Skip to main content

تحليل ها و پيام ها

Go Search
صفحه نخست
خبرونه
تحليل ها و پيام ها
آثار علمی و تحقیقی (حبیبه)
مرکز دیجیتال سازی کتب
مدیریت تحلیل ها و اخبار
قاموس کبیر افغانستان
  
افغان جرمن آنلاین > تحليل ها و پيام ها  

نظریات شما درمورد مطلب آتی:
  ماجرای لطیف پدرام    نویسنده:  سراج وهاج

 
اسم: پوهنمل حاجی محمد نوزادی    محل سکونت: دنمارک    تاریخ: 05.08.2008

طوريکه در نوشته محترم کاميار ياداوری گرديده است ، نشريه ( پيام زن ) ارگان نشراتی (راوا ) را اينجانب نيز درسالهای جنگ های خانمانسوز تنظيمی خوانده ام . راوا در ان شماره سوانح و شرح حال پدرام بدنام را با ارتباطات ننگين شان در خاد و کاجی بی مفصلا توضيح نموده واز ان پرده برداشته ا است . اگر ان مجله دسترس هر يکی از هموطنان ما قرار دشته باشد ، لازم است مقاله مذکور را از طريق انترنيت نشر نمايد . اما با اين نظر محترم کاميار موافق نيستم که بايد نويسنده گان ما وقت قيمت بهای خودرا درباره چنين اشخاص ضايع کند . اين کار بذات خود برای انها بها وارزش دادن است که نيايد داده شود . درعوض بهتر است در رابطه به ضرورت استحکام وحدت ملی وبرضد نظريات نفاق افگنی از توان قلم نويسنده گان ما کار گرفته شود تا به هموطنان ما درين مورد اگاهی داده وتبليغ وسيع از طريق مقالات ، براشورها ، داستانها وغيره صورت گيرد .

يکبارديگر اکيدا ً تقاضا مينمايم تا به اين تبصره نوشتن ها خاتمه داده و اضافتر از ان وسيله شخصيت بخشيدن به وی نشويم . باعرض احترام .


اسم: Milad   محل سکونت: Stuttgart    تاریخ: 05.08.2008

وقتی ما میتوانیم بالای گذشتگان انگشت انتقاد بگذاریم که ما خود از آنچه آنان کرده اند بهتر باشیم. وقتی که ما فراز و فرود های شخصیت کسی را به ارزیابی میگیرم باید مسولانه و مطابق به واقعیت ها باشد. زمانیکه ما به تاریخ مراجعه میکنم باید محتاط باشیم که انگشت انتقاد کسی بر آنچه ما گفته ایم گذاشته نشود جناب آقای لطيف پدرام!


اسم: ســـــردار محمد    محل سکونت: پروان     تاریخ: 05.08.2008

هم وطن ســـــلام !

بيايد به صورت فشـــرده در مورد چرند وجفنگ لطيف پدرام اين جاســـــوس ومزدور ايران مطلب دقيق واقعی را بيان و افشــــآ سازم ! لطيف پدرام يکی از دست پرورده های سلطان علی کشـــتمند صدراعظم پرچمی بوده طبق دستور وهدايت موصوف نخست حزب مجهول را ايجاد وغرض تشديد اختلافات مليتی ، زبانی ،نژادی ،سمتی فعاليت دارد وحلقه انرا همه وابستگان نزديک به سلطان علی کشــــتمند ، اســـد کشـــتمند ، نجم الدين کاويانی ، فريد مزدک ومزدوران ايران تشـــکيل ميدهد !

تاريخ ۱۷ اپريل لطيف پدرام نخست به جرمنی مسافرت در منزل دزد پوهنتون کابل اســـد الله حبيب اقامت گرفت اسدالله حبيب به کمک عظيم بابک مســـول سايت بدنام { پندار } وعارف صخره ادمکش خاد ومصطفی روزبه مسول سايت مبتذل { مشعل } تعداد کثير مزدوران وجواسيس ايران را به منزل اســـد ا لله حبيب جمع وتصميم گرفتن همه جانبه وگسترده وبه صورت پيگير در نسج ، وگسترش اختلافات قومی ، مليتی ، زبانی ،سمتی داخل افغانستان اقدامات مشخص نموده واز تمام حربه کاری ، تبليغاتی عليه مليت پشــــتون کارگرفته انها را به مقابله دعوت نموده تامنازعات داغ ملی به برخورد های مسلحانه کشانيده وبار ديگر جنگ داخلی زبانه زده و يک روز بعد لطيف پدرام در جرمنی با فريد مزدک ، يار محمد برادر قاتلش ونجم الدين کاويانی ملاقات وموصوف طی ملاقات از طرف نجم الذين کاويانی فريد مزدک وظيفه گرفته که عليه مقدسات ملی تاخته اپتدآ عليه غازی امان الله خان که سمبول وحدت ، افتخار ، استقلال ، شرف ،عزت ، غيرت ،افغانها است قرار گرفته تا خاطر مليونها افغان وطن پرست رنجيده دست به مخالفت وتشنج زده وطن درگير نا ارامی گردد ولطف پدرام اين جاسوس روس وايران به لندن مسافرت با سلطان علی کتمند واسدکشتمند وعبدالله کشتمند که هر سه در خط ايران وروسيه فعال ميباند ملاقات اکيدآ وظيفه گرفته تا هرچه وسيع وهمه جانبه در تبانی با مهره های جنبش رشـــيد دوستم وشـــورای نظار جنگ مليتی وسمتی زبانی را تشديد طبق دستور کشتمند از توهين رهبران وقاعد های ملی چون ميرويس خان ، ايوب خان ، اشرف ومحمود هوتک ، احمد شاه بابا ، غازی امان ا لله ،وزير محمد اکبر خان وشهيد دوکتور نجيب الله گرفته تا سرحد توهين مقدسات محلی ،قومی ،منطقوی ، زبانی نيز پرداخته شود !

