانندگان و نوازندگان از هندوستان وارد کشور گردیدند.
اولین بار فلم و سینما وارد کشور شد و در خدمت همگان قرار گرفت و دروازه های خود را بهر علاقمندان باز کرد.
اولین بار تیاتر معاصر بوجودآمد.
شاه جوان و ملکه ثریا در تیاتر شخصارول بازی کردند، ملکه ثریا دستور داد تاهنرمندان از لباسهاو زیورات شخصی او و لباسهای شاه امان اله استفاده کنند.
اولین بار تابلوهای ریالیستیک نقاشی نقاشان افغان زینت افزای تالارهای مکاتب و موزیم هاگردید.
*** *** ***
ادمه دارد.
کامیاب باشید.


اسم: نورانی   محل سکونت: لندن    تاریخ: 20.08.2010

ستمی ها و خراسانی ها دشمنان استقلال افغانستان اند.
هر دوی این مزدوران می کوشند که عوض روز استقلال از جاسوس کلان احمد شاه مسعود تجلیل شود. حکومت کرزی آنقدر ضعیف است که همه شورای نظار در حکومت دست بالا دارند ولو که رسماً هم کار نکنند. باید دست بکار شد و مجادله نمود که شورای نظار نتواند به کمک روس و ایران نام و روز استقلال را تغییر دهند.


اسم: جيلانی عارض   محل سکونت: Kab ul    تاریخ: 20.08.2010

افغانستان يک کشور اشغال شده است، چگونه جشن استقلال خود را برگذار کند؟ چرا با کلمات بازی می کنيد! حد اقل درين سی سال، کشور ما «آزادی سياسی» و مشی مستقلانه نداشته است!
کارمل ديروز به ساز اجانب می رقصيد و کرزی، اکنون، بدون اجازه اجانب، نان نمی خورد!
پس کدام استقلال را به تهنيت بنشينيم؟
کشور بدست واليانی خود سر و بيگانه پرور مثل، عطامحمد و برادر کرزی(بلخ و قندهار)اداره ميشود که نوعی تجزيه اعلام نشده است!
وقتی نام کشور « جمهوری اسلامی افغانستان » باشد، شورای نظار، محسنی و سياف و خليلی، هنر پيشه های اول اين درامه، خواهند بود و مسعود نيز قهرمان اين مضحکه، باقی خواهد ماند!
ديروز خبری در سايت رسمی وزارت تحصيلات عالی خواندم، در مرکز کابل از سوی رژيم ايران، شعباتی از دانشگاه های خصوصی ايران، تاسيس شده است ! گويا ايران، خاک افغانستان را نيز جزو قلمرو حاکميت خود می انگارد!
گفته ميشود، جلالتماب کرزی، در صدد اين است که پس از خروج امريکا از افغانستان، در قدم نخست «ايران» را جانشين غربی ها سازد و سپس هند و روسيه را ميدان جولاندهی بدهد!
بزرگداشت استقلال يک کشور وقتی زيبنده است که کشو ر واقعا، مستقل باشد، نه کشوریکه نصف آن در قبضه طالب(پاکستان) و يک بخش عمده آن در تصرف ايران و يک قسمت آن زير نفوذ ترکيه و روسيه است! نمايندگان ده ها کشور خارجی، در خيابان و بيابان آن، رژه ميروند و معادن آن از سوی اشغالگران، نرخ گذاری ميشود!
اگر با شعار ميخواهيد خود را گول بزنيد منهم شعار دادن را بلد هستم:
مرگ بر قهرمان های دروغين !
زنده باد غازی امان الله خان!
مرگ بر لطيف پدرام و روشنفکران مزدور!
مرگ برتجزيه طلبان !


