Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  نقدی بر مقالۀ آقای مژده (نگاهی نو به تاریخ استقلال)‏(بخش اول)    نویسنده:  محمد اعظم سيستانی

 
اسم: عبدالباري جـهاني   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 08.10.2010



حتماً باید تلخ بنویسیم و تلخ بشنویم؟


اسم: داکتر صفی الله صاحبزاده   محل سکونت: کوپنهاګن دنمارک    تاریخ: 08.10.2010

سلام هموطنان محترم
من دیروز وقت زیاد خود را در مورد این نظر خواهی مصرف نمودم و تلا ش نمودم پورتال محترم را متوجه سازم که ازین نظر خواهی عده استفاده ناجایز سیاسی و همزمان تخریب و ترور ناروای شخصیت های صاحب نظر میشوند که خوشبختانه پورتال درین مورد التفات نمود .
در مورد نقش و علاقه غازی امان الله خان در استرداد استقلال کشور از کشور امپریالیستی بریتانیا بین هموطنان ما توافق موجود است اما در مورد تذکر اشتباهاتی که غازی امان الله خان مرتکب شده نباید منتقد را به باد انتقاد و وطن دشمنی متهم نمود امان الله خان در پهلوی حس استقلال طلبی کمبود های را داشت یکی از نواقص مدهش وی عدم درک از شرایط زمان و مکان بود وی بیدون نظرداشت شرایط ذهنی آنزمان دست به یک سلسله اقدامات بیمورد زد که همه آنرا میدانیم از جانبی متوجه شرایط مکانی کشور نبود که اژدهای انګلیس در کنار کشور خزیده بود و این عدم فهم از شرایط زمان و مکان باعث شد تا با تحرکات بریتانیا تاپه کفر بخورد ، این اشتباه امان الله خان را مورخیین نامدار کشور به شمول مرحوم غبار یاد اور و سرزنش کرده اند .
به همین منوال در مورد نقش پنج فرزند سردار یوسف خان ابهامات موجود است ، اختلاف نادر خان با شاه امان الله وبه قذرت رسیدن وی و تصاحب پادشاهی و برخورد ظالمانه وی با خاندان چرخی و شخص امان الله مسایل است که این ګمانه زنی را که نادر خان با برادرانش جاسوسان و نوکران استعمار انګلیس بودند به شدت تقویه میکند ، و همین مطلب اخیر به ګمان غالب مورد توجه جناب وحید مژده بوده و در مورد نقش نادر خان در جنګ استقلال و قهرمان سازی وی با عقب نشینی تاکتیکی انګلیس ها انګشت نمایی شده است ، در غیر آن جناب وحید مژده یک مبصر و نویسنده توانا بوده که نوشتن تحلیل های دقیق وی جالب و خواندنی است ، علاوه بر آن جناب وحید مژده دست به نوشتن تاریخ روابط سیاسی ایران با افغانستان زده و پرده از عزایم شوم و نهایت مخرب همسایه غربی ما ایران برداشته و نشان داده که برخورد زمامداران ایران در قبال افغانستان نه تنها در تضاد با اسلام است بلکه بدتر از برخورد یهود و نصارا با مسلمین است ، این اقدام مژده خدمت بزرګ در افشای جنایات رژیم شیعه رافضی ایران بوده که قابل ستایش و تمجید است و باید اظهار دارم که تاختن بیجا و متهم کردن جناب شان به دستګاه های استخباراتی بیګانه یک عمل مذموم و به شدت قابل نکوهش است ، و درینجا از محترم دوکتور صاحب سعیدی تقاضا دارم تا در مورد داوری شان در مورد وحید مژده تجدید نظر نمایند .
در مورد نوشته آقای سیستانی در ینجا نمی خواهم بنویسم زیرا طوریکه قبلآ متذکر شدم سوالات و پاسخ های بیشماری در مورد وقایع تاریخی با ایشان دارم که از حوصله بحث موجود خارج است که فقط مشت نمونه خروار از نوشته سیستانی صاحب در مورد امیر دوست محمد خان متذکر میشوم که بی ارتباط با انتقاد شان از وحید مژده نمیدانم .
جناب سیستانی در ګوشه نوشته فعلی شان مژده را ملامت نموده اند که وی ګویا قتل امیر حبیب الله که زنان زیاد داشت و مرتکب زنا میشد مورد توجه قرار نداده و همزمان مینویسد که هر کی رهبران جهادی که وی نامبرده به قتل برساند نزد مردم قهرمان طلقی خواهند شد ، من در مورد علاقه شان به قتل یکعده رهبران کاری ندارم اما درینجا میخواهم سیستانی صاحب را متوجه سازم که این از نظر من هم کاری خوبی بود که امیر حبیب الله عیاش و زنباره به هلاکت رسید هر کسی که وی را به هلاکت رسانده غازی و جایش بهشت برین باد ، اما شما سیستانی صاحب که در نوشته های تان از هوشیاری و دلاوری امیر دوست محمد خان یاد کرده و تسلیمی اش را به انګلیس ها به خاطر بی اعتمادی امیر بالای خوانین مردم کوهستان به شمول میر مسجدی خان تلقی میکنید آیا مرتکب بی انصافی نشده اید ؟ هر دلیلی که ارایه دارید قابل پذیرش نیست برای شخص دلاور و با غیرت مرګ با زندکی ذلتبار و تسلیمی هزار بار شرافت دارد و از جانبی شما در مورد انصاف امیر با همسران و کنیزان متعددش تذکر رفته اید که امیر دوست محمد خان در بالاحصار اقامت داشت و با همسران متعددش نوبت را مراعات میکرد اما درمورد مادر وزیر محمد اکبر خان بی نوبتی میکرد ، خوب اقای سیستانی از نظر شما فرق بین امیر حبیب الله و امیر دوست محمد خان در مورد داشتن زنان متعدد چیست ؟
محترم سیستانی صاحب امید درین بحث اکادمیک اشتراک نموده و بحث جاری را غنا بخشید .
با عرض احترام


