Skip to main content

بخش کلتوری افغان جرمن آنلاین

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > بخش کلتوری افغان جرمن آنلاین > مطالب تحریری فرهنگی > عاشقی  

مطالب تحریری فرهنگی: عاشقی

AFGHAN GERMAN ONLINE
http://www.afghan-german.de
http://www.afghan-german.com
نویسنده/ارسالی: حنیف رهیاب رحیمیتاریخ: 2/22/2013

"خوشا عاشقی خاصه وقت جوانی - خوشا باپریچهرگان زندگانی"

"جوانی که پیوسته عاشق نباشـــد - دریغ است از روزگار جــــوانی"

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

عده ای اند ز یاران ورفیقان وفادار، خبردار ز احوال من غمزده و زار،

که عمرم شده بسیار وتنم هست بسی لاغر وبیمار، سرم طاس و

دل و دیده همـــه عاطل وبیکار، ولی ایندل ناکارهٔ من بین که شده

عاشق یک دلبر طناز، خوش آواز، چشم باز، به دل وسوســه انداز،

هنرباز .

لبش لعل بدخشـــان، رخش ماه درخشـــان، دهن غنچــــــــــــــهٔ

خندان، دل آرا و غزلخوان، سخنگوی وسخندان. چه آغوش لطیفی،

چه چشمان سیاهی، چه ابروی کمانی، چه موهای کشــــــــــالی

ودرازی و چه لبخندعیانی و نهانی .

یکروز پس ازحیله ونیرنگ نمودم دل او رام، که از روی وفاداری ویاری

قدمی چند زنیم سوی بیابان و گلستان، رویم سیل و تماشای گل

لاله وریحان، به امیدی که، آن سرو خرامان و آن سرور خوبان، نماید

نظر لطف و عنایت به من غمزده ارزان .

گفتم ای ماه فروزان، ای شمع شبستان، ای بلبل خوشخوان، ای

آرام دل و جان و ای بهتر خوبان، مه قربان قد وقامت زیبای تو گردم

به والله و به باالله که به دنیا و جهان جز تو ندارم گل دیگر که کنم بو

و نشینم به بر او. بگیر دست من خسته وبیمار، بنه مرهمی بر این دل

افگار، بکش دست ز آزار، مرو در بر اغیار و بمن باش یکی یار وفادار

دلبرم ناز وادا کرد و کمی چون و چرا کرد، سپس یک گل سرخی ز بر

خار جدا کرد و به یقهٔ پیراهن من جابجا کرد و آنگاه به صد افسون لبش را

به سخن باز که ...............

که …...ناگه ز گل سرخ نگار عطــر به بینی و به پرخانهٔ ناقابل بیمار من زار

اثر کرد و به یکباره دوصد عطسهٔ پیهم زدم و موی سر ساختگی ام به

هوارفت و مرا جملهٔ امراض نهان گشت عیان از بر آن خسرو خوبان

آن پریرو که این حال فلاکت زده ام دید، بخندید وبترسید و بلرزید و بجنبید و

عقب رفت و جلو رفت و چنین گفت و چنان گفت و فلان گفت …....و

یکی بار چنان سیلی محکم برخم کرد حواله، که ز سر رفت به یکباره هوا

و هوس عاشقی و عشق و هوسبازی و دنبال بتان گشتن و رفتن

ملبورن ۲۰۰۲

 

  افغان جرمن آنلاین تاسو په درنښت همکارۍ ته رابولي. په دغه پته له موږ سره اړیکه ټینگه کړئ    acc@afghan-german.de
یادښت: دلیکنې د لیکنیزې بڼې پازوالي د لیکوال په غاړه ده ، هیله من یو خپله لیکنه له رالیږلو مخکې په ځیر و لولئ