اسم: سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 20.08.2010

دیپلومات آگاه ووطن پرست افغان جناب جمیلی صاحب!‏

از من دو سوال نموده اید که یکی آسان و دیگری قدری مشکل است. در مورد سوال اول تان که : کرزی تا چه وقت به ‏سُرنای شورای نظار خواهد رقصید؟ ماشاءالله خودتان بهتر و بیشتر از من از کرکتر کرزی مطلع هستید و کار کردهای حکومت ‏داری وی در مدت 9 سال گذشته بیانگر ماهیت و شخصیت او است. فقط اینقدر میتوان گفت که تا او بر سر قدرت باشد، حال ‏ملت خراب می بینم.‏

اما در مورد روز کدام شهدا و اهداف آن، من در مقاله ام متذکر شده ام که هدف اول: باز هم به این بهانه، تدویر محافل پر خرچ ‏و برچ در تمام سفارتخانه ها و نمایندگی های سیاسی در خارج و همچنان داخل کشور، از جیب ملت و از پول های کمک به ملت ‏افغانستان برای تعریف و تمجید از احمد شاه مسعود است تا مگر وی را در اذهان نوجوانان و کودکان به حیث قهرمان ‏ملی(؟)جا بدهند، و شما درآغاز ماه سپتمبر شاهد این رجز خوانیها بسویۀ بین المللی خواهید بود. و هدف دوم این است تا ‏روز استقلال بی اهمیت جلوه داده شود تا فراموش گردد و در ضمن از قهرمان واقعی کشور یعنی محصل استقلال افغانستان اعلیحضرت امان الله خان، ذکری به عمل نیاید، زیرا که وی شهید نشده بود. با عرض حرمت


اسم: فرشته ندا   محل سکونت: اکابل    تاریخ: 20.08.2010


رادیوآزادی:

تجلیل از جشن استقلال افغانستان کم رنگ شده است
استقلال افغانستان در حالی صورت می گیرد که در شهر کابل و سایر شهر های افغانستان، نشانۀ بارزی از جشن استقلال دیده نمی شود. با آن که رخصتی عمومی است، اما هیچ محل خاص به عنوان منطقهء جشن و تجلیل از این روز ملی مشخص نشده است. مردم در صحبت با رادیو آزادی از خاطرات گذشته شان در زمینۀ تجلیل از جشن های استقلال در این کشور سخن گفتند.

آنان خاطرات بر پا شدن کمپ های شبانه روزی را در این روز یاد آوری کرده گفتند: «حالا تجلیل از روز استقلال به کلی فراموش شده است. سابق از این روز بسیار به قسم خوب تجلیل می شد و مردم احساس می کردند که واقعاً جشن است. تا جای که خودم به یاد دارم، مردم احساس می کردند که به صورت واقعی آزادی خود را به دست آورده اند. شرایط فعلی با شرایط سابق هیچ قابل مقایسه نیست، فعلاً این روز از طرف دولت رو به فراموشی نهاده است. این روز ها باید به نسل های آینده ما نیز باقی می ماند و آنها نیز باید از این روز تجلیل می کردند. اما دولت در این قسمت هیچ توجهء نه دارد.»

اما با آن که انگشت انتقاد مردم به طرف حکومت است که زمینه تجلیل شایسته از جشن استقلال افغانستان را فراهم نکرده است، ولی مقامات دولتی افغان می گویند که مراسم مختصر را در کابل ترتیب کرده و در عین حال در ادارات مختلف دولتی نیز در روز های گذشته از جشن استقلال افغانستان تجلیل به عمل آمده است. یکی از مشکلات اساسی نبود امنیت است که جلو تجلیل شایسته از روز های ملی را گرفته است، در چند سال گذشته، حملاتی بالای مراسم جشن و گردهمایی ها صورت گرفته که مردم نیز در آن آسیب دیده اند.

اما عبدالحمید مبارز یکی از محققین افغان و رییس اتحادیهء ژورنالیستان افغانستان به رادیو آزادی گفت که باید برنامه های زنده معلوماتی و تفریحی برای نسل جدید ترتیب داده شود تا در مورد این روز آگاهی حاصل کنند. وی در ادامه گفت: «نه تنها روز استرداد و استقلال افغانستان باید تجلیل شود، بلکه روز های دیگر هم ما داریم که باید از آن روز ها تجلیل شود. در این روز باید نشرات زیاد شود، تبلیغات صورت گیرد تا آن خاطرات فراموش نشوند. تجلیل در این 20 الی 30 سال اخیر بسیار کم رنگ شده است.»