واينک لطيف پدرام طبق دستور روسيه ، ايران وکميته باند نهضت فراگير وترقی که از بقايای پرچم در اروپا به رهبری سلطان علی کشتمند ، نور احمد نور ، نجم الدين کاويانی ،فريد مزدک ،اسد کشتمند ،حبيب منگل ،نبی عظيمی ، اصف دلاور ، عارف صخره ،تودهی ،اسداله حبيب ،داود رزميار ، تشکيل وهنوز که هنوز است در خدمت روســــيه افزون با خدمت به ايران نيز قرار دارند اتش خانه جنگی را اغاز نموده بر تک تک هر افغان لازم است که اين وطن فروشان مزدور را هرچه عاجل افشـــآ وعليه فعاليتهای انها مانع ايجاد نمايم !

با احترامات فايقه [ ســـــردار محمد از پروان ]


اسم: محمداياز نوري   محل سکونت: بيوطنه    تاریخ: 04.08.2008

كرانو افغانانو! سلام زه د محترم نوزادي د نظر سره موافق نه يم جي د بدرام به باب بانه دي وترل شي. دا ملي خاين بايد تر اوزدي مودي بوري د اصيلو افغانانو له خوا رسوا او وتكول شي. بر عكس د اعليحضرت غازي امان الله خان لوي نوم لا بسي عظيم كيزي.


اسم: افغان جرمن آنلاین   محل سکونت: آلمان    تاریخ: 04.08.2008

جناب زلمی گویا، سلام بر شما،
نوشته جناب سربلند پیرامون مضمون جناب ولی احمد نوری در آغاز بسیار محترمانه تحریر شده بود ولی در داخل متن به نویسنده گرامی آقای نوری بی احترامی نموده بود و با استفاده از کلمات سبکسر و حماقت ارزش های ادبی و عفت قلم را احترام ننموده بود. همچنین در نظر خود پیرامون نوشته نویسنده گرانقدر و همکار محترم پورتال جناب سراج وهاج از کلمات درشت و سخیف کار گرفته شده بود. از عدم توجه همکار ما در حصه آنلین ساختن این دو نظر، از جناب نوری و جناب وهاج معذرت می طلبیم ولی جناب شماآقای زلمی گویا می توانید نظر خود را در چوکات مخصوص آن درج نمائید و اطمینان می دهیم که در صورت احترام به آداب نوشتن و عفت قلم به زیور چاپ آراسته خواهد شد.

جناب( پوهنمل حاجی محمد نوزادی )با تقدیم احترام و ارادت به عرض می رسانیم که اسم نویسنده را خود کمپیوتر ثبت و بیرون میدهد و هنوز برای ما تصحیح آن مقدور نیست. امیدواریم معذرت ما را بپذیرید. البته در کوشش آن هستیم که امکانات این کار را مهیا سازیم. با تجدید ارادت اداره


اسم: zolmay   محل سکونت: Germany    تاریخ: 04.08.2008

پورتال محترم . ديروز نظر شخصی به اسم سربلند از کابل در باره مطلب ( دانشگاه) جناب وهاج در سايت موجود بود که مرا واوار کرد جوابی به اين هموطن بدهم . چرا کامنت وی سانسور وحذف شد؟ ديگر چطور نظر بدهيم ؟ احترام . زلمی گويا


اسم: سروش   محل سکونت: ناروی    تاریخ: 04.08.2008

خوش به حال پدارم که این همه رایگان به نفعش تبلیغ میشود.
من میدانم که پدرام دراین روزها چقدر خوشحال است.


اسم: کامیار   محل سکونت: کابل    تاریخ: 04.08.2008

من سالها قبل در نشریه "پیام زن" خوانده بودم که از کثیف و ضد مردمی و جاسوس بودن لطیف پدرام تذکر رفته بود و افشا شده بود. این مرد زمانی به لحن شدید تر از آنچه به شاه امان الله تاخته به شهید مینا هم با زبان کوچه و بازار تاخته بود که در صفحات نشریه "هفته نامه کابل" که آنوقت زیر نظارت مستقیم احمد شاه مسعود غدار انتشار می‌یافت، چاپ شده بود.
این مردک دون صفت بیشتر برای مشهور شدن این سخنان کلانتر از دهن خود را میزند و یک تعداد اخوانی های وطنفروش جمعیتی در سایتهای خاوران، سرنوشت و غیره برای هورا میگویند و چک چک میکنند! اما مردم افغانستان به کسانیکه همیشه از آخور هر رژیم وطنفروش و ستمکار نشخوار کرده است، به اندازه پشه‌ای هم ارزش قایل نیستند..
افرادی چون لطیف پدرام باید بوسیله قلمبدستان وطندوست ما سالها قبل زیر ضربات سهمگین و رگبار نوشته ها قرار میگرفتند تا امرزو جرئت نمیکردند که به قهرمان ملی وطن ما شاه امان اله به این زبان لچکانه بتازند. .
من تصور میکنم که کسانی مثل لطیف پدرام خطرناکتر از ربانی و سیاف و گلبدین و ملاعمر اند، اینان کلمه روشنفکر رابر خود نهاده اند اما در حقیقت تبر به ریشه وطن ما میزنند، و اینان با چهره گرفتن شان تعدادی بیخبر از دنیا را نیز فریب میدهند. مثلا در همین ایران زمانی نویسنده نامداری چون دولت آبادی با وی مصاحبه‌ای انجام داد و بعد هم اسماعیل خویی به این عنصر ناپاک شعر سرود و حتی چندین سایت ایرانی مدعی چپ بودن نوشته های او را انتشار دادند. زمانی هم نشریه معتبر لوموند دیپلوماتیک نوشته‌ای از وی را منحیث یک عنصر چپ افغانستان به چاپ رسانید..
این از سستی نویسندگان وطندوست ماست که مبارزه وسیعی را علیه اینچنین عناصر پیش نبرده اند تا اینان افشا میشدند و زمینه نمیداشتند که مردم سایر کشورهارا هم فریب دهند..
به نظرم درین مورد نشریه "پیام زن" برخورد خوبی به وی و هم مسلکانش داشته است..


