سال پاروسال نَو!!!
اینک سال 12عیسوی هم مانند سالهای دیگربه شمارقرون پیوست وامروز، اول سال 2013 است وچند ساعتی هم پشت سرگذاشته شد. عیسویان درسراسرجهان این شب را با آتشبازی های رنگارنگ وبگرمی خاص استقبال میکنند ، یعنی غم وغصه گذشته را با آتش می کشند تا برای تلخی وشیرینی آینده آمادگی وحوصله بیشترداشته باشند. من هم که دیشب تما شا گرآتشبازی نواسه ها ودیگراهل منطقه بودم ،متوجه شدم که دوران روزگارچون آلهء آتشبازی درچنگ اطفال، برقی می زند وخاکستر می شود. به مناسبت چنین زندگی زود گذر شعری سرودم که اینک با شما یکجا ازنظرمی گذرانیم :
این عمرگرامی ، چـه عجب زود سرآمد سالی بـــــه عبث طـی شد وسال دگرآمد
زین آمــــد ورفت عـجب زندگی ، ما را گه تلخ بـــــه لب سـرزد وگاهی شکرآمد
ازتــلــــــخــی وشــــــیـــرینی ایام دل ما لـــــبــریـــزشد ازغـصه وخون جگرآمد
درد دل آغشــــتــه بـــــه خـــونم نشنیدی چون شعلهء جانسوزبه خشک وبه ترآمد
روزوشب مــــــا را اثری نیست زخوبی هـــــرسعی وتلاشی که بشد ، بی اثرآمد
تیری بـــه خطا رفت زسرپنجهء گردون خوبست کــــــــــه ازسینهء دشمن بدرآمد
پُرشیب وفــــــرازاست ره زندگی هشدار این گــــفـتـه زفـــــرمــودهء اهل نظرآمد
این فکــــربجا نیست که پیوسته جهان را گـــــویــیـم کـــــــه بد بوده واینک بترآمد
دنیا به امید است« اسیر»این چه خیالست
خوش باش که شب طی شد وروزدگرآمد
اول جنوری 2013 فرانکفورت