افغانستان در سال 1298 شمسی، پس از سه جنگ طولانی که با قوای برتانوی داشت، توانست استقلال خود را به دست بیاورد. اعلیحضرت امان الله خان غازی در 28 اسد استقلال سیاسی افغانستان را اعلان کرد و هم زمان تحرکات تازه یی برای پیشرفت و انکشاف افغانستان نیز آغاز شد. اما افغان ها در سال های پس از حصول استقلال شان نیز نه توانستند به زندگی مرفه دست یابند، مشکلات اقتصادی، سیاسی و آغاز جنگ ها در این کشور فرصت های زیاد را از افغان ها گرفت. ولی حالا تلاش افغان ها و جامعه بین المللی که در این کشور حضور دارند بیشتر به این مساله متمرکز است که ثبات به افغانستان بر گردد و افغان ها به رفاه دست یابند.

فرشته ندا،گزارشگر رادیو ازادی


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 20.08.2010

As it is already mentioned that each country is proud of its dependence and the celebration of it is duty of each nation government, unfortunately Afghanistan has not such a government, it is a dream to expect such action from sold, robber and criminal people who are running government (Mr. Karzai), Parliament( Mr. Qanooni ) and Sinat ( Mr. Sabaghtullah Mojadidi), we are naive to believe that those people are working for country, those people are paid monthly with huge USDs, did we not see during the 9 years that the nation is getting more poor day by day, the disaster, chaos and criminality are increasing with very high speed, it is too late for USA new General to change his dirty and intrigue strategy, it is very late too to appear Mr. Karzai as arrogant guy via TV to say: I do not accept this or another order from foreigner, no, this guy is playing a game!

If we remember it on burial of Mr. Ahmad Shah Masoud, many Ambassadors was there, the whole member of Government (except Mr. Karzai, because he is afraid of his life, he is not real Afghan, he is a chicken ) was there, even Mr. Ahadi( laghmani cheater) started to cry on his burial and said Amer Saheb, we will try to realize your dream, but at the same time he is talking among his sold group, we have to talk in Pashto and we have to defend the right of Pashtonen, but he never spent any word about the killing of innocent Pashtonen during the 9 years, this cheater like the other are intrigue maker to continue their dirty business.

Next step was it, each time has to put foreigner diplomats flowers on Mr. Ahmad Shah grave and celebrate each year his annversary day and Mr. Karzai is granting generous expences for it, here will achieve three goals: 1. to cover up with such celebration the real behind reason and the actual supporter of his killing and 2nd to replace GHAZI HERO KING AMANULLAH and third to establish the entering of USA soldiers with Ahmad Shah Masoud an new era of independece of Afghanistan and UK is happy on it very much, this why the replacement the name from independence to martyrs day and Mr. Ahmad Shah Masoud will have then the opportunity to keep him in future as hero and liberator ( against Taliban and Al Qaida ) of Afghanistan from and USA will have then the possibility to control Islam movement in general, because those groups will be then national and international enemies of the civilized world.

In fact USA created Taliban and supported with money and weapons and advised Mullah Omar not to appear public, we remeber it that he spook always to foreigner diplomats behind curtain, where was then the voice of democracy not to have talk face to face with him, in democracy countries will not allowed such action but Mullah Omar could do it!

I had to watch the election in year 2002, former King told me, when you are in country side, then please do not ask for Bin Laden or Mullah Omar, if you do it, then you will not come living back from there and we had a long talk about this topic but without any positive result!

I never was in any political group, but I have huge respect to PARTY HAMBASTAGY, this courageos Party is among people and with people, this Party is the only one which celebrated independence day with HERO GHAZI AMANULLAH PICTURE among common courageos people in country side, Kabul and else where!

The Nation carried out the celebration of our independece and the sold people will do it under security of foreigner soldiers in their dirty selected way, so they separated themselves from nation at this historical point too!!!