اسم: محمد اعظم سيستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 08.10.2010


نقدی بر مقالۀ آقای مژدۀ (نگاهی نو به تاریخ استقلال) چارم


اسم: رحمت آریا   محل سکونت: کانادا    تاریخ: 08.10.2010

سلام دوستان
نوشته های کاندید اکادیمیسن جناب سیستانی صاحب تأریخ نویس و شخصیت برازندۀ ملی و نیز نوشته های مبصر و مفسر سیاسی کشور جناب مژده را پیرامون نقد تأریخی حوادث تأریخ معاصر افغانستان خاصتأ حوادث منبعث از سال ۱۹۱۹ م را که از دو زاویه و دیدگاه دقیقأ نگاشته شده بودند مطالعه کردم.
یکی مستند به اسناد تأریخی که همیشه و قاطعانه مطمح نظر قرار گرفته و همه آنرا پذیرفته اند و دیگری نوشته جناب مژده که منبعث از یکی دو منبع دیگری بود. تاجاﺋـیکه من حدس میزنم هدف نوشتۀ جناب مژده بازنگری و نقد بر تأریخ بوده است.
بدون تردید بازنگری و نقد و حلاجی حوادث بدست اهل خبره و مردم پرور و ملت دوست یکی از ضروریات مبرم و حیاتی یک جامعه بوده و باید همینطور باشد.
آنچه که درین اواخر به نظر خواهی گذاشته شده عمدتأ نتیجۀ حاصله از چنین نظرخواهی با تأسف آگاهانه یا نا آگاهانه کوبیدن شخصیت ها و یا همکاران قلمی استنباط شده است.
من یقین دارم که آقای مژده ازین بابت ناراحت اند، و از جانبی ایشان منحیث مبصر و ناظر سیاسی که در بطن واقعات کشور بوده در سیر حوادث اخیر نیز مستقیما قرار داشته اند.
ازین حقیقت مسلم هم نباید انکار کرد که نقد تأریخ نه آسان است و نه هم کار یک روز و دوروز که هر کس برخیزد و ازین و از آن منابع یک چیزی را جمع آوری و آنرا چنان کور کورانه بخورد خواننده بدهد که خوانندۀ کمتر باخبر نتیجتأ آنرا می پذیرد.
همینجاست که سلیقه های سیاسی و شخصی جانشین حقایق وواقعیت های غیر قابل انکار می گردند. شخصأ خودم با جناب مژده هیچگونه معرفت مستقیم ندارم ولی از جملۀ خوانندگان نوشته های شان همیشه بوده ام و همین نوشته ها را من میتوانم منحیث یک شناخت بالنسبه قلمداد کنم.
من با گذشته و حال، دیدگاه و وابستگی سیاسی کسی هیچ نوع علاقه مندی ندارم و نه آنرا تحریم می کنم زیرا انتخاب یک راه و طریقه حق و خواست شخصی هر فرد آگاه است. آنچه که بیشتر مرا مأیوس ساخته تداخل نظریات سیاسی و سلیقه های شخصی در مباحث تأریخی کشور و دست زدن در آن است.
در نوشته های اخیر جناب مژده پیرامون حوادث تأریخی کشور چنین بوی اندکأ استشمام میشود که نباید می شد، زیرا من به فهم و دانش جناب شان باور دارم و امیدوارم که در تصحیح آن اقدام فرمایند. من صادقانه باید اعتراف کنم که پیوسته طرفدار نقد کاملأ اکادیمیک و بی طرف هستم و مایلم که زمینۀ نقد در کشور به حد اعلی اکادیمیک آن برسد. چنانچه اشاره شد به گمان من هدف جناب مژده نقد یکی از معابر تأریخ بوده در حالیکه یک نقاد باید عواقب نقد خود را هم در نظر بگیرد.
ایکاش ما قادر به این شویم که زمینه های اکادیمیک نقد را در یک فضای دوستی و تفاهم متقابل مهیا سازیم. نقد است که مواد خام پیشرفت را مهیا می سازد. افغانها پیوسته به وصف و مدح پرداخته اند و یا تخریب میکنند.این یکی از خلا های خیلی بزرگ ما بوده و مشکل همه در این است که ما نقاد را از زاویۀ خصمانه می بینیم نه از زاویۀ اکادیمیک.
به هرحال، من آرزومندم که هر دو شخصیت بزرگ همدیگر را با همدلی اکادیمیک بپذیرند و زمینۀ تبادلۀ نظریات خیلی ها سالم را منحیث چراغ راه نسل آینده سازند.
نوشته های کاندید اکادیمیسین جناب سیستانی صاحب در راستای روشنگری حقایق نا گفتۀ تأریخ و زحمات بیدریغ شان درین راه خیلی قابل وصف و توجه است و نیز از جناب مژده خواهشمندم تا خواننده های شانرا از نظریات و دیدگاه های خود بی نصیب نسازند.
سپاس