اسم: پوهنمل اجی محمد نوزای    محل سکونت: دنمارک    تاریخ: 04.08.2008

بنده دروا قعيت امر مخالف چنين تبصره خواهی هستم ا جناب پدرام بارها واشکارا اظهار نموده ومينمايد که وی اصلا ً افغان نيست وبا افتخارات تاريخی افغانها خودرا شيريک نميداند . سوابق همکاری صميمی طویل المدت وی با خاد تحت الحمايه کاجی بی نمايانگر بيگانه پرستی وی است ( البته من هيچگاه ادعا ننموده ام که تمام منسوبين خاد بلا استثنی بيگانه پرست بودند ، هيچ گروه را نبايد طور دستجمعی خوب يا بد داست ) . پس اگر يک بيگانه پرست درمفابل همچو اشخاص مانند شاه امان الله غازی که درمقابل اسارت بيگانه گان وپادوهای داخلی انها جهت بدست اوردن استقلال افغانستان شمشير کشيده بودند ، تنفر وانزجار داشته باشد ، جای هيچگونه تعجب نيست . ازينرو ما نبايد درينمورد تشويش داشته باشيم . بمانيد ...... ... کاروان در راه خود ميرود .
بادرنظرداشت ان من از مسئولين پورتال وزين افغان ـ جرمن با کمال احترام تقاضا مينمايم تا به تبصره خواهی درمورد اضافتر ادامه ندهد وانرا از صفحه دورکند .
باتقديم احترام به همه هموطنان من که از چرنديات پدرامها ازرده خاطرشده اند .


اسم: Abdul Khan   محل سکونت: Virginia, USA    تاریخ: 03.08.2008

دانشمندان – نویسندگان – هموطنان عزیزرنج کشیده اعم از هزاره – تاجک – پشتون – ازبک – هندو- یهود – وهابی – بهایی عیسوی و خلاصه همه کسانیکه افغانستان را وطن عزیز خود میدانند اگر اندکی از تعصب وخود نمایی زور آزمایی و خود خواهی بگذریم و بحیث یک انسان که ادعای عقل و منطق میکنیم و خودرا بالا تر از موجودات عالم میدانیم کمی با خود بیاندیشیم آ یا این جهان زود گذر ارزش این همه کینه جویی بدبینی و دشمنی های بی موجب را که بنام دین – مذهب – لسان وغیره نسبت به یکدیگر روا میداریم- دارد؟ من در افغانستان عزیز تولد شده ام وفقط خودم را یک انسان میدانم . نه دانشمند هستم نه نویسنده و نه عالم.

با سواد ناچیزی که دارم بعضا مروری به سایت های انتر نتی نموده و به تلویزیون ها ی مختلف و رادیو ها گوش میدهم. درتعدادی ازین سایت ها وتلویزیون های که خوشبختانه انگشت شمارند- متاسفانه وقتا فوقتا تبصره هایی توسط گویندگان و نویسندگان که دعوای فیلسوف بودن– عالم - دانشمند ونویسنده را مینمایند دیده میشود که برای آنانیکه دارای حد اقل عقل – منطق و احساس نوع دوستی هستند رنج و تاثرآوراست. بطور مثال دراکثر تلویزیون ها مبلغین دینی به عوض اینکه اتحاد وهمبستگی را در موضوعات مورد بحث خودبوجود بیاورند به رقابت برخواسته همدیگررابه تخلف در موضوعات مذهبی متهم نموده گو یا میخواهند ثابت کنند که از دیگر برتری دارند. وهرجواب شان ده ها سوال دیگررا ایجاد نموده و این خود عکس العمل منفی بارآورده افکارعدهء راکه ازاینان چیزی بیاموزد مغشوش ترمیسازد .

همچنان گردانندگان وگویندگان بعضی تلویزیون ها بعوض همدستی و اتحاد در بوجود آوردن فضای صمیمی بین خود و تشویق هموطنان در اتحاد و اتفاق در مقابل دشمنان واقعی جان ومال مردم دردمند – بیشتردر تفرقه اندازی و تخریب افکارجامعهء متاسفانه خوشباور ما تلاش میکنند. سایت های انتر نتی هم از همه سبقت جسته بعوض توجه به تنویر افکار جوانان در راه تعلیم تربیه و تکنالوزی و انکشافات جهان امروزی در پی آنند که ازکدام خاین به نفع کدام خاین دیگر تبلیغ وآتشی بیفروزند تا یکتعداد را سرگرم زد و خورد های زبانی و قلمی نموده از اصل موضوع که فکر اصلاح و جستجوی راه حل مشکلات اساسی وطن است دور نگهدارند. نظرمن بیشتر متوجه آنعده عزیزان و دانشمندان و مبلغینی است که ازنوشته ها و تبصره ها و اظهارات شان هویداست سالیان زیادی را درغرب سپری نموده علاوه بر علم ودانش ازتجارب زیادی نیزباید بر خوردار بوده توجه نمایند که درین دیار تا چه حد ادیان – اقوام – ملیت ها با هم گرد آمده برای بهبود زندگی خود – اولاد وجامعه که حتی دران تولد نشده اند سعی و تلاش دارند .

