مادر یا خالق بعد از خدا
مادر از جملۀ مقدس ترین کلمات و یا اسم هایست که بعد از خدا ذهن و افکار انسان را در حالات و اوضاع ناملائم و وحشت بار زندگی به خود مشغول میسازد و در سخت ترین حالات، نا آگاه وقتی انسان برای کمک زبان باز میکند این کلمۀ مقدس را روی زبان می آورد و طالب مدد میشود.
مادر بدون شک خود یک انسان و از جمع مخلوقات خداوندیست که در ساختمان ظاهری یا بیرونی از انسان های دیگر فرق فاحشی ندارد، به جز از تفاوت های اناتومی بدن زن در مقایسه با مرد. اما؛ خداوند لایزال برتری فوق العادۀ که برای مادر اعطاء فرموده همانا قدرت پرورش نطفه در مدت نه ماه در بطن اوست. مادر از محبت بالا قید و شرطی برخوردار است که از عاطفه و احساس درونی مادر سر چشمه میگیرد و عقل و فراست در آن کدام نقشی را بازی نمی کند که مبنی بر آن از با قدرت ترین جلوه های حیاتی انسان محسوب میگردد. خداوند این میل و رغبت و قابلیت فطری انجام وظائف مادر را در پرورش اطفالش، در ضمیر وی به ودیعه نهاده است که در سنين جوانی و بلاغت آشکار شده، در دوران حمل یا بارداری به اوج خود می رسد.
مادر علاوه بر وظائف اخلاقی، اجتماعی و انسانی که مشخصۀ هر انسان همنوع او است وظائف ذاتی و یا عاطفی دارد که با تأسف چشم سر از دیدن و درک آن قاصر است. اگر بخواهیم بطور مقایسوی وظائف اخلاقی، اجتماعی و انسانی مادر را نام برده مورد بر رسی قرار دهیم بطور خلص گفته میتوانیم که مادر پرورش فرزندانش را در دوران بار داری و بعد از آن هم بدون هر نوع توقع و تمنا مادی و معنوی عهده دار میباشد. مراقبت های دوران كودكی و طفولیت، شب زنده داریها، بيداریها، تربیه و نشونمای طفل، دست گیری طفل در سخت ترین حالات زندگی، آغوش باز مادر برای طفل در هر مقطع زمانی و در همه جا، راهنمایی ها و تشویق طفل در راه راست، احساس غمگینی در غم و احساس خوشی در خوشبختی اطفالش و امثال آن میباشد... بنا برین می توان گفت که: مادر فرشتۀ آسمانیست كه در عالم بشريت در قالب انسان زندگی می كند و درون مادر مملو از نور مهر و عطوفت و قدسیت و صفای ملكوتيست.
اما وظائف خطیر تر و مهمتر مادر که منبع اساسی زندگی و زنده ماندن طفل را تشکیل میدهد و در ساختار شخصیت و کرکتر طفل رول بسی عمدۀ را بازی میکند و هرگز به چشم سر دیده نمی شود وظائف ذاتی یا عاطفی مادر است. یعنی فضیلت قدسی و ملکوتی كه صفات والای نور جمال روحانیت و کمال قدرت را که به طور فطری در وجود انسان است و با روح انسان زاده میشود، شناخته درک میکند و در پرورش صراحت و صداقت عشق، مهر و صفا انسانی، عدل و تقوا، نیکویی اخلاق، پاکی وجدان و ضمیر آگاه، به عالیترین وجه آن در وجود طفلش میکوشد و به شکل نا آگاه و عاطفی در پرورش فرزندش از همه امکانات شخصی، آرزو ها و توقعات مادی و دنیوی برای خودش گذشته، هرگونه آسایش و لذت مادی را کنار می گذارد و برای خوشی طفلش خواست های شخصی خودش را قربان میکند. درین حالت حصول خوشی معنوی یکی از اهدافی مادر است که در ما تحت الشعورش از حمایت فرزند حاصل می کند و برای این تجربه از برداشت هیچ نوع زشتی و زیبایی دریغ نمی کند. مادر علاوه بر داشتن فن پرورش عاطفی که در عمیق ساختار معنوی شخصیت طفل با کمال تخصص و بدون هیچ گونه طمع و توقع یک نوع تکامل شخصیتی را پدید می آورد. ذاتاً و فطرتاً مسؤولیت و نگرانی تغذیۀ طفل را از شیرۀ جان عهده دار است که در کنار خلاقیتش نخستین رازق طفل از بدو خلقتش در بطن الی بیشتر یا کمتر از دو سال زندگی طفل در روی زمین محسوب میشود. نقش مادر به همان اندازه که در حیات یک انسان به صفت یک خالق و یک رازق بزرگ است به همان مقیاس قسمی که در بالا هم تذکر داده شد در ساختار شخصیتی انسان بزرگ و مهم است. مادر خود زادۀ عشق بوده حقیقت زندگی او عشق ورزیدن و فداکاری است. صفای دل مادر رنگ را نمی شناسد، سیاه و سفید را نمی شناسد، جنس فرزند در احساس محبت مادر فرق نمی آورد، حب مادر برای فرزندش از بدو خلقت فرزند الی دم مرگ یکسان باقی می ماند.
بر ماست که مادر را بعد از خدا از مقدس ترین موجودات هستی دانسته به او احترام بگذاریم و مقامش را گرامی بداریم.
مـادر نمــای قــدرت دنیـــای خلقـــت اسـت
مادر بــه مـا ز ایــزد یکتــا فضیـــلت اسـت
فـردوس را بـــه زیر قدم هـــاش مانده رب
کـو را مقــام، بعــد خـــدا در عبـــادت است
آغــوش گـــــرم او جنــــت هفـت آسمــــان
دنیای عشق و لطف و صفـا و محبت است
گلهــــای هستـی مِشگفــــد از یک تبسـمـش
یک قطره اشک وی شبۀ از قیــامت اســت
آوایــش از تـــرانـــــۀ نغــــــز للــــو للـــــو
در گوش جـان نغمــــۀ راز سعــادت اســت
مــادر ز بحـــر هستی ای دنیـــای کائنــات
یک گوهـری به دامن اصل و اصالت است
مادر عــروج عـاطفــه و نیک نفس و پـاک
از بــــدو هســت آدم و هــوا اذاعــت اسـت
«واهِب» شنو تو امری خدای که گفته است
مادر مُحِقِ حــرمت و عشق و محبت است
پایان