اسم: محمد داوود مومند   محل سکونت: امریکا    تاریخ: 08.10.2010


گردانندگان محترم پورتال افغان جرمن آنلاین به همگی شما سلام عرض میکنم.‏

من مقاله آقای مژده را در پورتال شما مطالعه و بسیار تعجب کردم که چطور ممکن است یک سایت ملیگرای افغانستان ‏دوست این چنین مقاله را نشر کند. براستی خواندن این مقاله سخت مرا متاثر ساخت و مجبور گردیدم آنرا خدمت استاد ‏سیستانی برای مطالعه مجدد و ابراز نظر بفرستم.
اکنون با خوشوقتی می بینم که استاد سیستانی تقاضای مرا بزمین نینداخته و ‏مقاله را با احساس مسئولیت ملی مطالعه، بررسی و نقد کرده است که وظیفۀ خود میدانم از ایشان وهم از پورتال افغان ‏جرمن آنلین بخاطر نشر آن تشکر نمایم.‏
شاغلی وحید مژده که پنداشته میشد یک نویسنده مستقل الرأی میباشد، اما دیده میشود که تحت تاثیر یک نظریه و یک ‏همبستگی گمنام قرار گرفته با اتکا بیک سلسله اراجیف همبستگی مذکور نتیجه گیری میکند که اعلیحضرت غازی"روشنفکر ‏نبود و اما تجدد پسند بود". این همبستگی که شاغلی مژده بر آن اتکا نموده نام عجیبی "هنبستگی غرارگان" دارد که از طرز ‏تحلیل شان معلوم میشود"غرازگان" باشد. و مانند زاید از صد حزب راجستر شده دیگر ماهیت ملی ندارد. در افغانستان ‏امروز احزاب و بنیادهایی تاسیس شده که هدف شان قهرمان ساختن احمدشاه مسعود و زایل ساختن شهرت قهرمانان واقعی کشور و باباهای تاریخ ساز می باشد.‏
از طرز استدلال ناقص شاغلی مژده بر می اید که گویا مورخین چیره دست، دانشمندان و محققین نامدار افغان مانند علامه ‏حبیبی، استاد کهزاد، غبار، رشتیا، داکتر حسن کاکر، استاد سیستانی و امثالهم تاریخ کشور را به آن عمق و دقتی که شاغلی ‏مژده مرور کرده، تدقیق نکرده اند. در حالیکه تا حال ده ها کتاب از جانب دانشمدان و مورخان افغان تالیف و نشر شده ‏وهیچکدام بچنین نتیجه گیری طفلانه اشاره نکرده است.‏
‏در باب کلمات "روشنفکر " و " متجدد" باید بعرض رسانید که گرچه اینجانب در رشتۀ فقه اللغت تخصص ندارم، ولی ‏تاجائیکه درک من اجازه میدهد فکر میکنم که روشنفکر یا منور کسی است که از حالت سیاسی - اقتصادی واجتماعی زمان ‏خود راضی نبوده و مخالف قدامت پسندی باشد. اما هستند باصطلاح روشنفکرانی که در برابر امتیازات سیاسی، اجتماعی ‏واقتصادی، تنور خود را در معرض سازش و معامله قرار میدهند و بهترین مثال آن یک عده اشخاص بگیل صفت است که ‏با کسب و یا قبول وعده، یک سلسله امتیازات از منابع داخلی وخارجی، در خدمت دولت ضد ملی و قوتهای اشغالی قرار ‏گرفته اند و باصطلاح هم به نعل میزنند وهم به میخ. به نظرمن هرشخص متجدد درعین حال یک شخصیت منور، روشنفکر ‏و مترقی بوده میتواند. زیرا یک شخص متجدد و مترقی شده نمیتواند تا منور روشنفکر نباشد. از جانب دیگر، شخص متجدد ‏و مترقی از نظر پرنسیپ با رجعت گرائی و ارتجاع و حالت ستاتسکو ساخته نمیتواند بلکه در تضاد قرار میگیرد.‏
البته در دورۀ سلطنت اعلیحضرت غازی امان الله خان،اشتباهاتی رخ داده و مورخین بشمول غبار بالای آن اشتباهات ‏تبصره هایی داشته اند. اما هیچ مورخ و دانشمند ملیگرای کشور، بشمول مورخین اجنبی تا امروز این ادعا را نکرده اندکه ‏غازی امان الله خان روشنفکر نبود و یا اینکه در اثر پناه گزینی به ایتالیا مقام و حرمت خود را در نزد ملت افغان از دست ‏داده باشد.‏
افکار، نظریات، پلانها واقدامات و فعالیت های مترقی و انقلابی آن شخصیت گرانقدر اظهرمن الشمس است که ضرورت به ‏تکرار ندارد. ولی صرف در اینجا دو مثال تقدیم میکنم : یکی نظر بسیار جالب دانشمند محترم داکتر صاحب سیدعبدالله کاظم ‏که ضمن یک مضمون پر محتوا و واقعیت بینانه خود تحت عنوان " تجلیل از سالگر استقلال کشور یک وجیبۀ ملی است" ‏مطلب ذیل را نگاشته اند:‏