اگر رقابتی هم وجود دارد – سالم و برای بهبود زندگی جمعی است نه برای تخریب . فکرمیکنم همه علما – دانشمندان – مبلغین – نویسندگان – گویندگان و گردانندگان دستگاه های ارتباط جمعی رسالت و وظیفه ایمانی ووجدانی دارند بعوض تبلغات ناسالم به نفع یک گروه ویا ضرر گروه دیگربه تنویرافکارو تشویق اتحاد و همبستگی همه انسانهای روی زمین مخصوصا هموطنان عزیز سعی و تلاش نمایند. وقتی آنانیکه دعوای علم ودانش میکنند خودشان نتوانند اختلافات شانرابدون تعصب - مسالمت آمیز روی عقل و منطق انسانی حل نما یند پس از افراد عادی جامعه چه توقع باید داشت؟


اسم: سراج وهاج   محل سکونت: سکره منتو - کلیغورنیا    تاریخ: 03.08.2008

جناب آقای وارسته! تعجب من دراین است که می بینم نه تنها « عوام ِ ما» به مسایل دقیق نمی شوند ، بلکه حتی آدم های به اصطلاح« چیزفهم » از دقت لازم و ورود به عمق موضوعات، خودداری می کنند.

من در نوشتۀ شما چز قهر وغضب و چند لغت ِ درشت وغیر موجه وبی دلیل ِ« اباطیل، بیمزه ، سخیف» و اصرار شما درحمایت کسانی که زمینۀ تفرقه را به وجود می آورند وتکرار کلماتی که می توان آن را به « دامن زدن به تفرقه ها» یا کود پاشی روی همان زمینه ها تعبیر کرد... چیز تازه و قابل قبولی ندیدم که ثبوت قوی" باطل بودن ِ" حرفهای من باشد.

متأسفانه من فرصت زیادی برای توضیح واضحات ندارم. لطفا ً برای لحظه یی تعصبات را ازخود دورکرده، مضمون مرا دقیق تر بخوانید. ( یادداشت ِ لازم : من برعکس تصور شما همه فارسی زبان ها را جاسوس نخوانده ام. چنین بی ادبی از هرکسی سر زند، از من سر نمی زند. توصیۀ دوستانۀ من بازهم این است که لطفا ً دقت کنید!)


اسم: warasta   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 03.08.2008

جناب وهاج . امروز مطلب ديگری از شما ديدم در باره ( نا دری بودن ) ترکيب دانشگاه ! . با شناخت و توقعی که از يک ژورناليست ورزيده و پارسيگوی؛ ميرود ، اين اباطيل ، بيمزه و حتا سخيف است ! شاغلی وهاج ، مگر تا حالا يک فارسی زبان به ساخته های پشتو تولنه و ترکيباتی که داکتر صاحب زيار ميسازد يا مرحوم روهی می ساخت يا مرحوم استاد رشاد يا حتا برخی شاعران جوان زبان پشتو که برای واژگان شعر های نو شان دنبال ترکيب های نو ميگردند ، ايراد انتقاد کرده است ؟

مگر کسی گفته که چرا در قندهار ، کچالو را ( پتاته ) ودر مشرقی ، ( کچالان) ميگويند ؟ مگر کسی گفته چرا پشتو زبانها به فاخته ، ميگويند ( بغدادی کوتره) ! شما حق داريد با خيال راحت ، دانشگاه ايرانی (!) را پوهنه × تون ،بسازيد که عينا از روی ايرانی کاپی شده ! ما اجازه نداريم؟ وقتی يک مليت بزرگ را از تبادلات فرهنگی طبيعی و ساخت و ساز و توسعه زبان شان محروم ميکنيد ، آيا آنان احساس ( شهر وند ) بودن شان جريحه دار نميشود ؟ آيا واقعا فکر نمی کنند در اين کشور بيگانه و اجنبی اند؟ شاغلی وهاج صاحب . آيااينهمه فارسی زبان هارا جاسوس ايران خواندن ، نشانه فرزانه گی است ، يا خود را گول زدن ؟ قبل ازين جاسوس خواندن ها ، اکثريت فارسی زبا ن ها ، دانشگاه را در داخل کشور ، پوهنتون ميخواندند، اما مثل اين که اکنون وضع تغيير کرده است ! شما يک بار سر به گريبان خويش کنيد که چه می گوبييد !

در باره لطيف پدرام ، من نظر شمارا تاييد ميکنم . معلوم نيست ، يک پرچمی و خاديست از اين هرزه گويی ، چه منظوری دارد !خدا نگهدار تان . عنايت وارسته


اسم: Atash   محل سکونت: Netherland    تاریخ: 03.08.2008

I have spent 4 years in pule charkhi preson Iam not acommunist niether an ekhwani but I am an afghan .I am afraid behind of all these probles are afgan melat party and setame meki and this thier srugal. But our people for nothing crying because shah Amanullah with an familly agreemen has kild his father Pedram just said some bad words.The people that they are demonstated thier faders have expeled Amanulla.for long years amanullahearesd from the books ,The ghazi Nadersha has kiled all of frieds of amanullah like ghulam nabi khan char khi and according of low sond picture film are acceptabl by the court.