اسم: احمد افغان دوست   محل سکونت: کابل    تاریخ: 20.08.2010

از استرداد استقلال افغانستان کسانی باید یاد آوری کنند که با فرهنگ ملت افغانستان سنخیت داشته و با جریانهای وارداتی مارکسیستس روسی و جریان های وطن فروشانه چپی سنخیت نداشته باشند.
زیرا استقلال افغانستان توسط مجاهد مردان راه خدااخذ شد و توسط مجاهد مردان حفظ میشود.
آنهائیکه بادین و ارزشهای معنوی مردم ما در تضاد قرار دارند بهتر است تا همان دندورۀ روسی و امریکائی را پف کنند و از استقلال افغانستان دم نزنند.
احمد-افغان دوست


اسم: عببدالجليل جميلي   محل سکونت: کليفور نيا    تاریخ: 19.08.2010

جناب دانشمند با درد افغانستانِِ ِنياسوده؛ محترمم سیستاني صاحب سلام!
آنچه را بقلم هموطن گرامي ام حبيب الرحمن غني و به تعقيب آن از نوشتهٔ پر محتوای شما در يافتم و داغ دل مستندی را خودم نیز بر صفحهٔ اين پورتال گارنمایه بر ملا ساختم - به يقين حکايت از آن دارد که اگر اين مکتب است و اين داروغه بازیها!( و حيفم آمد ملا بگويم!) - بايست انتظار داشت که روزی را در سال بنام خادم دين رسول الله؟ هم تجليل نمايند!
و چرا نه ؟ هرکي را ۴ روز نوبت اوست !
ولي جناب سيستاني ! هر قدر فکر کردم به چند مورد عقلم قد نداد و برآن شدم که نظر صائب شما را جويا شوم؟
۱- تابه کَي کرزی صاحب َپتکهٔ مار شالدار خاد نظامي را معيار تصاميم دولتي خود قرار ميدهند؟- دور مؤقت و انتقالي و اول انتخابي که گذشت و دوَر دوم هم به دسترخوان و آفتابه و لگن رسیده و قراريکه بزکش های ما ميگويند اگر هنوزهم جناب شان پا برکاب دولت داری مردمي نميگذارند که اسپ قصر گلخانه را سوَ غونُ بگبرند (رام خود بسازند!) مگر آنرا در ميدان قيامت خواهند دواند و يا چطور؟؟
۲- معذرت ميخواهم که اگر بسيار ساده و وطني عرض مطلب کنم که مردم ميگوبند که اسپ نر کره ندارد و استقلال هم بي جوره است و يابد هم باشد - ملل جهان هر يک به همچو روزی افتخار داشته و بي بديلي آنرا آبرومندانه تجليل ميکنند و اگر اجنبي پرستان و نظاريان اسم واقعاً با مسما هر دهلي بزند بايد دولت به سُر آن برقصد؟ آیا جناب کرزی مزار کرزی شهید و قربان شدهٔ راه وطن و موقف خود در برابر تاريخ را به ۴ مندلی دوَر خود بخشيده اند ؟
۳- ازينکه بنياد و خاکتودهٔ اين سر زمين تسخير نا پذير با دشمن شکني هاو طرد متجاوزين در ادوار تاريخ عجين شده و شمار قرباني دادن شهدا و ادوار عزاهای آن از تعداد انگشت شمار پريده و به رواج روسها گپ به چوت(تختهٔ گوتکدار حسابی)رسيده - اگر قرار باشد جشن استقلالِ ِ بر خواسته از تار و پود و دماغ و قلب افغانيت را که خار چشم اغيار است به روز شهدا تبديل کنند ! بکدام دور و روز و ماه سال شهدای گلگون کفن اين سرزمين خواهد بود؟ و اگر ازادوار قبل از افغانستان اسلامي بگذريم بازهم کدام يکي؟ قيام ملي ضد چنگيز و هلاکو يا ضد روس تزاری حيوان قطبي یا ضد جنايت نادر افشار يا مراحل متعدد و بيشمار مبارزه بر ضد انگليس غاصب و غدار يا شوروی بي خدای متظاهر به دوستی و حال آويخته به رسن ۴۴ کشوری؟؟ مگر سه جنگ با افتخار افغانیت تا جنگ ميوند قتل عام عروج مردمي شهر هرات و بالاحصار و چنداول و افشار و دشت ليلي و هزار داستان بي شمار آن کدام يک را بايست ترجيح داد و آن روز را بنام روز شهدا تجليل کرد؟؟
و چرا ؟؟ اين سر زمينکه مهد شهدای شهيد اندر شهيد و هر وجبش مابهٔ افتظار ماست روز شهيد بکار ندارد زيرا هر مبحثی را در اختتامش بايد نام گذاری کرد ولي داستان مبارزات دنباله دار ملت آزادی دوست افغانستان در برابر تمام متجاوزييکه شمار و معيار و مفهوم انساني و حد نهائي ندارد ضرورت بنام گذاری ندارد - و فقط معيار عقلاني و توازن با مسؤوليت انساني و وجيبهٔ اسلامي بکار دارد و مقابلهٔ بدون توقف و با ايثار !
اين بود عرض بسیار مختصری که فکر ميکنم نه ندافی کار دارد و نه تصاميم دوش آب دلي و يا!؟!؟!؟!