‏ "...غازی امان الله خان برای اولین بار و قبل از رهبر بزرگ نیمقاره هندوستان ماتماگاندی از روش واصول مبارزه "عدم ‏تشدد" کار گرفته وایجادگر عملی این اصول میباشد."‏
مثال دوم: جواب اعلیحضرت غازی امان الله بدعوتنامه هتلر است در دوران جنگ عمومی دوم که هتلر با وقوف از این ‏واقعیت که اعلیحضرت در نیمقاره هند و منطقۀ اسیای مرکزی نفوذ و محبوبیت دارد، وعده داده بود که اعلیحضرت را ‏دوباره بر تخت سلطنت افغانستان قرار میدهد، بشرطیکه اعلیحضرت با پلان سیاسی و تبلیغاتی آلمان نازی همکاری نماید. ‏اعلیحضرت در حالیکه یک پناهگزین عادی در ایتالیا بود و کشور ایتالیا نیز همکار و همسنگر آلمان نازی بود، بپاسخ ‏هتلر نوشت که من خواستار آن نوع سلطنت نیستم که توسط اجنبی بتخت نشانده شوم. این مطلب تا حال چند بار در مجله آئینۀ ‏افغانستان نشر شده است. بعد از مطالعۀ این نامه که در آرشیف های انگلیس وهندوستان و افغانستان موجود است، روی همه ‏کسانی سیاه میشود که به قهرمان بودن اعلیحضرت غازی به نظر توهین واستهزا می نگرند. ختم
محممد داوود مومند / امریکا


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 07.10.2010

اطلاعیه

به اطلاع عموم علاقمندان قسمت نظرخواهی رسانیده می شود که :
محتویات این ستون تنها به منظور تبادل افکار در مورد موضوعات متفرقه به نظر خواهی گذاشته می شوند تا درچوکات آزادی بیان روی مساﺋل عمده بحث صورت گرفته و مورد حلاجی اکادیمیک قرار گیرد. ولی با تأسف ملاحظه می گردد که افکار ما افغانها با زخم برداشتن از حوادث سیاسی کشور مساﺋل را از ورای همان نگاه های زخمی ملاحظه ، از اصل موضوع خارج و بی مهابا به تعرضات شخصی و ترور شخصیت می پردازیم. این مسئله خلاف پالیسی نشراتی این پورتال بوده و صادقانه ابراز می داریم که آنرا سوء استفاده از روش خط نشراتی آزاد پورتال دانسته ، نوعی تخریب نویسندگان ارجمند و حتی خود پورتال تلقی مینمائیم. بدین ملحوظ، نظرخواهی را در مورد مضمون جناب سیستانی درهمین جا خاتمه داده و امیدواریم تا بدین وسیله از تخریب، تحقیر، مذمت، افشاگری بی اساس، قهرمان پردازی و علامه سازی نظردهندگان، یکی توسط دیگری جلوگیری کرده باشیم.
از این به بعد پورتال در زمینه توجه جدی تری مبذول داشته و به هیچ صورت اجازه نخواهد داد میدان تاخت و تاز قرار گیرد.
نظرخواهی در مورد مضمون ښاغلی محمد اعظم سیستانی بروز جمعه 8 اکتور 2010 ساعت 23 و 59 دقیقه مسدود می گردد.


اسم: داکتر صفی الله صاحبزاده   محل سکونت: کوپنهاګن دنمارک    تاریخ: 07.10.2010

د افغان چرمن آنلاین پورتال محترمو مسؤلینو ٔ؛
دا چه د نظر وړادی کونک‍و څخه مو غوښتی خپل بریښنا لیک ولی‍کی پر ځای بولم او ستاینه کوم دغه کار د مستعار لیکنکو د سؤ استفادی مخه نیسی ، زه د مصرفیتونو له امله فرصت نلرم چه څه زیات ولی‍کم خو وړاندیزونه او نظرونه می تر نظر تیریږی ، تر پرون پوری می د ښاغلی عبد الباری چهانی وړاندیز او د هغی په ه‍کله نظرونه ولوستل خو خپله می برخه وانخیسته .
دا دی د ښاغلی محمد اعظم سیستانی لیکنه د افغانستان پیاوړی شنونکی محترم وحید مژده په ه‍کله تر بحث لاندی نیول شوی دا چه د پورتال محترمو مسؤلینو ته ولی دا موضوع مهمه ښکاره شوی او تر نظر غوښتنی لاندی نیولی څه نه لیکم خو د یو شمیر نظر ورکونکو بیځایه او د غرض او مرض ډکی څرګندونی د خواشینی وړ بولم ، د شعار ورکولو څخه باید ډډه وشی او بی ځایه چاته سپوری سپکی ونه ویل شی ، خو په تاْسف داسی وشول یو کس د سپین تر نامه لاندی او ورپسی ن ولی د هالند څخه سم د واره هم د ښاغلی وحید مژده او هم د افغانستان د تاریخ پیاوړی مبارز او مچاهد ته سپوری او پواړی ویلی دی ، داسی پواړ شعارونه او د هورا په څیر رمباړو سره د کمونیستی خونړی کودتا وروسته اشنایی لرو چه هیڅ ارزښت نه لری .
راځم اصلی مطلب ته ٔ؛
د ښاغلی محمد اعظم سیستانی څخه څو پوښتنی او څرګندونی لرم، ښاغلی سیستانی ٌصاحب :
تاسی د یو لکی‍وال په توګه ولی په خپلی دریځ کی ټینګ نه دریږیی ؟ تاسی ډیری لیکنی کړی که تاسی خپلی لیکنی هیری کړی وی زما په یاد دی ، په یوی لیکنه کی مو هم فاروق اعظم او هم وحید مژده ستایلی ؤ خو اوس مو د ښاغلی مژده پسی آخیسته ده ولی ؟
تاسی د محترم وحید مژده لیکینه داسی تعبیر کړی چه خدای مکړه هغه افغان مجاهدین توهین کړی دی او داسی برداشت مو کړی چه ګوندی مژده صاحب د استقلال لاسته راوړنه د انګلیسانو خپله غوښتنه او ضرورت ګڼی ما د ښاغلی مژده لیکنه لوستی او داسی مطلب چه ستاسی نظر تایید کړی ندی لیدلی ، ستاسی په اوږده لیکنه کی می زیات ضد او نقیض مطالبو ته پام شو چه ټول په ګوته کول راته د وخت له امله ګران تمامیږی ، تاسی محترم مژده متهم کړی چه د استقلال مجاهدینو ته یی سپکاوی کړی خو داسی نده برعکس دا تاسی او ستا په څیر همفکران دی چه د روسی اشغالګرانو ماتی د امریکا انګلیس او پنجابینو لاسته راوړنه بولی او د افغان مبارزینو او مجاهدینو سپکاوی کوی .
څنګه چه مخکی می اشاره وکړه وخت نلرم چه په تفصیل ستا لیکنه تحلیل کړم ، زه د ګران هیواد تاریخی پیښو په اړه وړاندیز کوم که د پورتال مسؤلین زمینه برابره کړی د پورتال د رادیو د لیاری تاسی سره رادیوی مناظره وکړم .
په درناوی