اسم: HATASH   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 02.08.2008

داکتر خاکستر
شک و یقین پدرام
پدرام در نوجوانی به شاخه ای ازسازا پیوست ,پس از درهم کــــــــــــوبی سازاییان از جانب دولت و شورشیان ضـــد دولتی و مهمترسر در گمی اندیشه ای در روزنامه دولتی «حقیقت انقلاب ثور» جای پایی یابید ,و مسوولیت بخش «مارکسیزم ـ لینینیزم » روزنامه را پذیرفت.من هنوز در عجبم که ان قبـــــــــا را چگونه بر آن قامت
بذل داشتند, مگر انکه محلی از نوازش در کار بوده ,وچشم عنـــــایت آن رفته ای شکسته دل در خــــاک خفته.گفتم شکسته دلمگر همان جماعت جوانان « تبلیغ و ترویج » نشینان به او پشت نکردند و همین آدم ,همین پــــدرام که شاه شاهان امان الله را پدر لعنت و دهوس و از چیزی بنام فاشیزم پشتونی صحبت میکند ,به او پشت نکرد ویکجا باموتر دولتی به حرف خــــــــودش نزد سپهسالار مسعود نرفت؟*** او با « صاحب دره» نیز نماند ,پکول پوشان آمرصــــــــــاحب, حضور او را به جد نگرفتند. پنجشیر برای او « گـــــــــــذر گاه » بود تا «اقامتگاه» ,ایران منزلگاه بعدی اوخاطره تلخی برایش به یادگــــــار گذاشت ,او را به جرم «شرابخواره گی»در چهاراهی منتهی به جاده آن «امام کاذب» شانزده ضربه شلاق زذند.سید مخدوم رهین در ان صبحگاه تهران تنها همدم او بود.شاعر دوست داشتنی پدرام شعری دارد,که نقل آن, گویای هزارحرف نا گفته است:
گیریم که آب رفته به جوی باز آید با آبروی رفته چه باید کرد؟
واپسین ماجرای او« پایان غم انگیز محضر گرم دوستم»****بود,که به محصوریت او انجامیده است,که به آن رنگ سیاسی میدهند
مگر کیست که نمی داند,ورود مسلحانه به خانه ای آن جنایت پیشه ای دیگر و آنــــهم در رکاب دوستم ,التزام به تقواه سیاسی نیست حصر بیگانه را شکستن است,نه عرف سیاسی است و سنت افغانی ,چیزی نیست بیشتر از قانون نظم عامه را شکستن. از مسوولیت شعبه مارکسیزم ـ لنینیزم تا مدیریت پیام مجاهد در پنجشیردست به انتشار هفته نامه پیام مجاهد زد ,و یکشبه دین شناس و مـــــــــــــــــــــجاهد گشت.به حرف شاعر و پژوهشگری**
باری مسعود به او کفته بود که این آدم هرچه میشود مگر شاعر.حرف آن جنـگ طلب ونیزه بدست اگر هیچ نباشد سایه ای از حقیقت را در خود حمل میکند,گر چه من ازپدرام چند شعر ماندگارنیز خوانده ام.
حضور پر رنگ او در آن دره که هـزار رند و نراد و شیاد در رفت و آمدبودند ,خیلی کوتاه تر ازتصور ما بود.او که بیش از پانزده دفتر شعر و تحقیق دارد ,مــگر میشود او را مثلا در ردیف شاعر برترو یا پژوهشگر برتر جا داد؟ بصیرت شاید
اما تقوا کجا؟ او سدی ایجاد نکرد تا آبگیر شود ,او هیچگاه مسوولیت عملکردش را نمی پذیرد,میگویید نه؟ نمونه آن ,آنهمه هیاهوبود, برای ایجاد حزب کنگره ملی که یاد من نرفته است ,اما کنون چه؟ حزب اودر چهاردیواردفتر کم رفت وامدش محصور مانده است,نه پیامی و نه خبری.مگر کاندیتاتوری او چیزی بیشتر از نماد گرایی را در خود عمل میکرد؟
حزب اونه رویکردی همسو نگرنه واشاعه همدلی را به زیر ساخت تفکرش مبدل کرد ونه انکاراین طاعت را آشکار.شگفتی زاست وقتی فـــــــــــطرت زدایی بر جای اشاعه تعلیمات تطبیقی برای او مرجع پنداشته میشود.نه شک و نه یقین,حرف مفت برهان ندارد که پذیرفته شود,در قرآن آمده است:قل هاتوا برهانکم:
آن غازی مرد کجا این مرد کجا
چه بگویم؟
آه ,دگر هیچ.
تکه ای ازشعر اخوان ثالث را برگزیدم, مگربرای پرسشم جوابگونیست؟ که هست.
* بیتی از لاهوتی
** نام آن فرهنگی عزیز را محفوظ میدارم
*** پدرام آن فهرمان دروغین را سپهسالار میگوید
**** پدرام آن شب را محضر گرم جنرال صاحب دوستم توصیف کرده است.


اسم: ahmad   محل سکونت: herat    تاریخ: 01.08.2008

slam be hmgi brdaran afghan rajbe ansane be adabi hamcho pedram nemikhwam sobat konm .wli side khawaran waqan ke said wtan forashan ast.


اسم: عبدالباقی   محل سکونت: از شهدای صالحین    تاریخ: 01.08.2008

السلام و العلیکم برادران و خواهران عزیز،

جای شک نیست که لطیف پدرام در سرنوشت کشور ما رول منفی را بازی میکند. ولیکن وی هم برای حل معضلۀ افغانستان افکار خود را بیرون میدهد که شاید به گفتۀ او حل مسئلۀ افغانستان در پیشنهاد فدرالیزم به گفتۀ وی باشد. بازهم من و شما این نظر را هم مورد غور و مطالعه قرار میدهیم و میبینیم که تا کجا در جامعۀ ما کاربرد دارد.

از اینکه وی در گفته هایش به غازی امان الله خان توهین و تحقیر نموده طوریکه معلوم میشود از گفته های خود پشیمان و با ندامت کوشش دارد از آنچه گفته است برگردد. ولیکن کشتن یک انسان و یا فتوای آن را صادر کردن یک جهالت محض بوده که فرهنگ جامعۀ ما را یکبار دیگر به ماقبل التاریخ گسار خواهد کرد. وظیفۀ قلمبدستان این خواهد بود که با متانت این عمل فجیع را تقبیح نموده و دگر نگذارند که فرهنگ جهالت قرون اوستایی در جامعۀ ما مروج گردد.

چیزیکه قابل تأثر و تأسف است که تا کنون یک جوانمردی پیدا نشد که غیرت افغانی خود را نشان داده و یکی از جنایتکاران حرفه یی را که تا همین اکنون بر گردۀ مردم ما سوار است و در هزار ها جنایت و قتل دست دارد اندکترین آسیبی برایش برساند، مگر حاضر به قتل کسی که با استدال سخن میگوید، اگرچه هم نادرست باشد، بدون هیچگونه تأخیر حاضر و آماده است.

چون از غیرت زیاد صحبت کردم میخواهم در خاتمه حرف های یک المانی را که با ما در موتر در هنگام بازدید کابل یکجا بود در این جا بنویسم. وی از من سوال کرد که شما از غیرت صحبت میکنید مگر مواد غایطۀ تان از خانه در روی سرک انبارشده، این چه نوع غیرت است؟ من جوابی نداشتم. والسلام


اسم: zolmay   محل سکونت: kabul    تاریخ: 31.07.2008

جايزه برای کشتن لطيف پدرام علاوه بر اين که جايزه گذاشتن برای کشتن سلمان رشتی نويسنده از طرف آيت الله خمينی رهبر ايرانيان را تداعی ميکند ، متاسفانه بسيار برای لطيف پدرام ، خير و برکت با خود دارد ، فهرست امتيازاتی که ميتواند حاصل کند :

۱ ميتواند از هر کشور خارجی تقاضای پناهندگی کند!
۲ ميتواند خود را متمدن و ديگران را وحشی و آدمکش قلمداد کند!
۳ ميتواند از يک تعداد جوانان بيکار و تازه باز گشته از غربت کشور های مجاور ، که با تاريخ کشور خود چندان آشنا نيستند و خيال ميکنند واقعا لطيف پدرام حقيقت را گفته ، با سلاح « مظلوم نمايی » سوء استفاده کند!
۴شخصيکه هنوز سند صنف ۱۲ او نامعلوم است ، بحيث يک تيوريسن و سياستمدار و عالم ، قد علم ميکند ، چنانکه همين اکنون خود را داکتر فلسفه ، تراشيده است!
به جای کشتن پدرام بايد از هواداران او پرسان می شد حد اقل شهادتنامه فراغت از صنف ۱۲ او نشان داده شود که در کدام سال و از کدام کشور اخذ کرده .
لطيف پد رام را بزرگتر از آنچه هست ، نمايش دادن يک خيانت ملی است . با احترام . زلمی ديانت


اسم: مسعود   محل سکونت: لندن    تاریخ: 29.07.2008

در پهلوی این همه یاو سرایی ها پدرام مسًول انداختن تفرقه بین دو قوم همیش برادر یعنی تاجک و پشتون است و هم مسًول تعرضات بر مال. سر و عزت پشتون ها در شمال کشور . چراکه همین کثیف فکر راندن پشتون ها را از شمال به دوستمی ها و دیگر کثافات میداد. من به پدرامیها میگویم که پشتون ها انصاف و بخشیدن را دوست دارتد ولی این را هم میدانند که بعضی اوقات انتقام یک رکن انصاف است و هم ظلمهای شما در حق پشتون های شمال نا بخشیدنی است. به یا داشته باشید که یک کسی. یک روزی. یکجایی و به یک شکلی انتقام را از شما خواهد گرفت. حالا روز تان است خوب کیف کنید بخندید و هر زمانیکه بمبهای امریکایی کودکان. زنان و مردان معصوم ما را میکشد برقصید.


اسم: سعیده    محل سکونت: آلمان    تاریخ: 29.07.2008

پدرام این مردک مفلوک که دهان گنده خود را باز میکند و به بهترین افغان وطن پرست یعنی امان الله خان دشنام میدهد، در حقیقت انسان نوکرمنش است که از یک طرف مدعی افغان نبودن خود است و از طرف دیگر آن قدر بی حیا است که خود را به بالاترین پست دولتی یعنی ریاست جمهوری کشور کاندید میکند و نمی داند که به جز یک عده قلیل چون خودش یعنی نوکران ایران کسی برایش رای نخواهد داد. این مردک آنقدر هم پررو است که خودش و معاون اش که او هم معلومدار از نوع خودش است ادعا ساختگی بودن حرف های ویدیویی اش میشوند. این بی وجدان ها فکر نمیکنند که صدای پدرام با لهجه مسخره و تقلیدی ایرانی اش به خوبی شناخته میشود، چون که به دفعات مصاحبه هایی از او به وسیله نوکر دیگر ایران یعنی فرشته حضرتی در رادیو های انترنتی پخش شده است.


اسم: مونسه   محل سکونت: کابل    تاریخ: 29.07.2008

تاریخچه سیاسی لطیف پدرام را مرور کنید، یک خادم و چاکر تمام معنی رژیم های خاین از رژیم پوشالی روس گرفته تا رژیم قاتل ربانی و بعد هم به اصطلاح قهرمان مولی بوده است و اخیرا دیدیم که در رکاب دوستم هم خود را رسانید و با این وحشی همدست شد.

وی به مثابه جاسوس رژیم ایران دست به این همه توطئه ها میزند تا قهرمان واقعی مردم ما را بزند و نزد اربابش کریدت بدست آورد. وی جز پروژه نفاق افکنی بین اقوام وطن ماست که بوسیله رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی ایران در وطن ما طرح ریزی و پیاده شده است.

پدرام که در خوشخانه برهان الدین ربانی بزرگ شده، چه کاری بهتر از این برای ویرانی و بربادی وطن ما میتواند انجام دهد؟؟

پدرام تنها نیست، جمعی از روشنفکران خاین دست را بدست هم داده اند تا این وطن دیدنی دار را به اربابانی ایرانی، پاکستانی، فرانسوی، امریکایی، عربی و .... خود بفروشند و مردم را در ماتم های بیکران تری بنشانند.

اما شرم و ننگ بر اینان که به تنها شاه مبارز، دلسوز و آزادیخواه وطن ما میتازند که یگانه کسی بود که میخواست این وطن پله های ترقی را بپیماید.

و بلی بیشرمی و بی حیایی بالاتر از دشنام دادن های این مردک کثیف اینست که حال نوار صوتی صدا را تغییر داده و بجای امان اله کلمه "انگلیس" را در آن گنجانده و طوری وانمود میسازد که گویا این نوار ساختگی است بخاطر توطئه علیه وی!! این بیشرمی و نجاست خوری کلانتر این "دووس" است!!


اسم: Dr. K. Gharwal   محل سکونت: Vienna    تاریخ: 28.07.2008

The exported pseudo democracy made it possible to govern questionable

people and to find in parliament as such, all of them are acting as criminals and as corrupted jackals, the nation is suffering since 30 years, but we see it in many Web Sites lot of articles, which are based on intrigues even insulting of ethnic and personalities, most of them are living in Kabul and they have very close connection abroad. We know it too, that the responsible source of government allowed to many low level, drinker and lacking character to create official political groups, we can no where see in country, that one position is occupied by honest, qualified and professional person, in fact government and parliament are manure heap, therefore it is no wonder, if such elements like Padram is acting in such a way, he is extreme coward to act independent, the selection of this matter is showing, how fast and with high enthusiasm the opposite side received his primitive announcement. Former King Amanullah is HERO of Afghan Nation, nobody can put this honor under question. This is fact!

This issue will be used just for ethnic intrigues to divide the nation and at the same time it serves for diversion to keep the people busy with such poisonous matter and because of next artificial election as well. Under leadership of former King Amanullah could get independence the nation with its huge sacrifice and this independence is questionable at the present time, many innocent people are losing their life every day, destroying the country of both sides, complete ethnic is specified as Taliban, but no body is going on the street to demonstrate, why it is so? We are protesting to have such criminals and corrupted people in government and in parliament. Those did created and they are creating for us just disaster and bring poverty, misery and dead, they never acted for the nation, they are corrupted and incapable, this why it is increasing the terror and it is increasing the number of political criminal groups and we are afraid very much, that our country will take place as permanent war area for long time and it will result of it the dividing of country, if the result will be as such at the end, if it will happen such, then all of us will be not less criminal as this dirty guy Padram, because we are despising then the blood of our proud nation in the past and despising the Hero being of former King Amanullah.

In Parliament divided the member base on ethnic regard this criminal matter, this reflect very clear, that this drinker acted with strong support and he will be never brought to court, if yes, then the result of it will ZERO and he will enjoy then more popularity. We have to set priority, the weak and corrupted government and the corrupted and criminal member of parliament should be opposed through demonstration to reflect to the world, that so far such people will be keep on power, it will never come to the country peace, security and freedom, we want to have our own government with qualified and honest people without percentages


اسم: Aziz   محل سکونت: Germany    تاریخ: 28.07.2008

Salam to all,

a man wanted to be famous, but he did not understand how?

Somebody told him, if you want to be famous in the city you should go early in morning to the mosque and do shit infront of his door, when the people come for pray they will ask who was it? and so you will get famous.

It is the same with Latif Pedram. He wanted to get famous


اسم: alekuzei   محل سکونت: germany    تاریخ: 28.07.2008

چي رښتيا به نه راته وايي خداى دې ووهي پدرامه پټ راته په غوږ کي وايه تاکوم هوټل کي مزدوري کړې ده ؟
ته د ايران په وړکتون کي لوى سوې که مور او پلار په تا خواري کړې ده ؟
تا جوړوله د انجونو ورېښتان که دي عامه غچي کاري کړېده؟
څنګه دي لار کړه پارلمان ته پيدا دا خو دي سمه هوښيا ري کړې ده د ستر غازي توهين کوې ظالمه دغه خبره دي کفري کړې ده
ډير يې خوړلي دي پر خوله سوکونه دلته چي لږ يې بيلاري کړې ده
هلکه ځان په اديب مه پيژنه تا بې ادبه شاعري کړې ده
نه به د ...... په خوله درياب سي مردار نه يې څپو څه قراري کړې ده
ډير ژر به لاندي سې تر تورو خاورو پدرام و طن کي غداري کړې ده
د اوږو دوړي به دي پورته کړمه دا مي د ډانګ سره ياري کړې ده
راسه هلمند ته خامخا خرڅېږې ما د پسو دکانداري کړې ده
په تاکي شک دى د(( پرديس)) پدرامه د غلو دي څومره همکاري کړې ده ؟
دلاور پردېس هلمند لښکرګاه
٣-٥-١٣٨٧
بېرته شاته


اسم: milad   محل سکونت: Stuttgart    تاریخ: 28.07.2008

افغانها باید هوشیار و بیدار باشند تا کسی یا کسانی با تاریخ و افتخارات تاریخی و ملی شان بازی نکند و آنها را مورد هتک حرمت قرار ندهد. این واکنشها وعکس العملها در برابر لطیف پدرام، سبب گردید تا او از این گفتار سبکسرانه و غیر قابل انکار خود خجالت بکشد و با بی حیائی از آن انکارکند. لطیف پدرام و هم کاسه های وی باید بدانند که قوم باشهامت و سرنوشت ساز پشتون دراین کشور (با وجود سی سال بمباردمان از سوی روس و امریکا و ناتو) تا هنوز نمرده است و توانائی دفاع از شرف، حیثیت، هویت ملی استقلال و تمامیت ارضی خود را در برابر هر بیگانه پرستی دارند و جواب هر خاین ملی را در موقعش خواهند داد.


اسم: noor   محل سکونت: germany    تاریخ: 28.07.2008

پدرام نه افغان دى او حتى د بدخشان ولايت خلكو چې دده مورنۍ ولايت دى، دده دغه څرګندونې غندلې او دى د صفر په كچه هم د هغوى په زړونو كې ځاى نه لري، كه دوه زره واره دا خبرې وكړي هم، كومه فاجعه نشي راوستلاى، ملت ته معلوم دى او په زړونو كې ترينه سخت په زړه پورې تنفر لري.


اسم: حفیظ   محل سکونت: قرانسه    تاریخ: 28.07.2008

امروز کشور ما دچار مشکلات زیاد است و زیاد شده میرود. چرا ما افغانها بالای یک شخص مفعول حرف بزنیم. مانند او در کشور ما زیاد میباشند. از قدیم در بغل دوستم و باندش غلطیده بود و حال فکر میشود که دل آنها را زده و میخواهد مشتری پیدا کند و یا امکان دارد که حکومت ؛برای بر انداهتن چنین مسایل نفع برداری کند.


اسم: lina   محل سکونت: Stuttgart    تاریخ: 28.07.2008

ma afghan ha ta vaqte ke qatelin jang dachli manend rabani, seiaf, mesod ve braderan fehim ve amsal anha ra be mehkeme ne keshanem, baied entesar hamjon chelaf raftarie hara ra dashte bashim. che anhaie ke der salhaie 80 perchemi ve chalqi buden der salhaie 90 jamietie ve shoraie nesarie boden amros dostan ser be kef amrikaie ha astend ma afghan hara hich veqt aram nechahed gesasht. feqt jek hokomete ke be rastie beraie afghan ha kar koned ve be deste afghan ha bashet der moqabele vatan froshane iranie perast ve pakistan perest ve chainine internationalist metauvanet moqabele koned. der cheir an ma baied entesar her nauee bed reftari ve be esti ra qabul kenim. gonhe mast ke mahajer haie diros amros der afghanistane ma devaie sersemin mekoned ve bosorgane mara bed megen be omide rose hadalet ve haqiqet yabi ve be jehnom frestanden heme afghanistani ha.


اسم: رستم   محل سکونت: ناروی    تاریخ: 28.07.2008

سلام برخوانندگان و سلام برمدیر وکارکنان سایت افغان جرمن.

نویسنده عزیز را هم سلام میگویم. اما من خیلی حیران میشم که شما بطورغیر مستقیم برای آقای پدرام کار میکنید وبه دست خودتان ایشان را کلان ومطرح می سازید. یک حرف مفت را گفته بود وتمام شد ولی شما تظاهرات و صد هیاهو را برپا کردید که آقای پدارم کلان شود. چیزی که پدرام ازخدا میخواست. به این میگن سیاست! په درناوی.


اسم: fariabi   محل سکونت: Kabul    تاریخ: 28.07.2008

مساله امان الله خان با مساله زبان فارسی که کريم خرم آنرا زبان خارجی ميداند و نويسندگان فارسی زبان را تهييج به امضا ، واکنش و مخالفت کرد ، فرق دارد ، اکثريت فارسی زبا ن های افغانستان ، شاه امان الله را دوست دارند ، گروهی ديگر هر چند بر ايشان انتقاداتی دارند ، با زهم شاه امانالله را احترام ميکنند . موقف لطيف پدرام در برابر اين پادشاه آزاديخواه فقط موقف يک شخص است ، اين موقف ضد تاريخ است ، نه راستی است نه چپی و نه اعتدالی . هم کمونيستها به شاه امان به ديده تکريم می بينند هم لبرال ها و دموکراتها. فقط مرتجعين ، جاسوسان و روحانيون سر در آخور بيگانه شايد به خود اجازه دهند ، ازاين شاه ، بدگويی کنند!
لطيف پدرام برای اين نمايش مضحکی که اجرا کرده ، پاداشی د ر داخل افغانستان نخواهد ديد !
لطيف پدرام ، عضو رسمی روزنامه حقيقت انقلاب ثور ، عضو و شکنجه گر خاد، که بعد ها به شورای نظار پيوست و اخيرا به همراهی دوستم به منزل شخصی يک ازبک زبان ( از مخالفين دوستم ) حمله مسلحانه کرد، وهيچکس اورا به محاکمه نکشيد ، تا ۴ سال قبل سند بکلوريا ( فراغت از ليسه ) نداشت ، اخيرا خود را داکتر معرفی ميکند ، گويا داکتر فلسفه !
لطيف پدرام آدمی است مثل مارشال فهيم که سابقه و لاحقه او بسيار مشکوک است ، بهر حال نبايد به سخنان او بيش ازان که لازم است بها داده شود . با احترام . فردوس فاريابی



Copyright by AFGHAN GERMAN ONLINE all rights reserved