اسم: انجینیر فضل احمد افغان    محل سکونت: کانادا    تاریخ: 19.08.2010

جناب دانشمند و فاضل گرانقدر آقای محمد اعظم سیستانی با عرض ادب و احترامات آگنده از محبت من به نوشته عالی جناب شما تحت عنوان"آیا دیگر روز استرداد استقلال کشور تجلیل نمیشود"؟ارج میگذارم.
جناب شما بسیار عالی به تفصیل در مورد شخصیت والای اعلیحضرت امان الله خان غازی -اهمیت استقلال - تجلیل از استقلال و ارتباط دادن استقلال افغانستان عزیز با نام نامی امان الله خان غازی میهندوست - باغیرت- با جرئت و ترقی خواه را به تفصیل بیان داشته اید و نیز هموطنان عزیز را از دسایس شوم اعضاء شورای نظار آگاه ساحته اید که به یقین منابع خبری که جناب شما به آنها اشاره فرموده اید به نوبه خود اقدامات لازمه خواهند کرد یعنی از اعلیحضرت امان الله خان غازی و خدمات ارزشمند شان قدردانی و اعمال زشت و غیر انسانی اعضاء شورای نظار و دار و دسته پلید شانرا با دسایس شوم شان جدی تقبیح و چهره های کثیف شان را با دستان پرخون شان افشا خواهند نمود و همچنان نویسندگان واقعیت بین که عشق به وطن و آزادی دارند نوشته جناب شمارا تمجید و خواهند نوشت که الحمدالله افغانستان عزیز هنوز هم فرزندان صدیق - وطندوست و دانشمند چون سیستانی دارد که برای دشمنان وطن و غلامان اغیار که بیش از 65000 خواهران و برادران مظلوم و بیگناه شهریان کابل را بخاک و خون کشانیدند بفهمانند که آرزو های شوم خود را با روی سیاه بگور خواهند برد و با تجلیل از استقلال افغانستان نام امان الله خان غازی به افتخار یاد خواهد شد. آیا شورای نظار خجالت نمیکشد که بنام شهدا. شهادت 65000 زن - مرد - طفل بیگناه قلب مادر وطن را که در دوره سیاه و تاریک حکمرانی شان صورت گرفته جشن میگیرند. آیا نمیدانند که بعد از امان الله خان غازی قهرنان سیع و تلاش شد که نام قصر دارالامان به نام قصر دارالفنون یاد شود اما ملت حقوق شناس هیچگاه حاضر به قبول تغییر نام دارالامان نشد و تا امروز بنام دارالامان یاد میشود. جای تاسف است که جناب حضرت صاحب صبغت الله مجددی که بحیث رئیش مشرانو جرگه میباشند و به یقین بخاطر خواهند داشت که مرحوم حضرت صاحب شور بازار تاج را به سر امان الله خان غازی گذاشت و با اعلان جهاد بر حق غازی امان الله خان در مقابل انگلیس لبیک گفت چرا در ابلاغیۀ مشترک که از طرف شورای ملی و مشرانو جرگه ابلاغ شد از ذکر نام نام آن شاه متجدد طفره رفته آیا جای خجالت نیست که یک شخصیت که خودرا متدین - مبارز و مجاهد میگوید از حق چشم پوشی نماید من نمیدانم که مجازات چنین اشخاص که آگاه اند اما از حق چشم پوشی میکنند در آخرت چه خواهد بود.
من در حالیکه نودو یکم سالگرد استرداد استقلال افغانستان را به روح شاد روان امان الله خان غازی و شهدای راه آزادی افغانستان عزیز و همه ملت صدیق و قهرمان افغان که خاص بخاطر خدا و آزادی مادروطن جام شهادت نوشیده اند و همه مبارزین واقعی که بخاطر خدا و استقلال و شگوفانی مادروطن خود جد و جهد میکنند تبریک عرض و به اعمال غیر انسانی و غیر اسلامی شورای نظار و همه آنانکه بر ضد منافع و افتخارات ملی افغانستان سر بلند عمل میکنند نفرین میفرستم.
روح قهرمان ملی افغانستان اعلیحضرت امان الله خان غازی و دیگر شهدای راه حق شاد باشد.
با عرض حرمت.
خداوند نگهدار میهندوستان.
انجنیر فضل احمد افغان