اسم: دوکتور صلاح الدین سعیدی    محل سکونت: لندن    تاریخ: 07.10.2010

سلام واحترامات خدمت خوانندګان محترم و جناب محترم محمد اعظم سیستانی تقدیم است.
حافظه از تاریخ حد اقل دوګانه است. یکی تاریخ که توسط استعمار ګران و نویسنده های شان نوشته شده ومیشود ودیګر هم حافظه و تاریخ که توسط استعمار شونده ها و نویسنده های آن نوشته شده ومیشود. درین راه انتخاب راه، روش و دید عینی تر ممکن اما مشکل است. به صراحت دیده میشود که انتخاب آقای مژده همان منابع تاریخ نویسان استعمار ګران است. استعمار ګران میګویند که این رسالت مرد سفید متمدن است تا تمدن و دولت داری رابه کشور های مستعمره و عقپ مانده ببرند و آنها را به تمدن انسانی و پیشرفت آشنا سازند و درین راه خدمت برای شان نمایند. و هر زمانیکه که توانایی حاکمیت بر خود را مردم کشورهای مستعمره بیابند استعمار ګران برای شان آزادی بدهند. به همین اساس ومنطق هم روش های استعماری تا امروز اتکا دارند و معتقداند. اما اینکه تحت این ظاهر فریبنده یغما فرهنګی و مادی کشور های مستعمره کردند و میکنند به هیچ عقل سلیم وواقعیت ګرا پوشیده نیست. به صراحت روشن است که آقای مژده منابع و تحت تأثیر همین اندیشه ها و دید استعمار ګران آګاهانه ویا هم نا آګاهانه قرار ګرفته و نبشته. من نمی دانم توهین و تحقیرو کم انګاشتن عظمت و افتخارات کشور چه لذت دارد ویا هم ارایه نظر استثنایی که مورد توجه قرار ګیرد. ازین افکار توهین به عزت و شرف و افتخارات کشور و مردم خویش و کم جلوه دادن افتخارات و شهامت های مردم ما درین روز های مود روز شده و عده از ګفتن آن شرم هم ندارند.
ما میتوانیم بګویم که روسها خود از افغانستان بازګشتن و این زور امریکا بود که باز ګشتن. اما ما میتوانیم بګوییم که عوامل مختلف در پدیده های اجتماعی تأثیر دار که بخش ازین عوامل مهم و بخش هم فرعی است. شرع، عقل و منطق ظاهر را می بیند در همه چیز سیاهی جستن و اینکه شاه امان الله خان غازی به استقلال علاقه نداشت بلکه میخواست قتل پدر خود را تحت تأثیر قرار دهد و امثال آن منفی بافی ها زیاد بوده میتواند. اما چرا چنین منفی بافی. من ادعا دارمی که فلان شخص محقق و تحلیل ګر خوب نیست بلکی صرف میخواهد به هر چیز فهمیده ونافهمیدن نوشته داشته باشد. چرا چنین دید منفی و نادرست خراب کارانه؟ من فکر میکنم که چنین برخورد که تاریخ و افتخارات و شخصیت های تاریخی کشور و وطن را کم جلوه دادن و تعابیر بد از هر اقدام نیک شان کردن شایسته یک نویسنده افغان نیست. نمی دانم چې هدف را میخواهند تعقیب کنند. یعنی اینکه این وطن افتخارات ندارد؟ اګر چنین باشد حرام نمکی بیش نیست. من زیاد به حزئیات نمی روم ممکن درین زمین غلط فهمی های با درنظر داشت منابع و مدارک دست یافته دشمنانه ضد افغانی دسترس جناب مژده باشد که مطمینا مانند یک واقعیت نګر در مورد تجدید نظر و یا هم یکی از تحلیل های ناسالم موجود منابع ضد افغانی پیشکش خواننده شود اما برای ما قابل قبول نیست و منطق منفی ګرایانه وضد افغانی است. شما تصور کنید که پاکستان به تاریخ که عمرش از عمر من کم تر ویا مساوی است افتخارات دارد اما ما افغانها تیشه ګرفته به ریشه خود میزنی. نمی دانم این چې تحقیق و این چې نویسنده ګې است؟
خداوند ما را هدایت نیکی کند. تا به هر وسیله مشروع و نامشروع به به خود و عزت خود به تاریخ و افتخارات خویش نه خندیم.
رفتن جزء وار ضرورت به تحقیق و ریسرچ وسیع دارد اما من به همین بدون دید دوباره اکتفا میکند. تشکر
تشکر


