با شدت گرفتن روند اخراج مهاجران افغان از ایران و پاکستان، کمپ کابل به صحنهای پر از اشک و اضطراب مبدل شده است.
جایی که بازگشت کننده گان با چشمان نگران، بکس هایی پر از خاطره و کودکان خسته، به دنبال سرپناه و آیندهای ناروشن ایستادهاند. احمد، مردی که هشت سال از عمرش را در سختی های مهاجرت در ایران گذرانده، حالا با چشمانی اشک بار، و گلوی بغضآلود حکایت تلخی از سرنوشت رقم خوردهاش دارد. احمد مهاجر اخراج شده از ایران گفت: «طفل شیرخواری که شیر می خورد به خدا قسم است از آن پول می گیرد. خواهر ما که باردار بوده که طفلاش در اردوگاه ایران تولد می شود کسی ندارد که به دادش برسد.»
ذبیحالله مهاجر دیگر اخراج شده از ایران افزود: «از امارت اسلامی خواهش می کنم که برای مهاجران کار، زندگی، خانه مساعد کند که حداقل یک سرپناه داشته باشند.»
در میان ازدحام، کودکانی دیده می شوند که نه خندهای بر لب دارند، نه تاب و توان در پا. آن ها فقط نگاه می کنند، نگاهی که از آینده هیچ چیزی نمی داند. با هر موتر تازه وارد، گروهی دیگر از امید های درهم شکسته، پا بر خاکی می گذارند که قرار بود برای شان وطن باشد، اما حالا فقط مقصدی بی پناه است. اما چلنج های مهاجران تنها با رسیدن به یک نقطه پایان نمی یابد. زینب، زنی که اشک هایش روایتگر بی پناهیاش است، می گوید سختی راه، بی سرنوشتی و نبود حمایت، هنوز در برابرش صف بستهاند. زینب مهاجر اخراج شده از ایران گفت: «فعلا جایی برای رفتن ندارم. اگر به خانه پدرم بروم، آنجا برادر هایم، خانم های شان و زن مامایم هستند و ما هم آنجا جای نمی شویم. واقعا حیران ماندهام که کجا بروم. از امارت اسلامی خواهش می کنم که برایم یک سرپناه فراهم کند.»
اما چی اقدام های بنیادی و فوری باید در راستای رسیدگی به وضعیت این مهاجران روی دست گرفته شود؟ نظر نظری فعال عرصه حقوق مهاجران گفت: «سازمان های بینالمللی، کشور ها و نهاد های بشردوستانه باید کمک های مالی و فنی خود را افزایش دهند. این کمکها نباید تنها به کمکهای اضطراری محدود شود.»
اخراج مهاجران افغان از ایران و پاکستان در حالی افزایش یافته است که روز گذشته سازمان عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر خواستار توقف فوری این روند از سوی کشورهای میزبان شدهاند.