اسم: مرادزی   محل سکونت: سویډن    تاریخ: 19.08.2010

د یوه افغان پيغام : موږافغانان د خپلواکۍ ورځ پخپلو وینو نمانځو !
تر هر څه مخکې ، د خپلواکۍ د ۹۱ وم جشن په ویاړ ټولو افغانانو ته مبارکي وایم !
د خپلواکۍ غورځنګ د بنسټ ایښودونکي غازي امان اله خان او ددې سپيڅلې او بختورې ورځې د شهیدانو اروا و ته په دعا لاسونه لپه کوم ! د افغان هغه دولتونو او حکومتونو ته چې د خپلواکۍ دا ورځ يي په برم او پرتم لمانځلې شاباس وایم . د هيواد لیکوالو ، شاعرانو ، پوهانو او نورو روښاندانو څخه چې د خپلواکې د ورځې په ارزښت يي ولس پوهولي او ملت يي ویښ ساتلی ، منندوی یم . افغان ملت ته چې ددې ورځې په ننګه او ملاتړ د وینو په بیه چمتو دی د درناوۍ سر ټيټوم . هغو پرد یو ته چې د افغانانو ملي ارزښتونو ، ملي ګټو او ملي ویاړنو ته په کرکه او سپکه ګوري او د پرد یو هغو ګوډاګیانو ته چې په کور دننه د افغان ملت ترمنځ بېلتون ته لمن وهي او د افغان د ملي ویاړنو په وړاندې د نورو په ډول نڅيږي لعنت وایم . موږ افغانان د خپلواکۍ دا ورځ پخپلو وینو پالو . پردیو او د هغو لاسپوڅو ته دا واک نه ورکوو چې په دې یا هغه پلمه دا ورځ له افغانانو واخلي .


اسم: هارون   محل سکونت: ‌ها لند    تاریخ: 19.08.2010

با عرض سلام!

استقلال کشور عزیز ما با خون هزار هان انسان وطن دوست و شجاع افغان از انگلیس که آفتاب از سر زمینش غروب نمکرد بدست آوردند. فعلا عناصر خود فروخته شده که تاریخ و ویرانی کابل گواهی جنایت‌شان را میدهد، میخوا هند این روز پر افتخار را از نصیب افغان‌های ملی‌ و وطندوست به‌ بهانه‌های مختلف بگیرند. این عمل و طرزی دید شان را از برگزاری روز استقلال کشور عزیز ما افغانستان شخصاً محکوم مینمایم.

زنده با د افغانستان!


اسم: وحیدالله   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.08.2010

محترم سیستانی،
لطفاً کسانیرا، که کوشش دارند روز استقلال کشور را به یاد فراموشی ببرند، کمی درک کنید. شاید وجدان شان آنها را ناراحت کرده باشد: چطور آنها میتوانند با موجودیت هزارها عسکر خارجی، حاکمیت دالر امریکایی، تعصب قومی - خصوصآ در بین روشنفکران -، فساد اداری، تفاوت بی حد بین غریب و معتبر و بلاخره دستان خون آلود شان در جنگهای داخلی از استقلال نام ببرند؟
بعد از خواندن مقاله تان سری به صفحات انترنیتی چون خاوران و کابل پرس زدم. من باور نمیکنم، که پدر و پدر کلان بسیاری از نویسندگان این صفحات با شاه روشنفکر و غیور امان الله خان غازی در آنزمان مخالفت کرده باشند؟ من نمیدانم، اینها با کدام امید پا بر افتخارات کشور زده، و تخم نفاق و دشمنی را میکارند؟ در حالیکه جامعۀ اروپایی و حتی امریکا خواستار تفاهم قومی در بین ملتهایشان بوده و تحلیل منطقی تاریخ را برای بهبود زندگی مسالمت آمیز ساکنین کشورهای شان ترجیح میدارند. ایکاش بجای دالر، یورو و لقبهای علمی از منطق و دانش غربیها استفاده میکردند.


اسم: سیدهاشم سدید   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 19.08.2010

سلام و عرض ادب به اندیشمند فرهیخته جناب سیستانی صاحب،

چرا؟ یوسف گمگشته بـاز آیـد بکنعان غم مخور/
کلبهءاحزان شود روزی گلستـان غـم مخور/
این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن/
وین سرشوریده بازآید به سامان غم مخور/
گـر بـهار عمـر باشـد بـاز بـر تخت چمن/
چتر گل در سر کشی ایمرغ خوشوان غم مخور/
دور گردون گر دو روزی بر مرادما نرفت/
دائما یکسان نباشد حال دوران غـم مخور/
...
گرچه منزل بس خطرناک است ومقصدناپدید/
هیچ راهی نیست کانرانیست پایان غم مخور/
صحت و سعادت تان همیشه آرزوی من است.


اسم: افضل کندهاری   محل سکونت: ویرجنیا    تاریخ: 19.08.2010

سلام بنشر کننده, نویسنده و خواننده!
در ین مورد لب و لباب حقایق را انجنیر سید عبدالقادر طی مقالۀ خود مجسم ساخته است - متباقی نوشته ها خدا کند که به کسی اهانت نشده باشد ترهاتی بیش نیست.
وقتیکه کشوری تحت اشغال باشد مباهات و فخر نمودن غیر متناسب و موزونست؛ زیرا تجلیل توسط حکومتی صورت میگیرد که بقایش در تداوم اشغالست.


اسم: حبیب صالحی   محل سکونت: کابل    تاریخ: 19.08.2010

چرا روز استقلال تجلیل نمیشود؟ باید تجلیل شود تا یاد نیاکان ما زنده گردد که با مقاومت و حماسه آفرینی کمر انگلیسها را شکستند و آزادی وطن را بدست آوردند. حال در حالیکه ما یکبار دیگر استقلال خود را از دست داده ایم، تجلیل از این روز مهم است که به جوانان خود درس دهیم که بی غیرت و منفعل نباشند و رسم نیاکان را به جا آورند و اجانب و اجانب پرستان را شکست دهند و به زباله دان تاریخ بسپارند.

من خوشحالم که اگر دولت بصورت شایسته این روز را تجلیل نکرد اما حزب همبستگی افغانستان در شهر جلال آباد طی گردهمایی باشکوهی این روز را تجلیل کرد و در عین حال به کسب دوباره استقلال کشور تاکید کرد.

تصاویر این تظاهرات:



http://picasaweb.google.com/solidarity.party.afghanistan



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved