همگرائی ، توافق و در آغوش کشیدن دو کاندید رقیب (داکتر عبدالله و داکتر احمدزی) را با اشک مسرت استقبال و با شکر گزاری به بارگاه خداوند، آرزو کردم این توافق و همدلی پایدار و استوار بماند، تا نکند که چون تعهد و پیمان سران تنظیم ها در خانه خدا و از هم پاشیدن شان، مصیبتی را بار نیاورد که مردم صبور و آزار دیده افغانستان دیگر توان و حوصله یخن دریدن و سر بریدن همدیگر را ندارند، مردم می خواهند در پرتو عقل و درایت، دانش و منطق و از خود گذری زعیم مدبر و با خرد، بعد ازین، آرام زندگی کنند و همدیگر را برادر وار دوست داشته باشند و در راه اعتلا و آبادی وطن ویران خود ایثار و از خود گذری نمایند. من که این تحول مدبرانه را به فال نیک گرفته ام به آرزوی موفقیت های مزید و برادروار هر دو کاندید، چنانکه در برابر خدا و مردم خود به سطح ملی و بین المللی وعده سپرده اند، با تقدیم پارچه شعری دعا، کنم :
بــه هـــم پـیـوستن یــاران، نکو شد بــه ظاهر رفع رنج و های وهوشد
رقیبانی کــه می ریخت، آبـــرو را بـه هــــم یکجا شد، حفظ آبــرو شد
سری کــــــه از تکبر در هــوا بود به تمکین و به هـمدردی، فـرو شد
دو آغـــــوش پـر از کین و عداوت بــه هـــم بــا هـمـنوایـی رو برو شد
دو دل بـــا دوستـی، پیوست بـاهــم سـیـه رو، دشمن پست و دو رو شد
نـهــال آرزو هـــا پــر ثـمــر گشت عجـب کاری بــــــه یـمـن آرزو شد
شراب هـم نـــوایی، «همگـرایی» «تحــول» کرد و اینک در سبو شد
درین ره، گفت و گـو بسیار کردند بـجـــا شـد، گفت گــوی رو برو شد
شد از سر چشمـه، آب خَیر جاری کــــه این آب زلال آخر به جــو شد
گـلــیــم بـخـت کـانـدیـدان سـیه بود بـــــه تصمیم بجـا، اینک رفـــو شد
خـــدایـــا وحـــدت ما را نگهــــدار کــــــه تــیـغ دشمنی هـا در گلو شد
جـفــا و دشمنی از یکطرف نیست نقاضت راست پرسی از دو سو شد
خـوشم که مستجاب درگــه حــــق دعـــا های (اسیر) راست گــــو شد