اسم: ن.ولی   محل سکونت: هالند    تاریخ: 07.10.2010

قابل توجه مدیر صاحب مسئول پورتال افغان جرمن آنلاین‏
من یکی از علاقمندان سایت دوست داشتنی افغان جرمن آنلاین می باشم. چند دقیقه قبل من مطلبی را از قلم اقای سپین خواندم ‏که درآن سابقۀ آقای مژده و موقف بسیار معتبر او

را در حزب اسلامی گلبدین نشان میداد و تذکر رفته بود که وی در هنگام ‏شوروی ها در افغانستان بسیاری افغانهای را که مجبور به فرار از افغانستان شده بودند و به پاکستان میرفتند او با همراهی ‏چند نفر مامور استخباراتی پاکستان مهاجرین افغان را در هوتل های پاکستان تعقیب میکرد و بسیاریها را دستگیر میکرد ‏و مورد آزار و اذیت پولیس قرار میداد، من فکر میکنم هنوز هم ارتباط وی با حزب اسلامی و حامیان پاکستانی وی پابرجاست، ولی می بینم که این مطلب که تا پانزده دقیقه پیشتر در نظر خواهی گذاشته شده بود، اکنون برداشته شده است. چرا ‏چنین شده است و آیا تذکر این نکات سختر و بدتر از نظریاتی است که در مورد وی در ذیل مضمون (روشنفکر در مبارزه ‏با تفنگ سالار ) آقای مژده آمده است؟
اینکار شما باعث دلسردی من از این نوع سانسور گردیده است. اگر میخواستید این قسمت را کم کنید قبل از گذاشتن به نظر ‏خواهی آنرا پس میکردید ولی اکنون شاید مثل من هزاران افغان دیگر نیز اینرا خوانده باشند. پس اگر نمیخواهید مردم ‏نکات ضعف آقای مژده را بدانند، چرا مقاله آقای سیستانی را برای نظر خواهی گذاشته اید؟‏
در نظریات آقای سپین نکتۀ مهم این بود که آقای مژده شاید این مقاله را بدستور رهبر حزب اسلامی نوشته باشد و سوال شده ‏بود که خودش علت اصلی نوشتن این مقاله را بیان کند. لطفاً یاآن مطلب را دوباره بگذارید و یا اینکه دیگر من سایت شما را ‏باز نخواهم کرد. بااحترام‏
ن. ولی از هالند


اسم: سپین   محل سکونت: لندن    تاریخ: 07.10.2010

گردانندگان پورتال افغان جرمن آنلاین سلام واحترام مرا قبول نمائید.‏

از خواندن نظر آقای غروال بسیار محظوظ شدم و از مطالعۀ مقاله آقای مژده واقعاً سخت متاثر شدم و افسوس خوردم که ‏چرا بعضی انسان ها اینقدر *** میشوند که میخواهند چهرۀ تاریخ خود را با نوشتن اطلاعات غلط مکدر نمایند. آخر هدف ‏و مرام اینها از نوشتن این سخنان، غیر از خوش ساختن دل دشمنان افغانستان چه چیز دیگری بوده میتواند؟ فرزندان ما ‏و نوجونان ما از این نوشتۀ آقای مژده چه چیزی بیاموزند؟ خجالت و شرمساری در برابر انگلیسها و متجاوزین بخاک ‏و کشور ما یا ترس و عقب نشینی در برابر اجنتان پاکستانی؟

همین اکنون هم انگلیسها بر بخشی از این کشور تسلط دارد و هر وقت دلشان خواست افغان میکشند و هم ریزه خور ‏استعمار انگلیس یعنی پاکستان و آی اس آی با اعزام اجنتان و نوکران خود مکاتب ما را میسوزانند، پروژه های عمرانی ‏و بازسازی را تخریب میکنند و مردم ما را با عملیات انتحاری می کشند و امنیت را در کشور ما برهم میزنند و مردم ‏ما به این وقایع دلخراش با بی تفاوتی می نگرند. علت این بی تفاوتی تبلیغات و نوشته های آدمهای مثل مژده است که ‏احساسات وطن دوستی را در مردم ما ضعیف کرده است.‏

بااحترام.‏
‏ سپین از لندن ‏


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 07.10.2010

It is really great praise and respect for high quality historian Mr. Sistani that he acted prompt against Mr. Mozdah intentional falsification of our proud historical independence history, Mr. Sistani denied all his falsifications base on facts in very clear style.

If Mr. Muzdah were honest, then he would appear himself with a comment for clarification but I suppose he will not do it.

Unfortunately we have very bitter time since 1978, we lost plenty innocent people, the country is destroyed and all mentioned disaster is continuing still, it is horrible even those people are trying to falsify our history in the pass too.

Hero Amanullah Khan was a national patriot King and he was courageous, very intelligent and an excellent coordinator, YES, he was it that the nation acted united against the former British empire, if we make a copmparison of that time with communist, Mullahs, Talibans and at present time eras then we can make a clear judgement that we had and we have installed governments during the mentioned eras!

Innumerable innocent people of our nation lost their life since 1978 and till now and it is continuing still, country destroyed, innumerable people are homeless because of those sold elements, one is clear that the Afghan Nation had freedom in the past and it will get again freedom in the future too and the history of Nation can nobody falsify and further nobody can replace hero Amanullah Khan through a sold hero !!

It is praisworthy that AGO Team put this important issue for comments!


اسم: میرعنایت الله آشفته   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 05.10.2010

آقای مژده : لطفآ معلومات خویش را در مورد شکست ننگین در جنگ های اول و دوم افغان و انگلیس بیان دارید. و موقف خودرا نیز در زمینه روش سازید.


اسم: م، اعظم سیستانی   محل سکونت: سویدن    تاریخ: 05.10.2010

نقدی بر مقالۀ آقای مژدۀ (نگاهی نو به تاریخ استقلال) بخش دوم


نقدی بر مقالۀ آقای مژدۀ (نگاهی نو به تاریخ استقلال) بخش سوم


اسم: شاه محمود مستمند   محل سکونت: المان    تاریخ: 05.10.2010

مقابله با دشمن تاریخ

با تقدیم احترامات به استاد نهایت مهربان و دلیر سیستانی صاحب!
مطلب شما دربارۀ رد جعلیات دشمنان میهن نه تنها قابل تقدیر بوده، بلکه نشانۀ شهامت و دلیری شما نیز است که با قاطعیت عام و تام با دشمنان سوگند خورده و اجیر میهن که شخصیتهای ملی و نامدار کشور را به هرشکل ممکنه بدنام میکنند، تاریخ را جعل و افتخارات را از مردم غیور آن بی انصافانه میگیرند تا وظیفۀ اجنتوری خویش را به انجام برسانند.
قابل تعجب این مطلب نیز است که چطور سایت ملی و وزین افغان جرمن آنلاین به همچو چرندیات و جعلیات اجازۀ نشر را داده است، که سبب بدنامی شان میشود، زیرا اگر این مطلب درسایت های معلوم الحال ستمی و یا "افغانستانی" ها و یا ک گ ب نشر می شد هیچ کس گیله نمی کرد.
اما تاکید مژده بر تاریخ "فرهنگ" معنی دیگری دارد :
فرهنگ بشکل بسیار آگاهانه واقعیت های تاریخی را تحریف نموده و بدین ترتیب تلاش نموده تا جعلیات را جاگزین تاریخ بسازد و به یک تیر دو فاخته را شکار نماید: هم راد مردان تاریخ را بد نام بکند وهم حقایق را وارونه جلوه دهد و اهمیت آنرا باطل و یا کمرنگ سازد.
بطور مثال دروغ شاخدار آقای میر محمد صدیق فرهنگ در جلد سوم صفحه 80-81 چنین نوشته شده است که:

 او از قول ف، لبيب در اين باره مينويسد: دستور کودتا (هدف کودتای 7 ثور) در سفارت شوروی در کابل تهيه و توسط صاحب‌ منصبی بنام سرور منگل به حفيظ ‌الله امين فرستاده شد و وی آنرا همدست گلا ب زوی به صاحب منصبان وابسته ارسال نمود.
درحالیکه نه "سرور منگل" خلقی بود و نه هم صاحب منصب و اگر قـرار می بــود که کـودتای ثور بـه دستــور ک - گ - ب صورت گیرد، درین صورت آغازگران نیز باید پرچمی ها میبودند، نه خلقی ها.
مطلب قابل تاًمل و دقت این است که محترم فرهنگ این مطلب را دقیق میدانست که سرورمنگل خلقی نبوده، بلکه پرچمی مشهور و در زمانیکه فرهنگ وزیر مشاور در رژیم کارمل بود، سرورمنگل نیز یکی از اعضای کابینه بود، که سرور منگل نه خلقی و نه هم صاحب منصب بوده است و ضرور نبود که از قول ف. لبیب مطلبی را که خودش نیز میدانست دروغ است می نوشت تا تاریخ وی در زمره جعلنامه های مثل اردو و سیاست باند کارمل حساب نشود.
br> مژده بدین ترتیب میخواهد که تاریخ "زرد" فرهنگ را سبز بسازد و مردم باور بکند که فرهنگ حقایق را نوشته است، درحالیکه فرهنگ در بسیاری موارد حقایق را جعل نموده و مثلیکه فوقاً مثال آورده شد که شناخت فرهنگ با سرور منگل دقیق بوده ولی بازهم بخاطر برائت خود از قول لبیب جعل کاری کرده است. این است هدف دشمنان تاریخ که حالا با تاریخ نیز مقابله میکنند و میخواهند که بدین ترتیب آنرا با جعلیات عوض نمایند.
تعجب آور اینست که مژده با بسیار بی شرمی غازی امان الله خان را ترسو خطاب نموده ، درحالیکه رهبر دلیر شان اکثراً در چادری میگردد و هنوز هم اجنت وفادار سرسخترین دشمن میهن است.
بسیار مبتذلانه اینست که مشاور نظامی امان الله خان اجنت انگلیس و دست نشانده فامیل حضرت بود بنام محمود سامی و استاد امان الله خان که از پیشروی عملیات جلو گیری کرد و امان الله خان که به وی معتقد بود حرف وی را قبول نمود . ولی بعداً همین ارواح خبیثه بجرم خیانت محکوم به اعدام شدند، ومژده به آن هیچ اشاره نکرده و موضوع را به ترسو بودن غازی پرداخته که نه تنها دور از انصاف است بلکه بیشرمانه و گستاخانه نیز است که باید بر اساس قوانین از رادمردان تاریخ دفاع صورت گیرد و هرکسیکه از مژده گرفته تا مرده و... که بر نوامیس ملی توهین بکند باید مجازات شود.
اخیراً در تاریخ پر افتخار کشور ما با این بی حیایی که موجود است، چنین معلوم میشود که دزدان رابه جای قهرمانان میگیرند، و قهرمانان را بجای دزدان ترسوی فراری و خائنین ملی .

پایان


اسم: Mohammed zarif   محل سکونت: Surrey, England    تاریخ: 04.10.2010

Aghai Mujda wa her kasi degari ke der murade Tarikh menawaesad baied had aksare aehtead and amant dari ra neshan dehad. Munba wa reference baisaer arzesh darad. Khudawand Aghi Sistani sahib ra khair bedaehad kae mutwajae ein maqhala shud wa der muread malumat kafey aria dadand.


اسم: نورزی   محل سکونت: هالند    تاریخ: 04.10.2010


نګاه کوتاه بر مضمون آقای مژده در مورد استقلال وطن عزیز ما:

اګر ما تاریخ دورۀ امان الله خان را بطور درست و دقیق مطالعه کرده باشیم شهامت، شجاعت و احساس این مرد دلیر برای بدست آوردن استقلال وطن عزیز ما قابل ستایش و آفرینش است.
اګر آقای مژده تکیه بر نظریات بیګانګان تاریخ کشور عزیز مارا لطمه دار و لکه دار سازد، و توهین بی مؤجب را در مورد آزادی خواهان مردان غیور آن زمان که احساسات پاک و غرور بی پایان برای بدست آوردن آزادی و استقلال وطن داشتند وارد نماید. معلوم و آشکار است که تحمل و پذیرش روحیه استقلال طلبی و احساسات آزادی خواهی افغانهارا ندارند. فرزندان غیور و توانای کشور مانند محمود طرزی، شخصآ امان الله خان،عبدالهادی داوی، عبدالرحمن لودین، محمد ولی خان دروازی و غلام نبی خان چرخی و صدها فرزندان دیګر این وطن در پیروزی نبرد استقلال کشور از انګلیس نقش عمده و برجسته داشتند. فراموش نخواهم کرد که نام این اشخاص بحیث اسقلال طلبان و ازادی خواهان در تاریخ کشور به خط زرین ثبت است. و ما بر آنها افتخار میکنم.
آقای مژده باید بداند که آزادی و استقلال یک کشور در هرجاه هيچ وخت رایګان داده نمیشود، بلکه با زور و قدرت مردم انکشور ګرفته میشود.
به نظر ما آقای سیستانی صاحب دلایل مؤثق و مستند را در مورد نقد مقاله آقای مژده ارایه کردند. که قابل ملاحظه است.
من بحیث یک افغان به آقای مژده مشوره میدهیم که سیر تاریخ کشور خود را با درک واقیعیات و اسناد معتبر که متکی بر شواهد و مدارک عیان کشور ما باشد مطالعه نموده، نه اینکه حکایات و افسانه های بیګانګان را در مورد تاریخ کشور ما که جز غرض نفاق افګنی و خیال پردازی چیزی دیګری نیست جلوګیری نماید.
به احترام

ولی محمد نورزی


اسم: هارون   محل سکونت: هالند    تاریخ: 04.10.2010

آقای مژده!
آفتاب به‌ دو انگشت پنهان نمیشود، شما کوشش دارید شهدأ و قهرمانان جنگ افغان انگلیس و استقلال کشور عزیز ما افغانستان را زیر سوال ببرید و دل دشمنان افغانستان را شاد سازید.
غازی امان الله خان و سپهسالار محمد نادر خان دو تن از اشخاص ملی و دلسوز افغانستان بودند و زیر سوال قرار دادن افتخارات این دو شخص ملی ناردست و نارواست.
شما نقل قول یک خارجی هندوستان تبار را نسبت به‌ نقل قول مرحوم غبار ترجیح میدهید این خود یک اشتبأ بزرگ است.
امید است که شما تحت تاثیر پروپاگند های (شورای نظار) دشمنان افغانستان نه‌ رفته باشیند.


اسم: محمد نعیم بارز   محل سکونت: شهر پاریس    تاریخ: 04.10.2010

بحث روی مسایل تاریخی آنهم در گذشته های نسبتاً دورایجاب کار تحقیقی را می نماید که هرکس از انجام درست اینکار بدر شده نمیتواند زیرا در دنیای امروز تاریخ بیک علم مبدل شده است و هرکس نمیتواند هرچه دلش خواست بنویسد.
اما جناب محترم اکادمسین محمد اعظم سیستانی که در زمینه تاریخ بهره مند از دانش علمی اند و استاد تاریخ در پوهنتون کابل بوده اند صاحب صلاحیت و اعتبار اند بهتر خواهد بود در مورد نظر جناب شان کسانیکه مجهز به علم تاریخ باشند ابراز نظر نمایند.


اسم: Faiq   محل سکونت: London    تاریخ: 04.10.2010

I think it is clear that Mr Muzda done a huge error in his judgement. I think he should apologised to the all people of Afghanistan with regards to his un-founded comments about Amir Amanullah Khan.



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved