تحليل ها و پيام ها

در دنیای وسیعاً انترنتی مرتبط امروز نقش دیپلماسی عامه پر ارزش و مهم است و ممالک و سیاستمدارانی که از دیپلماسی عامه (PUBLIC DIPLOMACY) به صورت درست استفاده مینمایند آسانتر به منافع سیاسی شان میرسند. دولت ایران و خاصتاٌ سیاستمدار تعلیم یافته در امریکا ووزیر خارجه فعلی ایران محمد جواد ظریف در پهلوی استفاده وظیفوی ازدیپلماسی معمول رسمی بین الدول، دیپلماسی عامه را به صورت ماهرانه و موفقانه مورد استفاده قرار میدهد...

افغانستان بر سر دوراهی انتخاب ایران و عربستان

منبع: روزنامه گاردین

عده‌ای از روزنامه‌نگاران باتجربه به این نظراند که رهبری جدید افغانستان، در عین زمان که روابط نیک با عربستان سعودی را دنبال می‌کند، روابط استراتژیک خود با جمهوری اسلامی ‌ایران را نیز حفظ کند....y

... و بازهم خاطرۀ رقت بار کودتای ویرانگر ثور
هفت ثور مطابق 27 اپریل روز کودتای ننگین خلق و پرچم در افغانستان و سر آغاز بدبختی و فلاکت مردم

قابل توجه هم میهنان وطن پرست، و عاشق افغانستان و مردم آن،
روز دوشنبه هفتم ثور مطابق 27 اپریل است. سی و هفت سال قبل روز شومی در تأریخ و زندگی باشندگان افغانستان بود. تعدادی از فرزندان ناخلف این سرزمین به یاری دشمن دین و به نفع یک کشور اجنبی و دشمن آزادی و دیموکراسی (اتحاد «به اصطلاح» جماهیر اشتراکیۀ شوروی) با حمله از هوا و زمین با همکاری خائنانۀ عده ای از صاحب منصبان افغان فروخته شده و نوکر و فرهنگیان و نویسندگان خریداری شده از طرف دشمن، دولت قانونی افغانستان را با کشتار بیشمار جوانان با شرف اردو و گارد جمهوری که از آزادی و شرف کشور شان دفاع می کردند، سقوط دادند.

نور محمد تره کی، حفیظ الله امین، ببرک کارمل، نجیب الله و همه هواخواهان و طرفداران و همدستان بی ایمان و خائن شان برده وار و غلام صفت در خدمت شوروی در آمدند و دوستی با شوروی محک وطن دوستی قرار گرفت. هر کی این حلقۀ منحوس غلامی را قبول نداشت دشمن پنداشته شده و باید کشته می شد و یا در سلول های مفلوک زندان پلچرخی فرسوده می شد. ولی انفلاقیون بر کرسی های خدمت به باداران شوروی شان و سجده به لینن و ستالین به کار و کشتار آغاز کرده و بر گرُده هایی مردم سوار گشتند، شورای انقلابی شان با افتخار در لیست قاتلان این ملت برای ابد ثبت گشتند.

واقعات ناگوار، قتل ها و خون ریزی های متواترِ، محبوس کردن ها، بی ناموسی ها و بی عزتی های مردم شریف کشور را چنان عملی نمودند که دست هر متجاوز را از عقب بستند. از آن به بعد ما و شما تا امروز شاهد تداوم همان جنایاتی هستیم که کودتا چیان ثور (غویی) سر آغاز آن بودند. و این هم مبرهن است که تنظیم های به اصطلاح مجاهدین، طالبان و دزدان دارایی های عامه، همه و همه اولاد های همین دونان و وطن فروشان اند.

بنا بر آن بدین وسیله از همه نویسندگان قلم بدست که قلم، فکر و عمل شان در خدمت آن نظام کودتایی ویرانگر قرار نگرفته و آلوده نشده باشد و از همه شعرای میهن پرست افغان آرزو می رود مقالات، اشعار، نوشته ها، گزارشات، خاطره ها، عکسها و هر چه می توانند الی پس فردا یکشنبه 26 اپریل تا ساعت 24 شب وقت اروپای غرب به پورتال افغان جرمن آنلاین بفرستند تا با کمک و توجه کارکنان عزیز این پورتال وزین نشر شده و ثبت تأریخ گردد و توضیحی به نسل امروز و درسی به آیندگان باشد. با سپاس و تشکر فراوان

جنايت سپاه پاسدران ايران در مقابل ملت بزرگ افغان.

سپاه پاسداران ایران و استفاده از افغان ها در جنگ سوریه

سپاه پاسداران ایران که بعد از انقلاب اسلامی ایران بوجود آمد، در حقیقت تشکیلات اصلی امنیتی دولت دیکتاتوری مذهبی متکی بر تشکیلات و سلسلۀ مراتب اهل تشیع خاص ایران میباشد...

با ابراز تشکر و سپاس فراوان از صاحبان قلم و دارندگان درک والای سیاسی و دانشمندان بزرگوار هر یک جناب سید عبدالله کاظم، داکتر صاحب خلیل الله هاشمیان، محترم فواد ارسلا، محترم جلال و محترم مسعود فارانی که مقالۀ مشترک ما را تحت عنوان (تبصره ای بر تصمیم پشتیبانی افغانستان از عربستان سعودی در ارتباط با بحران یمن) پشتیبانی نموده، با تبصره های دقیق و مدبرانۀ شان اسباب تشویق و پشتکار ما را در زمینه فراهم ساخته اند. همچنان ممنون و سپاسگزاریم از عزیزانیکه از طریق تیلفون، ایمیل و اسکایپ رضائیت شان را نظر به محتوای این مقاله اظهار نمودند مانند جناب ولی احمد نوری، محترم اکادمیسین محمد اعظم سیستانی، محترم ف.هیرمند، محترم سراج وهاج، جناب سکندری، محترم مومنزاده، فضل الربیع فضلی، جناب سلیمان راسخ، محترمه خانم شکریه سلحشور و محترمه خانم فریبا نایبی گرامی.
نظرات، نوشته ها و تبصره های هر یک شما دوستان عزیز آئینۀ روشن نمائیست که افکار واقعبینانۀ ما را در قالب یک نیاز سیاسی و استراتیژی کشور افغانستان در منطقه، در مقابل خصم نشسته در کمین انعکاس داده، به حمایت از منافع ملی ما باعث اتکاء به نفس و توانایی روش سیاسی مستقل دولت بر سر اقتدار میگردد.
مبنی بر پراگراف اخیر این نوشته، تصمیم گرفتیم نظرات مرتبط با این مقاله را که در نظر سنجی درج است هم در قسمت اخیر مقاله بیافزایم تا سبب وضاحت بیشتر برای خوانندگان گردیده بتواند.

با حرمت
صالحه وهاب واصل و قیس کبیر

در نوشته های بنده که شیطنتهای مذبوحانه ای آخوندان صفوی رافضی و نوکران و پیروان نادان و وقیحشان مورد نکوهش قرار گرفته اند. تا کسی ازین قماشها نباشد، چرا جگرخون شود. سبحان الله والحمد لله وﻻ اله اﻻ الله و الله اکبر و لا حول و لا قوة اﻻ بالله.

نمیدانم چرا یکعده هموطنانم از مداخله کشور اسلامی عربستان سعودی شکایت و شکوه دارد ولی برعكس از مداخله دولت اخوندی ایران هیچ یاداوری نمیکند، در حالیکه مداخله کشور اخوندی ایران به مراتب خطرناکتر از مداخله عربستان سعودی است .
کشور اسلامی عربستان سعودی، با کشور ما کدام مناقشه سرحدی زمینی و آبی ندارد، در حالیکه کشور ایران بالای آب چی که حتئ بالای یک قسمت از اراضی خاك ما به ما مشکل دارد.
اګر کشور اخوندی ایران توسط عمال زر خرید خود، و با پول سپاه پاسدارن در پیش روی لیسه حببیه یک مرکز جاسوسی بنام مدرسه چطور چطور اعمار نماید، هیچ باکی نیست، ولی اګر كشور عربستان سعودی در کابل یک مرکز اسلامی یا پوهنتون اسلامی را بسازد باز این اخوندان افغانی ما، انرا بنام مرکز وهابیها و غیره مسما میسازد . عجب دانش و بينش

جناب جلال از آلمان. بعد از سلام. من یا ما نمیدانیم که در مسائل اجتماعی و سیاسی حرف های افراط ګرایانۀ شما و امثال شما را قبول کنیم یا حرفهای سخیف و بچه ګانۀ تیمورشاه تیموری و اکادمیسین های مثل او را قبول کنیم..

مدتی نزدیک به نیم قرن افغانها برای دولت اسلامی قربانی ها دادند. در وقت تحقق آرمان شان بعد از سقوط دولت های دیموکراتیک و مدرن از سال ۱۳۷۱ به جز از قتل، جنایت، دزدی، و ناانسانیت کدام چیز دیگری از اسلام برای افغانها نماند. امروز در بین مسلمانها یک تفاوت اندک سبب شده که گروپ گروپ از آدم کشی بیشتر حمایت کنند. از شروع دولت اسلامی، ربانی، صبغت اله، مسعود، فهیم، گلبدین، مزاری، اسماعیل، سیاف، دوستم و دیگر جنایتکاران برای خود و اولاد خود کاخ ساختند و مظلوم کشی کردند.

طرفداری از جنگ عرب وهابی زن ستیز و انسان ستیز چرا انقدر دربین افغانها مهم شده؟ بی طرفی و صلح طلبی از عقلانیت است. خدا بخیر کند آینده افغانها را که یک تعداد برای نام عرب از جان، سر و ناموس خود تیر هستند و وقتی با همان عربها زندگی کنند، آنها کل مسلمانان غیر عرب را نجس، حیوان می نامند. خواهش من این است از هر افغان و بعد از هر مسلمان افغان، آیا شما به خدا ستایش می کنید یا عرب را پرستش می کنید؟ خدا که ملیت خاصی ندارد.

عربها از سال 1370 برای خراب کردن افغانستان پول دادند اما تعدادی از تاریخ بی خبر خدا را بجایش مانده و بنده های جنایت کار، زناکار و حیوان صفت را پرستش می کنند.
افسوس اگر چند ملیون کشته نمی دادید چطور جنگ طلب بودید؟

سلام وارادت به دوستان نهایت محترم !
نوشته مشترک خانم گرامی صالحه وهاب واصل و جناب قیس کبیر را تحت عنوان « تبصره ای بر تصمیم پشتیبانی افغانستان از عربستان سعودی در ارتباط با بحران یمن» درپورتال وزین افغان جرمن آنلاین مطالعه کردم. این نوشته با دلایل بسیار منطقی به موضوع می پردازد و آینده را با موازات مفاد کشور در اوضاع کنونی روشن میدارد.
مقاله در کنار خوبی های فراوانش به بخشی اشاره میکند که خارج از چوکات قوای سه گانه، تاثیرات دو قوه دیگر را که بشکل غیر مرعی حضور دارد نیز روشن میسازد و جناب داکتر صاحب سید خلیل الله هاشیمیان با بسیار توانایی به آن پرداخته و توجه کرده اند.
دونفر یاد شده در نوشته هایشان بیشتر تکیه به برداشت های دقیق خودشان که مبتنی بر تحقیق و نکته سنجی آنها بوده و به خیر و رفاه مردم کشور صلاح دیده اند، ازینرو نوشتۀ اوشان مورد پسند و پذیرش خوانندگان واقع شده است.
این شیوۀ کار مشترک صادقانه آنها، سبب شده تا کار هایشان ثمرات نیک در بر داشته باشد.
تا جایکه بنده افتخار آشنایی را با ایشان دارم متوجه شده ام که هر دو بزرگوار آرزو دارند تا در بخش اعادۀ حقوق از دست رفته وطن و مردم آنهم در حد امکان مصدر خدمات صادقانه گردند.
بقول حافظ: غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
زهرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
خصوصیت دیگر این بزرگان(جناب قیس کبیر وخانم صالحه وهاب واصل) درین است تا بجای اینکه تحت تاثیر آیدئولوژی ها و یا مکاتب سیاسی مشخص قرار بگیرند، تلاش میکنند تا به قضایا نیازمندی جامعه مستقلانه بیاندیشند. ایشان برای رفع نیازمندی مردم راه ها و طرق لازم ممکن را پیشنهاد می دارند واز پیاده کردن سلیقه ها و خواسته های شخصی و سیاسی حذر میکنند.
بد بختانه اوضاع نا آرام کشور باعث شده که تعدادی از قلمداران موضوعات را با قلم شان رنگ سلیقوی دور از واقعیت میزنند ودر موجه جلوه دادن آن نی زتلاش می ورزند. در حالیکه روشنگر باید بیشتر از هر چیز دیگر منافع جامعه برایش مطرح باشد، که در نوشته ای آنها بوضوح روشنگری بر منافع جامعه دیده میشود.
تاجایکه من به نوشته های انفرادی آنها آشنا هستم، دیدم که دست رد به سینه تمام اندیشه های زده اند که در آن بهره برداری سیاسی نهفته باشد.

مقاله اخیر مشترک ایشان بقول جناب داکتر صاحب سید عبدالله کاظم یک ابتکار لازم در عرصه دوگانه نویسی میباشد،این ابتکار زمینه میشود تا یکبار دیگر به نکات ذکر شده توجه وتعمق دوگانه صورت گیرد تا مطالب هر چه دقیقتر عرضه گردند. هرگاه دو نفر مشترکا ً روی موضع مشخصی کار میکنند واضح است که اشتباه در آن کمتر راه پیدا میکند. برای انجام دادن یک کار نیک نسبت بیک شخص، مشوره دو نفره یا چند نفره کمال مطلوب خواهد بود. لهذا این ابتکار شان از نظر بنده نیز قابل قدر است.
تا جایکه به کار های جناب قیس کبیر آشنایی دارم ایشان در کارهای خود شیوه تحقیق در غرب را پیروی میکنند که نیز قابل تحسین است، بدبختانه این شیوه غربی (مستند سازی ) در اوضاع کنونی کشور80 در صد مغایر با غرب بوده وتوام با سیاست و مغالطه است. بخاطریکه شیوۀ غربی را کمتر سیاسیون وقلمداران آنها مورد استفاده قرار میدهند یعنی از مستند سازی فرار میکنند. بنظر من پیروی از سیستم غربی کار جناب قیس کبیر را مرغوبتر مستدل تر و روشنتر فاقد ابهام در خدمت جامعه قرار میدهد وکمال مطلوب است. بقلم هردو بزرگوار جوان از بارگاه خداوند ج برکات بیشتر آرزومندم.

محترم سید عبدالله کاظم
تشکر از نوشته شما. من با شما هم نظر هستم. شاید قسمی که شما نوشتید من در اشتباه استم هم صحیح نباشد. اما مفهوم نوشته من در این است که مفکوره فراگیری که کلمه هرات و هراتی با وطن فروشی به ایران است یک پارادوکس غلط و یک مفکوره ای بدون اسناد و شواهد است. در این که تعدادی افراد برای اخذ ویزه و یا کدام امتیاز دیگر به مملکتی بیگانه خوش خدمتی می کنند شکی نیست. این کار در جلال آباد، کنر، فراه، قندهار (اوه اوه لغمان فراموش شد)و دیگر ولایت هم می شود. بهترین جواسیس امریکایی اسرار مملکت خود را به شوروری فروخته اند و یا بالعکس. من در نوشته خود بسیار دقیق افرادی را که شما هم در نوشته خود ذکر کردید دقیقا همان کسانی اند که در هرات برایشان تجاوزی می گویند. یعنی کسی که با رفتن غیر قانونی به ایران بینی افغانان را بریده است. سفر غیر قانونی در ایران بدلیل بی حرمتی آن در ایران بد دیده می شود در بین گروپ تجاوزی ها به گفته هراتی ها امروز یک تعداد اندک که بسیار هم احمق و خودپرست اند با بالابردن ایران و نام ایران بخود فخر فروشی می کنند. حتی یک پوهنتون است که انقلاب ایران را ترویج می کند و صد ها مرکز دینی استند که وهابیت را ترویج می کنند. امید است که هدف من از وهابیت را متوجه شده باشید. در افغانستان وهابیت یعنی ترویج جنایت زیر نام دین اسلام و ترویج شیعه گری یعنی ترویج هزاره گری. شما لطف کنیدانگشت شمار 5 ملای شیعه هراتی در طول 100 سال را نام ببرید که از ایران صفت کنند. پس لطفآ قند و غروت و گوی فروشتروک چون همه سفید اند را یکی فکر نکنید. ضمنا 98% شیعه های مهاجر هراتی از ایران به جرمنی، هالند و دیگر مملک ها می روند. دو منطقه لوکس شیه ها است که قل درواز و بکر آباداست. لطفا شما ولسوالی انجیل و خودزنی محرم باشندگان اش را با هراتی یکی نکنید. بازهم تشکر

حسن زاده صاحب گرامی
نمیخواستم درارتباط با نظر شما در این ستون و آنچه اشاره به تبصرۀ اینجانب کرده اید، چیزی بنویسم ولی این جمله شما که نوشته اید: «ایران وقتی سر به افغانستان فرو میاره که همیتو که افغانار به دار مکشه، افغانا هم ایرانی هار بدار بکشم» مرا وادار ساخت تا خدمت عرض کنم که :
افغانهای ما در ایران بنام افغان کشته میشوند و اما ایرانی در افغانستان نیست که ما آنها را بکشیم، بلکه ایرانی ها یک عده افغانهای خود ما را ایرانی تر از خود ساخته اند و از آنها برای اهداف خود استفاده میکنند. دراینحال آیا لازم است بنا بر توصیه شما آنعده افغانهای خود را که باتأسف اصالت ملی خود را از دست داده و ظاهراً افغان و اما در واقع ایرانی مشرب شده اند، زیر نام ایرانی بکشیم؟ آیا بهتر نیست بجای آنکه تلاش کنیم تا وجدان و احساس ملی آنها را در بارۀ وطن اصلی شان بیدار کنیم و به آنها بفهمانیم که شما فرزندان اصیل این مرز و بوم هستید، برعکس به قتل و قتال آنها دست بریم؟
آیا این شیوه قتل برادر توسط برادر نیست و همین کار بازهم وسیلۀ جدائی ملت نمیگردد و به آسیاب ایرانی ها آب نمی ریزد؟
متأسفم که شما در این طرز فکر خود سخت دچار اشتباه شده اید!
اجازه دهید جملۀ فوق شما را که به لهجه محلی نوشته اید، به شیوه معمول و دری رسمی بنویسم تا جوانانیکه به لهجه های محلی کشور آشنائی ندارند، مطلب شما را درست درک نمایند: [ایران وقتی سر به افغانستان فرود می آورد که همینطور که افغانها را به دار می کشد، افغانها هم ایرانی ها را بدار بکشند]

منحیث یک افغان و یک مسلمان سپاسگذاری قلبی خود را از محترمه صالحه وهاب، محترم قیس کبیر، محترم داکتر صاحب خالد و هر هموطن محترمیکه در ریشه کن ساختن اختاپوت منحوس آخوندان صفوی رافضی از مملکت پرافتخار مسلمان و آزاده ای ما کمر همت بسته اند، اظهار مینمایم. حقشان است که هر هموطنیکه مداخلات بیشرمانه ای دینی، فرهنگی و فزیکی این همسایه ای بخیل و کینه توز را بچشم سر دیده و در پی علاج این سرطان خبیث میباشد، اولا ازینها اظهار قدردانی صمیمانه نموده، ثانیا هر یک بنوبه ای خود در تنویر بیشتر و همجت سازی صداها درین راستا برای خنثی سازی دسیسه های رنگانگ سیاستپردازان مکار ولایت فقیه، پیروان تاریکدل و نوکران بیهمتشان، که بدون شک الحمدلله زیاد و قوی هم نیستند اما از غفلت و بیحرکتی اکثریت خاموش و بعضا خوشباور ما سوء استفاده مینمایند، از هیچ نوع سعی و تلاش دریغ نورزند. برکت در قلم وکلامشان درین راستا و جزاهم الله خیرا. همچنان تشکرات خود را از بزرگان و دانشمندانیکه از نوشته های پرمحتوا و بسیارمهم این دوستان قدردانی نموده اند، اظهار میدارم. حسبنا الله و نعم الوکیل، نعم المولی و نعم النصیر.

محترمه صالحه وهاب واصل و محترم قیس کبیر،
احترامات و تبریکات خدمت تان تقدیم میدارم. مضمون عالی شما مانند گذشته یک موضوع عمده جهان امروزی را بصورت مفصل و عالمانه و با گراف و چارت روشن و تشریح میکند و ارتباطات آنرا به افغانستان تواضح میسازد. ایران نه تنها در افغانستان بلکه در سطح منطقه و جهان با مهارت و شدت از میدیا ووسایل ارتباط جمعی و استخبارات استفاده میکند. من یک مضمون نیمه تمام در مورد دیپلماسی عامه موفق ایران در دوسیه سلاح اتمی دارم که با مضمون قوای پنجگانه شما بصورت ضمنی تماس خواهد گرفت و نشان خواهد داد که ایران از میدیا و دیگر موسسات شخصی وغیره استفاده کرده اهداف دیپلماسی عامه خود را ماهرنه و موفقانه به پیش میبرد.

طرفداری و جانبداری از صلح، امنیت و زندگی انسانی که ضرورت به زاری و زرمه به پیش دگه مملکت ها نداره، آخه عربها خوده سوریه و لیبی و عراق خودخو چکار کردم که خوده افغانستان بوکونن های آ برادرا. افغانستان 25 ساله که قربانی شمشر و توفنگ تروریست های، تا حالک عربستان نمی تونست مثل برار کلان افغانستان به زیر بال خو بگیره به ملا عمر و دگرا بگه جنگ نکنم که از امت پاک به حساب نمیایم. کل فتوای های دینی به ارتباط کشتنه، کو یک درجن فتوای که برای جلوگیری از کشتن باشه بره ما بنویسم که ما هم بفهمم!!

به ارتباط نوشته جناب سید عبدالله کاظم

محترم عربستان نه فتوای برای صلح صادر می کنه، نه فشار به سر پاکستان میاره، نه از رشد داعش ساخت خودش جلوگیری می کنه، نه از بدنام کردن نام اسلام معتدل جلوگیری می کنه، نه عربها خور مایه و نه هم عجم هار. در دنیا سیاست امروزی اگه زور دیشتی که خوب خوب، اگه ندیشتی همه از تو سو استفاده می کنن. یک مفکر نظامی چینی مگه که امنیت به زور تفنگ برقرار مشه. متاسفانه که برای اشغال مملکت های پر غرور جهان 3 چند دهه است که عربستان خوش خدمتی می کنه! اگه یک دفعه صحبت های شهید فقید داکتر نجیب الله احمدزی را بشنویم معلوم مشه که عربستان برای هیچ مملکتی دوست نیه. خدا کنه که افغانها فریب گرگ های بره نمار نخورم. ایران وقتی سر به افغانستان فرو میاره که همیتو که افغانار به دار مکشه افغانا هم ایرانی هار بدار بکشم
ایران، عربستان، پاکستان، چین و حتی امریکا برای ما آو یا نون نمشن، تا فرد فرد افغان تفنگ نگیره و استقلال وطن خور نگیره ازی هم بد تر مشه.

محترمان صالحه وهاب واصل و انجنیر قیس کبیر
سلامها وتمنیات نیک مرا بپذیرید
امروز درویبسایت (تول افغانستان) یک مقاله تحقیقی خواندم از قلم شما که بار اول بر سه قدرت قدیمی و عنعنوی دولتها(اچرائیه، تقنینیه، قضائیه) دو قدرت جدید، یعنی دو قدرت مهم و مفید(میدیا، استخبارات) را اضافه کرده اید- یعنی قدرت سه قطبی عنعنوی سابق دولتها را اکنون پنج قطبی ساخته اید- این دو قطب جدید مولود انکشاف تکنالوژی و اطلاعات در قرن 21 است که پالیسی سازی و تصمیم گیری دولتها بدون در نظرداشت این دو قطب جدید ناقص و بی اثر خواهد بود - این تحقیق و کشف شما مسئولیتها و هم مساعدت های جدید را برای دولتها فراهم میسازد.
سفارش شما در آخرین سطر تحقیق و مقالۀ تان برای دولت افغانستان که: " برای امان از گزند همسایگان به استحکام روابط حسنه با هند، ترکیه و کشور های عربی بکوشید" با شناخت موقعیت جغرافیایی افغانستان، کلید موفقیت است - خدا کند دولتمندان کابل تحقیق علمی شما را بدقت بخوانند. به واقع بینی شما آفرین، صد آفرین وجزاک الله میگویم- با عرض احترام - هاشمیان - 15 اپریل

نوشته مشترک محترمان قیس کبیر و خانم واصل را تحت عنوان "تبصره ای برتصمیم افغانستان از عربستان سعودی در ارتباط با بحران یمن" بدقت خواندم و از محتوای عالی و بررسی دقیق موضوع فیض بردم. این اولین بار است که دو دانشمند افغان مشترکاً یک اثر مفید و جامع را در ارتباط با موضوع ارائه میدارند. برعلاوۀ دلائلی که ایشان در مقاله خویش بیان کرده اند و این کمینه سرتاپا با آن موافق هستم، یک دلیل دیگر را نیز به حیث یک ضرورت مبرم در سیاست جاری کشور در آن می افزایم و آن اینست که:

افغانستان در شرایط موجود که سخت زیر فشار رقابت های منطقوی و فرامنطقوی قرار دارد و در یک معمای سردرگم فرو رفته است، نیاز بیک سیاست جدید دارد که با کنار آمدن و نزدیک شدن مزید با یک جناح قوی این میدان رقابتی را به نفع خود تغییر دهد. تجارب سیزده سال گذشته و بخصوص شش سال اخیر و تلاش کرزی برای حفظ توازن بین رقبای منطقوی و فرامنطقوی موجب گردید که افغانستان در دست هررقیب به بازی گرفته شود. ما دیدیم که امریکا به حیث عمده ترین حامی افغانستان چگونه در حاشیه کشانیده شد و از آن کشور های همسایه و حتی عمال افغانی آنها تا چه حد در کشور نفوذ کردند و تا چه اندازه کوشیدند که افغانستان را از چتر حمایت جهان غرب بخصوص امریکا بیرون کنند. واقعاً اگر این روش ادامه می یافت، امیدی دیگر برای رفع مشکل وجود نداشت و با بیرون شدن قوتهای غربی، افغانستان در دست دو سه همسایه طماع به بحران عمیق و دوامدار روبرو می شد.

در تحلیل محترمان قیس کبیر و خانم واصل به وضاحت بیان گردیده که افغانستان در این میدان رقابتی نیاز دارد تا خود را از وسط بیک جانب متمایل سازد، جانبی که برای این کشور و نجات از بحران مؤثر و مفید واقع شود؛ به عبارت دیگر منافع ملی افغانستان ایجاب میکند که باید از قوت اقتصادی، نظامی و سیاسی امریکا، چین وعربستان سعودی جهت وارد کردن فشار بر پاکستان و حل معضله طالبان و بدتر از آن خطر داعش استفاده نماید.

ایران نیز در صدد است با توافق روی برنامه های هستوی خود با جهان غرب و امریکا به تفاهم برسد و نخواهد به حیث یک قوه مخالف در برابر امریکا و چین قرار گیرد. البته اینکه پاکستان نخواست در معضله یمن جانب عربستان را بگیرد و غیر مستقیم حمایت خود را از موقف ایران و روسیه ابراز کرد، سؤالیست که بازهم میتواند در تقویه موقف افعانستان تأثیر مثبت بار آورد، آنهم ممکن است عربستان سعودی توجه خود را مستقیم به افغانستان معطوف سازد و دیگر نخواهد مثل همیشه از طریق پاکستان داخل عمل گردد. برقرار شدن رابطۀ مستقیم میتواند پای دلال سیاسی یعنی پاکستان را قطع کند و اینکار به نفع افغانستان بوده و نقش پاکستان را در افغانستان ضعیف می سازد. ً

زنده باد صلح، انسان دوستی و کار نیک. جنگ و جنایت ایران و عربستان هیج کدام ارتباطی به افغان های مظلوم ندارد.

زنده باد افغان جرمن آنلاین که صفحه های بسیار جذاب را دیزاین کرده است. خداوند پدر و مادر کل همکاران این وبسایت را بیامرزد که یک پلتفورم خوب برای افغان ها جور کرده اند.

جنگ برای انکشاف اقتصاد اندک مملکت ها ضروری خوب است با فیر هر مرمی به جان انسان های بی دفاع سهم و سود به سازنده مرمی می رسد اما ممالک جهان سوم و غریب تباه می شود. بهترین ممالک همانند ایسلند و فنلند در جنگ سهم نمی گیرند و ممالک سوسیال دیموکرات استند. افغانها به هیچ شکل نباید از جنگ استقبال کنند.

پاکستان در 80 سال به گورستان و مملکت ناکام بدل شد و هند یک قطب اول اقتصادی شد. وقتی عرب ها می توانند دخترک های معصوم کارگر خود را مورد سوء استفاده جنسی قرار می دهند از حرمین هم می توانند دفاع کنند.

حرمین هر سال بلیون ها دالر را به جیب سعودی می ریزد، هیچ وقت خراب نمی شود. باز حرمین از خداوند است که زور کل دنیا از اوست.

در کشور های غربی که افغانستان یکی از مقلدین دیموکراسی آن است وقتی که یک حکومت جدید پا به عرصۀ وجود می گذارد، اعضای دولت اسبق و مشاورین آن اکثراً یا باز نشسته می شوند و یا مصروف کار های شخصی شان می گردند و به کار های سیاسی دولت بر سر اقتدار مداخله نمی کنند. ولی ...

ابوجندل، پاکستان، عربستان سعودی، اضلاع متحدۀ امریکا، جنگ بر ضد تروریزم، جنگ بر ضد هوتی ها و نمایش دیموکراسی در پاکستان

در نظر قبلی بنده که نامی از شخص معینی برده نشده بود. اینکه کسی خود را داوطلبانه معرفی میکند، خودش دست بسر خود برده است.
لهجه یعنی طرز تلفظهای مختلف یک زبان معین. هر کسی میتواند به همان لهجه ای صحبت کند که برایش آسان باشد و مهمتر اینکه افهام و تفهیم صورت گرفته بتواند. گر چه درمکاتبه این مشکل باید مطرح نباشد. اما اگر کسی برای هدف خاصی نام یک قوم مخصوص را که مربوط آن نیست، برای خود انتخاب میکند ولی در جریان بیان مطلب، لهجه ای دیگری ای از نزدش خطا میرود، اقلا هدفی را که داشته، برآورده نتوانسته است. چرا باید دیگران را به این خاطر ملامت نماید. ولی کاری را الله بزرگ سبحانه و تعالی نماید، کسی مانع شده نمیتواند.

جواب گفتن به سخنان غیرضروری، برعلاوه ای که از وقار مجلس میکاهد، مشکل اصلی را حل نکرده، باعث خروج از موضوع میشود. مگر نداستم که چرا بعضی عالیجنابان اشاره به شمشیرزدن بنده نموده اند.

فعلا که اینجا جای قلم زدن است. اگر ضرورت به شمشیرزدن واقع شود، درانصورت هم توکل علی الله القوی المقدم المنتقم.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم میفرمایند که، يا أيها الناسُ ! لا تتمنوا لقاءَ العدوِّ واسألوا اللهَ العافيةَ . فإذا لقيتُمُوهم فاصبروا . واعلموا أنَّ الجنةَ تحتَ ظلالِ السيوفِ.

یعنی، ای مردم! برخورد با دشمن را تمنا نکنید و از الله عافیت بخواهید، اما زمانیکه با آنها روبرو شدید، پس صابر و ثابتقدم باشید و بدانید که جنت تحت سایه های شمشیرهاست.
اللهم منزل الكتاب ومجري السحاب وهازم الأحزاب اهزمهم وانصرنا عليهم، آمین.

اشاره
لحن معانی مختلف دارد منجمله سبک یا شیوه ای بیان یک مطلب. لحن ولهجه دو لغت مختلف اند.
امیدوارم گردانندگان محترم پورتال از نشر این نظر بنده، مانند یکتعداد نظرات قبلی خودداری ننمایند. بااحترام

برادران فرهیخته علم یا گریخته از علم سلام به کل شما
امید است که نوشته بنده حقیر قانقورتک خواننده را از خشم به حرکت نیاورد. از جلال جان پرسان من این است که شما به کدام لهجه می خواهید که افراد بنویسند؟ در افغانستان ما صد ها لهجه زیبا داریم. شما کدام را پسند می کنید؟ زیبایی افغانها در متفاوت بودن شان است. شما آیا خود را شمشیر زن می پندارید؟ تجربه چند ساله در خواندن وبسایت (نه سبک نه وزین) افغان جرمن آنلاین نشان داده است که بزرگوارهایی استند که با مقالاتی شخصیت دیگر نویسندگان را سرکوب می کنند. نوشتن با نامهای مستعار در کل دنیا رواج دارد. حتا (حتی) سیاستمداران بسیار پخته هم با نام مستعار می نویسند. جلال جان وروره اگر کدام نوشته تو را بسیار خفه ساخته باید بدانی که فهم و دانایی در دست یک و یا چند نفر قبضه نیست و در آخر از خودت می خواهم که نام اصلی خودت را نوشته و از قبل از خودت جهان سپاس. برو بیادر جان توره قسم نمتم سرم قار (قهر) می شی! لهجه خودت در کلمات پایان (پایین) چیست؟
نه معلومیژي یا نه معلومیږی
اسپژمي یا اسپږمي
بعد از معلوم شدن لهجه یک کوچنی موضوع هم تورا می نویسم جلال جانه . در نوشته لهجه افراد معلوم نمی شود. شاید هدف از خودت پیدا کردن محل تولد و اصلیت نویسنده است. اگر خودت در جرمنی استی یک تخنیک بنام "گرافولوگی" وجود دارد که می تواند بعضی معلومات را از نویسنده ذریعه (از طریق) نوشته بدست بیاورد. اما گرافولوگی نمی تواند معلوم کند که نویسنده در وقت نوشتن نسوار بد هان دارد یا خولی بر روی سر خود دارد.
در نوشته به لهجه، لحن گفته می شود.
کور وادان ز موژ د تول ځوانان ا و اسپیڼ ګیري
بابکر خیل

بدمعاشی آیت‌الله‌زادگان

پسر و نواسه آقای شیخ محمدآصف محسنی، همراه با جمعی از افراد مسلح به روز شنبه هفته جاری، به منزل آقای رحمت‌الله مرتضوی، یکی از اعضای شورای علمای شیعه حمله‌ور شدند و نام‌برده را به‌شدت لت‌وکوب کردند. منابع موثق به ۸صبح گفته‌اند که در جلسه روز شنبه شورای علمای شیعه در کابل، بحران یمن در دستور کار بود. در این جلسه آقای شیخ محمدآصف محسنی، حوثی‌های یمن را زیدی‌های غیرشیعه توصیف کرده است. آقای محسنی در این جلسه گفته که زیدی‌ها شیعه نیستند و او با صدور اعلامیه‌ای از نشانی شورای علمای شیعه در حمایت از آنان، مخالف است. به نقل از منابع موثق، در این جلسه آقای رحمت‌الله مرتضوی، رییس پوهنتون اهل بیت و عضو شورای عالمان شیعه با نظرات آقای محسنی مخالفت می‌کند.
آقای مرتضوی در این جلسه می‌گوید که نظرات آقای محسنی در مورد زیدی‌ها و شیعه نبودن آنان ناشی از بی‌اطلاعی ایشان است. آقای مرتضوی با ادبیات تند نظرات محسنی را رد می‌کند. پس از سخنان رحمت‌الله مرتضوی، جلسه به تنش می‌کشد و همه حضار صحنه را ترک می‌کنند. به نقل از منابع موثق، ساعت پنج‌وبیست دقیقه عصر شنبه، آقای جواد محسنی، رییس تلویزیون تمدن با جمعی از محافظان مسلحش به منزل آقای رحمت‌الله مرتضوی واقع در کارته سه کابل حمله می‌کنند.
منابع موثق به ۸صبح گفته‌اند که در این رویداد حفیظ پسر آقای محمدآصف محسنی نیز جواد محسنی را همراهی می‌کرد. منابع موثق گفته‌اند که آقای جواد محسنی و افراد مسلحش نگهبانان منزل آقای رحمت‌الله مرتضوی را به‌شدت لت‌وکوب می‌کنند و به زور به خانه آقای مرتضوی وارد می‌شوند. شاهدان می‌گویند که افراد مسلح جواد محسنی گلوله هم شلیک کردند. جواد محسنی و همراهانش آقای رحمت‌الله مرتضوی را چنان لت‌وکوب می‌کنند که خون از سروصورتش جاری می‌شود. بعد پولیس مداخله می‌کند و دو طرف به حوزه سه می‌روند.
منابع می‌گویند که پس از مداخله پولیس عده‌ای از ریش‌سفیدان و دوستان مشترک رحمت‌الله مرتضوی و آصف محسنی پادرمیانی می‌کنند و از اثر پادرمیانی آنان، رحمت‌الله مرتضوی شکایتش را پس می‌گیرد.

رویای سیاست مداران افغانستان که گمان می کردند با دوستی با ایران می توانند افغانستان را از مخمصه میان ایران ، غرب و کشورهای منطقه دور نگهدارند، به واقعیت نخواهد پیوست.
نظام ایران، یک نظام ایدیولوژیک است و عملکرد آن در برابر افغانستان، یک عملکرد سلطه طلبانه است .
ایران افغانستان را، همان گونه که نظامیان پاکستان نیز گمان می کنند، به سخن ایرانی ها باغچه تولید گوجه فرنگی دارالخلافه تهران می دانند.
سیاست کثیرالمحور وزیر خارجه قبلی، رنگین سپنتا و سیاست مداراجویانه رئیس جمهور قبلی کرزی از همین از مدتها قبل در برابر ایران به شکست انجامید. نگذارید افغانستان برود تا به میدان کارزار و دشمنی ایران و عربستان تبدیل شود.
پاسخ برای ایران چیست؟
پاسخ درست و اساسی از موضع منافع ملی و استقلال سیاسی به سلطه طلبی های ایران و پاکستان از موضع منافع ملی و استقلال سیاسی به سلطه طلبی های ایران به گونه ی اجتناب ناپذیری از دو طریق ممکن است ــــ
یکی ، بسیج ملی و تقویت نیروهای دفاعی کشور، به گونه ای که هیچ متجاوز و مداخله گر و سلطه طلبی نتواند آرزوی زشت، شوم و نحس خود را در این سرزمین به واقعیت مبدل کند ؛ دوم این که ، ایجاد جبهه های بزرگ و نیرومند در برابر نیات شوم آنانی که چشم به استقلال و آزادی این سرزمین تاریخی دوخته اند.
... در اوضاع کنونی تنها نیروی که می تواند در این راستا با افغانستان همراه و همصدا شود ایالات متحدۀ امریکا، متحدان افغانستان، عربستان و کشورهای حوزه خلیج عربی است.
افغانستان و ایالات متحدۀ امریکا در این مقطع تاریخی دارای منافع مشترک می باشند و در مقایسه با ایران، عربستان متحد خوب افغانستان می باشد . و ایجاب می کند در برابر افزون طلبی های دو همسایه آزمند افغانستان ما بامتحدان خود در برابر آنها ایستاده گی کنیم .
هرجایی که حکومت در این راستا کوتاهی کند ، عصیان مدنی نه تنها قانونی است بلکه وجیبه است ، ادای دین در برابر وطن و مردم است .
german.1919@yahoo.com

عقل که نباشد،جان در عذاب است ، فقدان عقل سالم برخی افراد را به کارهای خطرناکی وادار میسازد . آقایون ،
حکمتیار مجاهدینش را وغنی عساکر بیچاره افغانی رابه صحرای سوزان و جنگ یمن سوق میدهند وجسارتشانرا به جهانیان نشان میدهند !
باید از پارلمان باخرد پاکستان بیاموزند که به رهبرانشان کارت سرخ نشان دادند ومانع چنین جسارتها گردیدند
این آقایون فراموش نمودند که عربستان سالها گروه افراطی طالبی را توسط دستگاه الحرمین در کابل ( دفتر بنام خیریه الحرمین ) مادی ونظامی کمک نمودند تا در وحشت وبربریت خود در مقابل افغانها موفق باشند ( مصاحبه هفته نامه اشپیگل بعد از پاشیدن گروه افراطی طالبی ومصاحبه با وزیر داخله عربستان واسنادی که بدست قوای ناتو افتاده نشان میدهد که طالبان کمکهای بیشماری ازعربستان دریافت نمودند !
Foto einer Person.

یکتعداد دوستان مجازی بهتر است بجای وسواس در انتخاب نامها و تخلصهای چند منزله ای مستعار، توجه خود را کمی به تلفظ درست لهجه معطوف دارند، اگر واقف باشند. گرچه ان شاالله قبل ازهمه متن پیامشان است که تذکره اصلی شانرا مشهود میسازد.

برادر محترم احمد فواد ارسلا، رب العالمین به شما جزای خیر بدهد. نکات مهمی را خاطرنشان ساختید. باحترام

علام حمایت از جنایت و آدم کشی وهابی ها توسط مغز نمبر 1 دنیا مانند دادن قباله چاپی به جنایت کارهای ددمنش است. افغانستان از 1978 در جنگ و جنایت می سوزد و حمایت از جنگ بیگانگان تحت نام دفاع از حرمین شریفین یکی از غلط ترین مفکوره های اشتوکانه یک سیاستمدار آماتور است. افغانستان باید جلو حیواناتی چون قاتلین شهید فرخنده و آدمکشان وهابی را بگیرد که 40 سال است زیر نام دین و ناموس داری 3 میلیون افغان را قتل عام کردند.

دانشمند محترم عباسی صاحب
شما با سالها خدمت ملی در تلویزیون شخصیت ملی خود را ثابت کرده اید و من با شما در مورد افغانستان معمور و مامون همنظر هستم . هدف من در تائید این تصمیم مدبرانه دولت وحدت ملی تحت رهبری رئیس جمهور غنی در این است که منحیث یک مشاهد دور وقتی یک حرکت مثبت را میبینیم مناسب خواهد بود که آنرا تشویق کنیم تا قدم های مثبت دیگری در راه همان مقصد مشترک افغانستان معمور و مامون برداشته شود. دخالت های پاکستان و ایران در امور افغانستان بر همه واضح است و یکی از مهمترین ضعف ها و نقایص دولت های بعد از جمهوری شهید داود خان در این مسئله نیابت و نمایندگی پاکستان و ایران از افغانستان و در امور افغانستان بوده است. پاکستان سال ها بعد از تخریب دولت قوی و مرکزی افغانستان که خود در آن سهم عمده داشته اند همیشه به امریکا و عربستان و هر قدرت سیاسی دیگر نظر داده است که " افغانستان وحشی و بی اتفاق و بدور از مدنیت بوده و میباشند اصلاح نمیشوند هیچ وقت دولت مرکزی نداشته بنا شما نه پول و نه وقت مصرف کنید." ایران که در این روز ها در مذاکرات اتمی شدیدا در فعالیت آرایش و شکل دادن اذهان عامه جهانی و غربی است شب و روز ادعا میکند که با امریکا در افغانستان همکاری کرده است. همه میدانند که همکاری برای تخریب و ازبین بردن افغانستان بوده است نه آبادی آن. بناۀ وقتی یک راه گریز از این نیابت همسایه ها به نفع افغانستان پیدا میشود و دولت افغانستان از آن استفاده معقول میکند به نظر من این قدم قابل تقدیر است.

هموطن محترم جناب احمد فواد ارسلا!

هدف مشترک ما همه از گفتن و نوشتن آرزومندی یک افغانستان معمور و مأمون است و تکار نکردن اشتباهات گذشته. ما برای اهداف خاص شخصی و آب انداختن در آسیاب دیگران نمی نویسیم. از صمیم قلب مؤفقیت رئیس حمهور را در راه تأمین صلح و فراهم آوری زمینۀ آرامش و آسایش مردم آرزو داریم.
نکات نظر شما برایم دلچسپ و آموزنده بوده با علاقمندی یادداشت کردم. از اظهار نظر و بحث روی نوشته ای من از شما امتنان دارم.

ایران و سؤاستفاده از مذهب

دانشمند محترم عباسی صاحب
چند نقطه خمت شما عرض میگردد:
1. در پشتو یک متل است غل شه ، خو انصاف مه هيروه . دعوی اشتباهات دیپلماتیکی و سیاسی دولت محترم حامد کرزی را در موقع و در مورد اقدام دیپلماتیک سیاسی رئیس جمهور غنی کردن شاید انصافانه نباشد.
2. اگر با این اقدام مناسب و مدبرانه دولت وحدت ملی تحت رهبری مدبرانه رئیس جمهور غنی مواد 1-5-6-7 و 8 مضمون شما را بر آورده کرده باشد باید به نتایج آن خوشبین باشیم.
3. در اکثریت دنیا خاصتاً در ممالک دیموکراسی سیاست خارجی بوسیله دولت منتخب ملی به پیش برده میشود و تشکیلات انتخاباتی نمایندگان ملت مثل ولسی جرگه در مورد بودجه و اعلان موافقت یا مخالفت با یک پالیسی سیاست خارجی دولت سهمگیری میکنند نه زیاده تر از آن.
4. شما از همه زیاده تر باخبر هستید که در دنیای بعد از جنگ سرد دو قطبی ، استفاده هوشیارانه از قدرت های منطقه ای که با دولت ها هم سرحد نیستند یک راه بیرون شدن از چرخ جنگ و نفوذ همسایه های بد نیت میباشد.
5. حتما شما مشاهده کرده اید و با خبر هستید که یک هیئت از وزارت ها و تجار های عربستان سعودی به تاریخ 19 حمل سال 1394 به افغانستان سفر کرد تا مسئله ویزه مستقیم و کار برای افغان ها در عربستان را میسر بسازند. آیا این نتیجه ، که سبب قطع دست بد نیت و کمیشنکار پاکستانی ها شده است ، یک نتیجه خوب نیست؟
"رئیس جمهور غنی با یک هیئت از نماینده‌های شماری از وزارت‌خانه‌های عربستان سعودی دیدار کرد
این دیدار روز گذشته در کاخ ریاست جمهوری صورت گرفت، هیئت در مورد درخواست رییس جمهور در زمینۀ بررسی تخنیکی صدور ویزۀ کار به شهروندان افغان معلومات داد.
در خبرنامۀ کاخ ریاست جمهوری آمده‌است که در چارچوب این هیئت نماینده‌گان وزارت‌های کار، داخله، خارجه و ریاست قوای بشری عربستان سعودی شامل بودند.
این هیئت وعده داد که یادداشت‌هایش را با مقام‌های عربستان پیش‌کش کرده و ممنوعیت صدور ویزه به عربستان سعودی از شهروندان افغان برطرف خواهد شد.
عربستان تنها کشوری‌ست که رییس جمهور غنی از ایجاد حکومت وحدت ملی در افغانستان به این طرف، به آن سه بار سفر کرده‌است.
از سویی، حکومت افغانستان به تازه‌گی حمایتش را از عملیات ایتلاف به رهبری عربستان سعودی در یمن اعلام کرد"

با عرض معذرت و اعتراف به عدم دقت و تکلیف بینایی متوجه نشر مضمونم در این صفحه نه شدم. امیوارم عذر من بپذیرید.
خوش می شدم که آقای عبدالله می فرمودند که مضمونت نشر شده به جای کتره و پراک و توهین.

محترم آقای عبدالله از هالند!

تا حال به نوشته های کوتاه هموطنی به نام عبدالله که بعضی گفتند نوابی تخلص می کنند آشنا بودیم. چون عبدالله به معنی بندۀ خداوند است و هالند همسایۀ جرمنی همه آن را انتخاب می توانند.
اگر شما بحیث چیزی کاره ای پورتال!!؟؟ می نویسید مجبور به انتخاب نام مستعار نبوده موضوع را با ذکر نام اصلی تان توضیح کنید که باید چنین باشد، نمی دانم ما چه وقت با عادات ریشخند، تحقیر، کتره و کیانه وداع کرده مطلب خود را مستدل و منطقی با شائستگی های لازم نویسندگی امروز بدون توهین ابراز نمائیم.
من در این بحث هیچ نوع ارتباطی با تذکر شما نمی یابم که می فرمائید «ایشان همان عارف عباسی ....»
بلی، هموطن عزیز من همان عارف عباسی استم که در تلویزیون پیام افغان تحت عنوان«در لابلای واقعیت های افغانستان» برنامه داشتم و با کمال افتخار و بدون خود ستایی می گویم که این برنامه در قلوب وطن پرستان، ملی گرایان و واقعیت پسندان پیر و جوان، زن و مرد جایگاه خاص پیدا کرد.
پنج سال برنامه داری ام از پر افتخار ترین دوران زندگی ام در مهاجرت است و این دوران افتخار معرفت را با بسی نخبگان، دانشمندان خبیر و بصیر برایم میسر ساخت، من در تلویزیون گناهی نکرده ام که از آن شرم داشته و شما آن را به رخ من بکشید.
قطع برنامه بر روی حسادت، تنگ نظری، خود خواهی و علائق شخصی صورت گرفت و هزاران بیننده ای مرا مأیوس ساخت.
منظور من بر بنیاد اصول بود که در صفحات نظر خواهی دیدگاه های مؤافق و مخالف نشر شود و من نگفتم که وجود ندارد و اشارۀ من به نوشتۀ خودم بود.

اگر در چنین تریبیونی به اصطلاح عوام عمداً کسی را کم بزنید در حالی که مطلب تان را عاری از این روش نا مناسب اظهار نموده می توانید در حقیقت به حیثیت خود ضرر رسانده و به خواننده انتباه دیگر می دهید. اما من با دقت تشریف دارم.

محترم ورور درویش وردک صاحب
لمری
که چیری تاسی د پاکستان لند تاریخ او سیاست ته وګوری، دوی دیر خوشالیږی چه افغانستان یو ضعیف او غیر فعال سیاست غوړه کړی. دا دیپلماتیک دریځ دافغانستان مهار د پنجابیان لاس ته ورکول ندی بلکه دوی سره سیالی کول دی .پاکستان غواری چه په سیمه کی یواځنی قوی او فعال سیاست د پاکستان سیاست وی. دوی غواری چه افغانستان یو منزوی او ضعیف دولت پاتی شی او دوی د افغانستان او د سیمی مسلمانان نیابت وکړی. د افغانستان د ملی وحدت د دولت جمهور رئیس ښاغلی غنی دا فعال او قوی دیپلماتیک سیاست د افغانستان سیاسی تاریخ کی یو نوی پانه ده چه افغانستان د پاکستان او ایران د نفوذ اوقید نه خوشی کوی. پاکستان به دیر خوشال وی چه د سیمه ایزو مسائلو او اسلامی مسائلو د مذاکرات او غوندو کی پاکستان ګدون وکړی اوافغانستان ګدون ونلری.
دوهم
د افغانستان د ملی وحدت د دولت جمهور رئیس ښاغلی غنی دا مد برانه دریځ د چا په مخالفت اعلام شوی ندی. دا اعلام د افغانستان مسلمان ولس او دولت له خوا د حرمین شریفین د دفاع دپاره شوی دی ، چه سعودی عربستان ،د سیمی ملکونو او مسلمانانو ته د افغانستان مستقل دریځ څرګند شی.
دریم
اوس چه د افغانستان لویه جرګه ، د افغانستان انتخابات او دولت جمهور رئیس ښاغلی غنی تر مشری لاندی امریکی متحده ایالاتو سره د امنیتی ترون لاسلیک شویدی ، افغانستان د امریکی د یو دیر مهم متحد سره مستقل سیاست د همکاری اعلام کریده.
څلورم
مخکی له دی نه چه جنګ سالاران او قومندانان د رښتیا او درواغ اعلانونه وکړی ، ددوی د غیر مسئولانه مدعیاتو نه مخنیوی شو او سعودی عربستان او نری ته دا ښکاره شوه چه افغانستان یو فعال قوی مدبر مرکزی دولت لری او هرچا نشی کوای چه د افغانستا ن غیور مسلمان خلک د استازیتوب دعوی وکړی.

لومړی: نه مونږ دومره ځواکمن یو چې زمونږ ملاتړ به په سیمه کې هیوادونو ته څه ګواښ وګرځي او یا دې ستر تاثیر ولري، او نه سعودي دومره کمزوری دی چې زمونږ په مرسته به حساب وکړي یا زمونږ مرستې ته به اړ اوسي...

با تعجب و تحییر به نوشته عباسی برخوردم اگر ایشان همان عباسی باشند که پروگرام تلویزونی در صدای افغان داشتند بیشتر سبب حیرتم خواهد شد واگر ایشان آن نباشد . متعجب ازینم که ایشان آب را ندیده موزه را از پا در می آورند. یا بقول شرینگل پرسوز سند را ناخوانده امضامیکنند .
در مطالب که برموقف افغانستان از پشتیبانی عربستان تا کنون درج نظر سنجی ذیل شده اول از اشخاص محتلف بوده ثانیا ً همه موافق و مخالف اند. یعنی دریک سمت نمیباشند
ثالثا ً اینکه مطلب بنام خود شان در جدول ذیل موجود است. وایشان هردو را زیر سوال برده اند؟؟؟
پس معلوم میشود ایشان در تمام کارهایشان بسیار دقیق تشریف دارند.

یکی از اقدامات سودمند پورتال افغان جرمن آنلاین مطرح ساختن موضوعات مهم در ساحات مختلف به شکل تبادل افکار هموطنان است یا Public debate.
برحسب این روش موضوع حمایت حکومت افغانستان از موقف عربستان سعودی در قبال حوادث اخیر یمن به بحث همگانی گذاشته شد که قابل تمجید است. اما اگر صفحۀ برای ابراز نظر باز می گردد باید نظریات مؤافق و مخالف در آن نشر شود مگر این که در مقدمه توضیح گردد که این صفحه صرف برای نظریات مؤافق است.
نویسنده هم نظریات خودرا طی مضمونی نوشتم و در پورتال نشر شد، البته ملاحظات و طرز دید من روی این موضوع از سائر هموطنان متفاوت بود و دلائل خود را داشتم، اما از نوشتۀ من تذکری نرفته و درج این صفجه نه شده واز ایجابات مباحث عام تبارز دیدگاه های مؤافق و مخالف روی یک موضوع است، البته بر اساس اصول . اگر هدف گوشزد نمودن به من باشد که اکثریت موقف حکومت را تائید کرده و تو در این راه تنها استی.
آن چه من توضیح کردم عقیدۀ شخصی من بوده و دلائل خود را به عرض رساندم اما در مطلق درست نگریستن طرز دید خود پافشاری نداشته از افکار دیگران می آموزم.

سپنتا نور هم را سپينېږي

دافغانانو اوښ په پنجابی خره پسی !
وایی په پخواوختوکی دملګروملتونودعمومی غونډی له پای ته رسیدو وروسته ښاغلی،کارتر،بریژنف اوسردارمحمد داودخان دری واړه په یوه موټرکښی کښیناستل ترڅودمنهټن له مازدیګرنی ښکلا څخه خوند واخلی: کله چی لومړی څلور لاری راورسید،نوچلوونکی مخ بریژنف ته واړاوه چی ښاغلیه کومی خواته وګرزو؟ برژنف ورته په ځواب کی وویل چی مونږ چپیان یو اوکیڼی خواته وګرزه! بیا چی کله دوهم څلورلاری راغی نو چلونکی مخ کارتر ته واړاوه چی ښاغلیه کومی خواته وګرزو؟ کارتروویل چی مونږ خوراستیان یو اوښی خواته وګرزه. بیاچی نو دریم څلورلاری راورسید نوچلوونکی دسردارداودخان څخه وپوښتل چی ګرانه میلمه کومی خواته وګرزو؟ خدای بخښلی داودخان ورته وویل چی اشاره کیڼی خواته ولګوه او خپله ښی خواته وګرزه؟؟؟؟
همداغه چپه ګرزیدنه ددی لامل وګرځیده چی دهیواد په سیاست کی ټکراوتصادم رامنځ ته شی ،چی څلورلسیزی وشوی زمونږ ولس یی بیه پری کوی.
هوکی! دافغانستان معاصرتاریخ ته که چیری وکتل شی، نو دلویی لوبی پروړاندی افغانستان ناپییلی اوبی پری پاته شوی، کومه خبره چی دنولسمی پیړی د کریمیا په تړون کی دانګلیس او روسانو ترمنځ پری هوکړه شوی وه. همدا سیاست په لومړی نړیواله جګړه کی(۱۹۱۴-۱۹۱۸) امیرحبیب الله خان غوره کړی و. کله چی دعثمانی ترکانو اوجرمنانو ګډ پلاوی له ډیروعدو اووعیدوسره کابل ته راغی ترڅوامیردځان په پلوی په جګړه کی دښکیل کیدو لپاره وهڅوی؟ ولی امیردخلکوسره دمشورو وروسته پلاوی ته د «نه» ځواب ورکړ اورخصت یی کړ.په همدی وخت کی دروسانو پلاوی هم دامیر دهڅولو لپاره په کابل کی میشت و.
په دوهمه نړیواله جګړه کی(۱۹۳۹-۱۹۴۵) بیا هم دافغانستان مشران په جګړه کی دښکیلیدولپاره وبلل شول، ولی ظاهرشاه دلویی جرګی په رابللو سره دافغانستان بی طرفی (ناپییلتوب) وساته اوپه جګړه کی ورګدنشو!
اوس چی دلوی منځنی ختیځ اونړیوال نوی نظم دټینګښت، هڅی روانی دی اوپانګوالی خپل پرهارونه دولسونو په وینوپریوی اوتوری لښکری یی داسلام په نامه راخوشی کړی اوګام پرګام یی دموخولپاره رهبری کوی، جګړی ځپلی افغانستان هم په دی غوبل کی ورګډ شو! اودخپل اوښ مهار یی دپنجابی خره پسی وتاړه اوپرته له دی چی دهیواد تاریخ ته وګوری اویا دولس سره خوښه وکړه، دیوه وفادارمزدورپشان یی دخپل بادار دخوښی لپاره غاړه تازه کړه! وایی:«نوکرنو آهورا به دوش میګیرد؟؟؟ په افغانستان کی ۳۵ کاله توده جګړه او همدا اوس د۵۱ هیوادونو ترسپوږموپه وسلو پټ سرتیری په ورځنیو عملیاتو بخوت دی، اوپه هیوادکی سوله اوټیکاو نشی راوستی؟ دوی غواړی په یمن کی په جګړه کی ورګډ شی!
آیا دع او غ حکومت به ددغه چوپړپه په بیه کی په هیواد کی سوله اوټیکاو راوستی شی؟ داسی ښکاری چی دافغانستان بهرنی سیاست به لکه دامیر عبدالرحمن خان له وخته وروسته ترډیره په پاکستان( دانګریزدمیراث خورپه توګه) پوری تړلی وی. ځکه سعودی خوله پاکستانی جنرالانو په زغرده وغوښتل ترڅو دملکی الیزابت په دغه مارش کی مټی پورته واچوی. وایی: ورکه دشی مینځه چی دمینځی کالی مینځی!!!
که چیری دع اوغ حکومت ستری ملی چاری ،لکه امنیتی سرټیټی تړون اودآل سعود څخه دړانده ملاتړ اوداسی نوری چاری، پخپل سر اوپرته دولس له مشوری ترسره کړی؟ نو لیری به نه وی چی ددی حکومت برخلیک به دډاکترنجیب په شان خواښینوونکی وی.
په درناوی
درویش وردګ

دافغانانو اوښ په پنجابی خره پسی !
وایی په پخواوختوکی دملګروملتونودعمومی غونډی له پای ته رسیدو وروسته ښاغلی،کارتر،بریژنف اوسردارمحمد داودخان دری واړه په یوه موټرکښی کښیناستل ترڅودمنهټن له مازدیګرنی ښکلا څخه خوند واخلی: کله چی لومړی څلور لاری راورسید،نوچلوونکی مخ بریژنف ته واړاوه چی ښاغلیه کومی خواته وګرزو؟ برژنف ورته په ځواب کی وویل چی مونږ چپیان یو اوکیڼی خواته وګرزه! بیا چی کله دوهم څلورلاری راغی نو چلونکی مخ کارتر ته واړاوه چی ښاغلیه کومی خواته وګرزو؟ کارتروویل چی مونږ خوراستیان یو اوښی خواته وګرزه. بیاچی نو دریم څلورلاری راورسید نوچلوونکی دسردارداودخان څخه وپوښتل چی ګرانه میلمه کومی خواته وګرزو؟ خدای بخښلی داودخان ورته وویل چی اشاره کیڼی خواته ولګوه او خپله ښی خواته وګرزه؟؟؟؟
همداغه چپه ګرزیدنه ددی لامل وګرځیده چی دهیواد په سیاست کی ټکراوتصادم رامنځ ته شی ،چی څلورلسیزی وشوی زمونږ ولس یی بیه پری کوی.
هوکی! دافغانستان معاصرتاریخ ته که چیری وکتل شی، نو دلویی لوبی پروړاندی افغانستان ناپییلی اوبی پری پاته شوی، کومه خبره چی دنولسمی پیړی د کریمیا په تړون کی دانګلیس او روسانو ترمنځ پری هوکړه شوی وه. همدا سیاست په لومړی نړیواله جګړه کی(۱۹۱۴-۱۹۱۸) امیرحبیب الله خان غوره کړی و. کله چی دعثمانی ترکانو اوجرمنانو ګډ پلاوی له ډیروعدو اووعیدوسره کابل ته راغی ترڅوامیردځان په پلوی په جګړه کی دښکیل کیدو لپاره وهڅوی؟ ولی امیردخلکوسره دمشورو وروسته پلاوی ته د «نه» ځواب ورکړ اورخصت یی کړ.په همدی وخت کی دروسانو پلاوی هم دامیر دهڅولو لپاره په کابل کی میشت و.
په دوهمه نړیواله جګړه کی(۱۹۳۹-۱۹۴۵) بیا هم دافغانستان مشران په جګړه کی دښکیلیدولپاره وبلل شول، ولی ظاهرشاه دلویی جرګی په رابللو سره دافغانستان بی طرفی (ناپییلتوب) وساته اوپه جګړه کی ورګدنشو!
اوس چی دلوی منځنی ختیځ اونړیوال نوی نظم دټینګښت، هڅی روانی دی اوپانګوالی خپل پرهارونه دولسونو په وینوپریوی اوتوری لښکری یی داسلام په نامه راخوشی کړی اوګام پرګام یی دموخولپاره رهبری کوی، جګړی ځپلی افغانستان هم په دی غوبل کی ورګډ شو! اودخپل اوښ مهار یی دپنجابی خره پسی وتاړه اوپرته له دی چی دهیواد تاریخ ته وګوری اویا دولس سره خوښه وکړه، دیوه وفادارمزدورپشان یی دخپل بادار دخوښی لپاره غاړه تازه کړه! وایی:«نوکرنو آهورا به دوش میګیرد؟؟؟ په افغانستان کی ۳۵ کاله توده جګړه او همدا اوس د۵۱ هیوادونو ترسپوږموپه وسلو پټ سرتیری په ورځنیو عملیاتو بخوت دی، اوپه هیوادکی سوله اوټیکاو نشی راوستی؟ دوی غواړی په یمن کی په جګړه کی ورګډ شی!
آیا دع او غ حکومت به ددغه چوپړپه په بیه کی په هیواد کی سوله اوټیکاو راوستی شی؟ داسی ښکاری چی دافغانستان بهرنی سیاست به لکه دامیر عبدالرحمن خان له وخته وروسته ترډیره په پاکستان( دانګریزدمیراث خورپه توګه) پوری تړلی وی. ځکه سعودی خوله پاکستانی جنرالانو په زغرده وغوښتل ترڅو دملکی الیزابت په دغه مارش کی مټی پورته واچوی. وایی: ورکه دشی مینځه چی دمینځی کالی مینځی!!!
که چیری دع اوغ حکومت ستری ملی چاری ،لکه امنیتی سرټیټی تړون اودآل سعود څخه دړانده ملاتړ اوداسی نوری چاری، پخپل سر اوپرته دولس له مشوری ترسره کړی؟ نو لیری به نه وی چی ددی حکومت برخلیک به دډاکترنجیب په شان خواښینوونکی وی.
په درناوی
درویش وردګ

بیشتر بقا وموجودیت تمام خاینین به ملت افغانستان بستگی به دو همسایه ایران و پاکستان نسبت به دیگرا ن دارد. کرزی کسیکه برای اقتدار و قدرت شخصی اش کار میکند ناگزیراست منافع وابستگانش را نیز مدنظر داشته باشد. پس اشخاص با وجدان خفته ها که در رژیم کرزی موجود بودند آنها را وادار میسازد تا برای بدست آوردن ا قتدار از دست رفته مسایل را طوری نشان دهند که کرزی حق بجانب بوده است.
در خدمت پاکستان وایران بودن نشانه تعلقات اشخاص است که بجز منافع خود شان منافع ملی را برسمیت نمی شناسند.
رژیم کرزی و کابینه قورمه ای جاسوسان رنگارنگ وی درین زمینه آگاه هستند که آنها نمیتوانند بر ملت تکیه کنند. زیرا ملت آنها را خوب شناخته است و میدانند که بقای آنها چگونه تامین میشود. دولت بیکفایت و بدنام کرزی که مشتمل از گروه اگثر جاسوسان پاکستان و ایران بود و بنابه فشار این دو همسایه مجبورند منافع ایران وپاکستان را که در حال از بین رفتن است دوباره قوت بخشند .
تصمیم قاطع از پشتیبانی عربستان سعودی که منافع ملی ما در آن مضمر است چند منفعت را با خود همراه دارد.
1: تضعیف دوران جاسوسی دو همسایه را در افغانستان سبب میشود.
2 : عربستان که حامی طالبان و پاکستان است اگراین خوجیین با افغانستان سر یاری بجنباند هزار مراتبه نسبت به یاری پاکستان وایران به مسایل ملی کشور ما مفید قرار میگیرد.
3 : افغانستان میتواند در برابر ایران و پاکستان اسقلال سیاسی اش را حفظ کند.
4 : لجام گسیختگی پاکستان را در مورد افغانستان تحت کنترول در آورد که دیگر پاکستان در قول و قرار هایش که هرگز صادق نبوده باید تجدید نظر کند.
5 : قدرت طلبی لجام گسیخته ایران را که تحت حاکمیت کرزی به اوجش رسیده بود وافغانستان را به یکی از اقمار ایران مبدل کرده بود با این اتحاد میتواند مهار کند.
بدبختی درین بود که روزهای مبارک عاشورای حسینی را ایران ابزار سود جویی خود ساخته بود واز سوگ و ماتم حسینی بر خاطر قدرت نمایی خود ایران با عکسها ی خمینی و خامنه یی از اینروزسؤ استفاده میکرد. با این اتحاد جلو سؤ استفادۀ ایران را میتوان گرفت.
افغانستان را 13 سال کرزی به قهقرا برده وحاکمیت ایران وپاکستان در افغانستان بحدی برجسته شده بود که افغانستان موجودیت ارادۀ اش را از دست داده بود با این قرار داد میتواند افغانستان دوباره خود مختاری اش را در برابر ایران و پاکستان حفظ کند. اگر در سابق جاسوس های عربستان سعودی از طریق پاکستان در افغانستان کار میکردند و مفادش را پاکستانیان در جیب میزدند با این اتحاد افغانستان میتواند مستقل وبدون دلال پاکستان با عربستان وارد معامله شود و امتازات بیشتر از عربستان بدست آورد. بطور نمونه سبب تقویه قرار داد گار گران افغان در عربستان میشود . این قرارداد با ویزه و بیمه و امتیازات دیگر که نصیب کارگران افغانسان بزودی میشود. محرومیت تعدادی از کارگران راکه سالها نیروی بشری شانرا در ایران از دست میدادند ولی از تمام امتیازات محروم بودند. اینک میتوانند با قرارداد کار و ویزه رسمی فرزندان شان اجازه مکتب نرفتن پیدا کنند. دیگر اینکه با دو دشمن مزور اگر یک دوست قوی در کنار داشته باشیم عالی تر از همسایگان است. وصدها امتیاز دیگر

من فکر نکنم که شما هم عبدالعلی مزاری را مجرم ندانید، مگر نمیدانم که چرا باز علاقه ای بنشر نظر بنده ندارید. گذشته ازانکه بالای کسی تهمت نشده و یا با دشنام بقومی کوشش به ایجاد تنش هم نشده است. شاید اکثریت از شما خرسند هم شوند که صدای خفه ای شانرا دوباره بلند نموده باشید. گذشته از همه از فحوای نظر بنده معلوم شده باشد که بنده علاقه ای زیادی به ادامه این ریتوریک نداشته، طرفدار دیدن نظر دیگران نیز میباشم. موفقیت هرچه بیشتر شما را در امور خیر خواهانم. بااحترام

ایران او سعودي د شیعه او سني هېوادونو د سر لارو په توګه له ډېر پخوا سره دښمني پالي ، ایران په نړۍ کې د شیعه مذهب د ترویج لپاره په پراخه کچه کار کوي ، په هر هېواد کې د شیعه ګانو کلکه ننګه او ملاتړ کوي ، مالي ، پوځي او لوجیستیکې مرستې ورسره کوي ، د ایران شیعه اخندان د شیعه خلافت د رامنځته کېدو پراخه هڅې کوي په دې وروستیو کې یې ځېنې سیاستوالو له دې رازه پرده هم پورته کړې . له بل لورې سعودي ځان د سنیانو مدافع بولي ، ایران او نورې شیعه ډلې ټپلې د ځان لپاره ستر خطر ګڼي همېش په همدې هڅه کې دی چې څرنګه د ایران د پرمختګ مخنېوی وکړي او په څه ډول یې مهار کړي .

بحران یمن و ایجابات منافع ملی افغانستان
محمدقاسم عرفانی
یمن یکی از کشورهای جنوب‌غربی خاورمیانه است که در پی امواج بهار عربی در سال ۲۰۱۱ وارد بحران شد. علی عبدالله صالح پس از ۲۱ سال از ریاست‌ جمهوری این کشور بر اثر اعتراضات مردمی کنار رفت. با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری تک‌ نفره در فبروری ۲۰۱۲ منصور هادی به قدرت رسید، ولی منازعات سیاسی با صبغه فرقه‌ای به‌ خصوص بین گروه انصارالله به رهبری حوثی‌ها و القاعده ادامه یافت.
حوثی‌ها در اعترضات علیه علی عبدالله صالح و سقوط وی نقش داشتند ولی نسبت به جایگاه‌شان در نظام سیاسی جدید نیز ناراضی گردیدند. حوثی‌ها که زیدی‌مذهب هستند و عمدتا ساکن نواحی شمال و شمال‌غربی یمن، در سپتامبر گذشته صنعا پایتخت این کشور را تصرف کردند و حکومت وحدت ملی را اعلام داشتند.
دولت منصور هادی در ۲۱ جنوری سال روان استعفای خود را اعلام داشت و یک ماه بعد این استعفا را پس گرفت و شهر عدن را پایتخت خود اعلان کرد. عدن شهر بندری است که در سال‌های ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۰ زمانی که تحت تاثیر جنگ سرد، یمن نیز به دو کشور شمالی (جمهوری عربی یمن) و جنوبی (جمهوری دموکراتیک یمن) تقسیم شده بود، پایتخت یمن جنوبی بود. زمانی‌که حوثی‌ها عدن را نیز مورد هجوم قرار دادند ایتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان از ۲۶ مارچ سلسله حملات هوایی علیه مواضع حوثی‌ها را آغاز کردند که تاکنون نیز ادامه دارد و طبق فیصله اتحادیه عرب در شرم‌الشیخ مصر احتمال اعزام نیروی زمینی نیز وجود دارد.
یمن روزهای دشوار و حساس را سپری می‌کند و به حمام خون تبدیل شده است در حالی‌که دیپلومات‌ها و شهروندان کشورهای دیگر از یمن خارج می‌شوند بر میزان تلفات یمنی‌های افزوده می‌شود. صرف نظر از بعد داخلی بحران یمن، آن سوی این بحران نوعی رقابت و منازعه‌ای است که بین قدرت‌های منطقه‌ای وجود دارد. منازعه‌ای که در اصل جنبه سیاسی دارد و جنگ برای استیلا و هژمونی منطقه‌ای است اما رنگ و بوی فرقه‌ای به آن داده شده است. از این‌رو این منازعه در امتداد بحران سوریه و عراق پتانسیل بالایی برای رویارویی قدرت‌های منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای دارد و احساس می‌شود چنین صف‌آرایی به‌شکل پنهان و اشکار صورت گرفته است.
حال پرسش این است که منافع ملی کشور ما اتخاذ چه نوع رویکرد را در قبال این بحران ایجاب می‌کند؟ به‌نظر می‌رسد برای افغانستان به‌عنوان کشوری که در همسایگی و هم‌جواری قدرت‌های منطقه‌ای درگیر در این منازعه قرار دارد و خود در بحران ثبات و امنیت به سر می‌برد، تلاش برای دور نگهداشتن کشور از این تنش و رویارویی بهترین گزینه می‌توانست باشد که با کمال تاسف چنین نشد. بیانیه ریاست‌جمهوری مبنی بر حمایت از موضع عربستان سعودی آنهم با استدلال، دفاع از حرمین شریفین علامت سوال بزرگی را در برابر دستگاه دیپلوماسی و پالیسی‌سازان سیاست خارجی ما قرار داده است.
با توجه به این‌که سیاست خارجی افغانستان به لحاظ سنتی در قبال جنگ‌ها و منازعات بین‌المللی از قبیل جنگ‌های جهانی اول و دوم و حتا جنگ سرد، مبتنی بر اصل بی‌طرفی بوده است و با توجه به این‌که رویکرد کثیرالمحور دولت پیشین به زعامت رییس‌جمهور کرزی به رغم کاستی‌هایش، در راستای نوعی توازن منطقه‌ای و بین‌المللی تفسیر می‌شد.، اتخاذ سیاست جانبدارانه در این بحران به هیچ‌وجه نمی‌تواند در راستای منافع ملی ما قابل تفسیر باشد. چنین گرایشی در سیاست خارجی ما می‌تواند بر آسیب‌پذیری‌های ما افزوده و عواقب ناگواری را در پی داشته باشد.
موضع جانبدارانه در این بحران بیشتر از دست‌آوردی که فکر می‌شود برای ما داشته باشد، هزینه دارد. از یاد نبریم که ما برای تامین صلح و ثبات در کشور خود نیاز به همسوسازی همسایگان و شرکای منطقه‌ای و جهانی خود داریم. ما هنوز در مراحل ابتدایی دولت- ملت‌سازی به سر می‌بریم و راه درازی تا عبور از دیوارهای قومیت و زبان و سمت و حکومتداری خوب در پیش داریم. از این‌رو مداخله در بحرانی مثل یمن با موضع جانبدارانه از یکی از اطراف بحران موجب تحریک طرف‌های دیگر می‌شود و از زوایای مختلف ما را متضرر می‌سازد.
از جانب دیگر با توجه به مواضع برخی از رهبران حکومت وحدت ملی و مقامات ارشد حکومت پیشین و برخی رهبران جهادی احساس می‌شود ملاحظات و نکته‌سنجی‌های خود دولت‌مردان و رهبران جهادی نیز در این بیانیه لحاظ نگردیده است. این امر جدای از بعد خارجی قضیه استحکام حکومت وحدت ملی را نیز با خطر مواجه می‌سازد زیرا این اولین‌بار نیست که صدای مخالفت و گلایه از درون ارگ شنیده می‌شود بلکه بارها شاهد چند صداهایی بوده‌ایم.

در جواب نوشتۀ جناب جلال از المان عرض شود که ادبیات به کارګرفته توسط وهابی و سلفی و تکفیری خلاف عقل بشری میباشند، نګاه کنید ، به نام مجرم! خواندن مزاری اینهمه جرائم مرتکب شده توسط طالب ( این مزدوران دالر) را تائید میکند ولی دیګران را متهم به نوکر بودنِ این و آن میکند ، یادش رفته که تفکر و عملکرد وهابیت و حتّی کُل ساختار آل سعود محصول تفکر استعمار انګلیس میباشد و به نفع استعمار کار میکند هر چند خودرا شِفتۀ دین می پندارند ، فقط یک سؤال دارم، آیا عملکرد طالب مطابق روحیۀ افغانیت و انسانیت و اسلامیت بود و میباشد؟ آیا عملکرد بن لادن در ارتباط با یازدۀ سپتمبر! !!!!! خلاف دین و کرامت انسانی نبود؟ بناً نتیجه میګیریم که این افکار عوض خدمت به اسلام و مسلمین، ریشۀ اسلام و مسلمین و حتّی احساس انسانی را می خشکاند. جالب است، مرا به جرم تراشیدن ریش در کارتینر محبوس میکند ولی از آل سعود ریش تراشیده دالر د یافت میکند.

یک نکته را باید یادآور شد که طالبان باتمام کمیها و اشتباهاتی که داشتند، در پهلوی اینکه مال و ناموس مردم در دوره ای شان بمراتب مسءونتر از 14 اخیر بوده، بزرگترین خدمتی را که به مردم شریف و مسلمان این کشور انجام دادند، عبارت از ازبین بردن عبدالعلی مزاری مجرم میباشد. بخاطر این خدمتشان باید گفت که جزاهم الله خیرا.
در پاسخ به وسوسه های ابلسیانه ای اجنتهای ولایت فقیه، همین سوره ای قرآن شریف ان شاالله کافیست:
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ. مَلِكِ النَّاسِ. إِلَهِ النَّاسِ. مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ. الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ. مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ.

حمایت ازتاخت وتاز عربستان که با عاید پول نفت تروریزم رادرجهان حمایت میکنند اشتباه است !
زمانیکه قوای ناتو به کابل آمدندونظام ترورطالبی تا الندازه ای از هم پاشیده شد ، در آنوقت هفته نامه اشپیگل با وزیرداخله عربستان مصاحبه نموده وازآقای وزیرپرسان میکند که ناتو اسنادی زیادی راازدفتر کمکی شما بنام الحرمین در کابل دریافتند که سالهای متمادی عربستان کمکهای نظامی ومادی به این گروه افراطی میکنید، واز جانب دیگر باغرب ( بنام )مخالف ترورو همکار هستید؟آقای وزیربه جواب اشپیگل گفتند(..چرا اسراییل فلسطین رابمباران میکنند..؟ ) از گپ گپ میخیزه!! گفته اند که : ..برزمینت میزند نادان دوست !

باعرض سلام و احترام. بنظر میرسد که ما افغانها سیاست و مذهب و احساسات و تعصب و درک صحیح از منافع و دوست و دشمن و خلاصه هر چیز را باهم مخلوط کردیم که نتیجتاً از یافتن و تشخیص راه درست و صواب محروم میباشیم، در موضعګیری هر دو جناح موافق و مخالفِ این مسئلۀ حساس سوالهای بسیار ګیچ کننده و نا جواب ایجاد میشود، اکثریت موافقان موضع دولت را به اصطلاح عاشقان اسلام تشکیل میدهند که سؤال بنده متوجۀ ایشان میشود، پیغمبر ګرامی ما یک فرمودۀ سنګین برای ما و یا شاید همۀ بشریت به میراث ګذاشته که این فرموده منحیث تذکرۀ اثبات هویت انسانی و اسلامی و پاسپورت دخول به جنت برّین تلقی میګردد، اګر اعمال و ګفتار ما مطابق این فرموده ( که سنګینی و عظمتش برابر با کُل هستی میباشد) عیار باشد، حتّی اګر راه اشتباه هم رفته باشیم مؤاخذه نخواهیم شد در غیر آن سخت متضرر خواهیم شد، آن فرمودۀ با هیبت اینست ( انما اعمالکم بالنیات) که لازم به توضیح نیست.
نکتۀ دوم اینکه بسیاری از مردم ما اصلاً از حقیقت و جریان موضوع دقیقاً خبر ندارند ، نمیدادند که کدام مملکت بر کدام مملکت حمله کرده و چرا حمله کرده؟
نکتۀ سووم اینکه بعضی از دوستانِ قلم دوست ما چنین استدلال میکنند که ګویا سعودی و سایر اعراب خلیج میتوانند ازین ببعد از نفوذیکه روی طالبها و سایر مخالفین مسلح دارند، میتوانند آنها را رام و وادار و تسلیم پروسۀ صلحِ مورد نظر دولت افغانستان نمایند، این استدلالِ مستند بسیار قوی و سرنوشت ساز میباشد منتهی در محکمۀ این دنیا و آن دنیا پیش خداوند. این استدلال سندِ اعترافِ تلخِ است که پای همه جنایتکاران اعم از طالب و القاعده و باقاعده و با بافایده و همه را بشمول حامیان خلیجی و غیر خلیجی شان به پای محکمۀ بشری و الهی خواهند کشاند، رسماً اعتراف صورت ګرفته که خلیجی ها بر این جنایتکاران نفوذ دارند معنی این حرف اینست که خلیجی ها میخواستند و میخواهند که مردم ما در مسجد و مکتب و کوچه و بازار بر اثر حملات انتحاری! در خاک و خون بغلطند، چرا تا به امروز یک مرد پیدا نشده که به خلیجیها جدّا بګویند که این سګهای مامور پیشۀ تان را رام کنید، مګر دالرهای باد آوردۀ آلسعود و آل ثانی نیست که موجب تداوم این ماتم ګردیده اند؟
امّا نکتۀ چهارم و مهم اینست که لالاچوچه و لالابزرګ در صدد تسخیر مریخ! میباشند، ما و شما و اینها و آنها را اصلاً آدم حساب نمیکنند و هر چه و هر ګونه دلشان بخواهد استعمال میکنند، بناً غیر منتظره نخواهد بود که این جنجال سعودی و یمن بخشِ کوچکِ از پیاده کردن یک سناریوی خطرناکِ دیګری باشد که میخواهد ازین طریق دولت سعودی را تضعیف و حتّی تجزیه نماید، هر چند بظاهر اِلامر طرفداری و پشتیبانی نموده ولی در خفا خنجرِ دیګری را در غِلاف نګهداشته اند.
منِ فقیر وحقیر و بیسواد و امثال من یک هژده روز زنده میباشیم و دیګه میریم ولی تا روز رفتن باید اشک حسرت بریزیم به این باسوادان و روشنفکران و دولتمردان و مردم دوستان خود که چرا حرفیکه باید اول میزدند، آخر میزنند، و در روز حساب و کتاب من لالاچوچه و لالابزرګ را از یخن میګیرم نه به این جرم که مرا و برادرم و خواهرم را یا خودش یا توسط سګهای خود، نابود کرده، بلکه به این جرم که چرا حرفِ که آخر زدند، اول نه میزدند ( یعنی معاملۀ حد اقل ۳۰ - ۰۷) شاید ما قبولش میکردیم.

هر چند این اعلان دولت کاملاً بجا و بر وفق منافع کشور اتخاذ و اعلام شده و از جانبی اعلام چنین موضع ملی رئیس دولت افغانستان زمینه شناخت عناصر و جواسیس کشور های منطقه را نا گزیر به عکس العمل نموده و دولت به آسانی از آنها شناخت پیدا کرده که وظیفه بعدی دولت را در دستگیری و به محاکمه کشانیدن آنها سهلتر میسازد، زیرا به هر افغان منافع
ملی اش والاتر از هر چیز دیگر باید باشد، در صورت اغفال دولت، خود دولت نیز شریک جرم جواسیس شده و در آمکلف به جوابگویی میباشد

ايمل خانه
که تاته يو څوک ووايي چې د تا کعبه باندې حمله کوم, ته څه ځواب وايې, يانې ته بيا د ايران له ډاره هيڅ ونکړې. زه پوهيږم او عقيده لرم چې کعبه باندې هيڅ قدرت حمله نسي کولای خو د يو مسلمان په صفت د تا وظيفه څه ده, ايا دا چې د ايران له ډاره کرار کينې او د نورو مسلمانانو سره په صف کې ودريږې. شيعه ډله په ښکاره وايي موږ سعودي خواته حرکت لرو يانې دوی کعبه باندې يا کعبې په لور په حرکت دي او ته د کرزي لالا سره ورته خړخړ ګوری.
د ډاکټر صاحب اشرف غني سره د ملت اکثريت موافقه رايه لري او افغانان تل د اسلام په لاره د جهاد يو ډير ښه شهرت لري نو ته که بيا بې زړه يې نو هڅه مه کوه چې داسې ليکنې وکړې چې د تا د لابدنامولو سبب سي, د تا کرزی (د تا کرزی په دې خاطر ليکم چې کرزی يواځې د يوې ډلې د پاره کار کړی او مملکت يې فساد کنده کې غورځولی) داسې څه ندي کړي چې ته يې په الفاظو پټ کړې.
د احمد ورور او استاد هاشميان لاندې ليکنه په دقت ولوله او نور ليکنه مه کوه ولې چې هر څومره وليکې خو خلکو کې اعتبار نلری. ملت تاسو پيژني.

افغانستان ولې باید د سعودي ملاتړ وکړي؟

حمایت حکومت وحدت ملی از عربستان سعودی یک اقـدام عالــی بـدون پـیامــدهـای ناگواراست!

نمیدانم که چی وقت کابینه ای ناکام حکومت تاریخ تیر شدۀ آقای کرزی شر خود را ار سر مردم ما گم خواهند نمود. مانند روز روشن است که هر آنچه از دهن آنها میبرآید بشکلی از اشکال از برکت بوجیهای دالری است که مداوم ایشانرا مورد نوازش قرار داده و باید که هنوز هم ادامه داشته باشد. والله اعلم فتوای جدید آقای سپنتا در رد حمایت حکومت فعلی افغانستان از حکومت یمن و همجهتی با حکومت سعودی بنظر بنده موجه نمیباشد. اولاٌ فکر نکنم که ارزشهای دینی برای جناب ایشان اهمیتی داشته باشد و ایشان هم اهل آن باشند که در مورد اظهار نظر کنند.

ثانیاً کوبیدن استعمار انگلیس از جانب کسیکه همان استعمار انگلیس او را دستگرفته و برخلاف رأی پارلمان و مردم در حکومت مزدور خود مقرر نمود، هیچ نمود و زیبی ندارد. سخن اصلی اینست که استعمار همه را تا وقتی کار دارد که بدردش بخورد و بعداً آنرا در زباله میداندازد.

از زمان جنگ ایران و عراق که افتضاح ایران گیت نشان داد که امریکا در خفا به ایران سلاح میفرستاد، تا به حمله ای کافرمایانشان به افغانستان و عراق به همکاری مستقیم حکومت ایران و در بخشیدن هر دو حکومت بدست نوکران و اجنتان رژیم صفوی، همه دنیا بچشم دید که جنگهای زرگری ایران و امریکا برای فریب عوام بوده، وفادار ترین و معتمد ترین همکار آنها در منطقه همین حکومت مغرض آخوندی میباشد. ( به اصطلاح ایشان) همین استعمار از ۱۴ سال است که منطقه را عملاً به ایران سپرده و این دولت سعودی بوده است که بحیث احمق ترین دولت جهان تیشه ها را صرف به ریشه ای خود زده است. حالا که خطر تجاوز ایران به دروازه های این مملکت رسیده است، اینها متوجه شدند که کارد به استخوان رسیده است. البته این اقدام با استقبال گرم علمای دین، خبرای سیاسی خود این کشور و سایر کشور ها از ترکیه گرفته تا فلسطین و سودان و پاکستان قرار گرفته است. البته حکومت و مردم افغانستان بر علاوه ای وجیبه ای دینی که اگر دفاع حرمین تقاضا کند، نمیتوانند بخاطر یک همسایه بخیل و متجاوز که بجز ضرر هیج مفادی بما نداشته، خود را از جهان اسلام منزوی بسازد.

اینکه میگویند حامد کرزی خیال کودتا را دارد! شاید درست باشد !؟
احتجاج ایمل فیضی برتصمیم دولت اشرف غنی بارتبارط اعلامیۀ اخیر حمایت از عربستان سعودی افواهی را تائید میکند که کرزی و باند فاسد او در صدد تخریب دولت اشرف غنی افتاده- قرار مسموع باند کرزی سعی دارد باند عبدالله را راضی و بخود نزدیک سازد که اگر درین سعی توفیق یابد، کودتا بخاطری سهل و ممکن میباشد که تا تاامروز ادارۀ افغانستان بدست باند کرزی میباشد.
دراعلامیۀ اشرف غنی گفته شده که اگر امنیت عربستان سعودی مورد تهدید قرار گیرد، افغانستان با تمام قدرت خود از عربستان سعودی دفاع خواهد کرد. این اعلامیه را هر فرد مسلمان در افغانستان و هر افغان مسلمان تائید میکند- در کشوریکه کعبۀ مسلیمن قراردارد، باید مورد حمایت مسلمین قرار داشته باشد.
نکتۀ دوم اعلامیۀ اشرف غنی تائید حکومت قانونی یمن میباشد. اینهم یک تصمیم کاملا مشروع میباشد، زیرادر صورتیکه تخریب حکومتهای مشروع توسط گروه های چوکی طلب، آنهم بتحریک دولتهای خارجی، دوام پیدا کند، در جهان انارشیزم مسلط میشود- اهل تشیع در یمن یک اقلیت است که بکمک و تحریک کشور های شیعه مذهب حکومت قانونی را برانداختند واین راه حل نیست - راه حل اینست که هر دو گروه شیعه و سنی دست اتفاق بهم داده کشور عقب ماندۀ یمن را بمنظور رفاهیت مردم آن ، دوستانه و برادرانه اداره کنند- یمن بمردم آن تعلق دارد، نه به ایران و لبنان و سوریه یا عربستان سعودی.
ایمل فیضی از اشخاص ادارۀ کرزی بود و اکنون راه شیطنت و در اندازی و تخریب سیاسی را به پیش گرفته است. درمقاله اش استدلال او پایۀ چوبین - یعنی شیطنت = دارد. فاعتبروا یا اولی الابصار - با عرض احترام- هاشمیان 5 اپریل

ستایش از موضع گیری دوکتور اشرف غنی
اخیرا ٌ ده ها تن از دوستان وطنخواه و متدینِ بنده، از داخل و خارجِ کشور به من زنگ زده، موضع گیری خردمندانهٔ رئیس جمهور افغانستان « در بحران یمن» را قابل ستایش دانستند.

... درحالی که این سیاست واقع بینانهٔ جناب رئیس جمهور ( اشرف غنی) درهمان روزی که منتشر شد، صد درصد مورد تأیید بنده ( وهاج) بود و هست.

آقای ایمل خان فیضی!
اگرچه از یک سخنگو بسیار توقع نمیتوان کرد، اما در حکومتی که شما سخنگوی آن بودید، برعلاوه ای ایکه رسما فاسدترین حکومت دنیا شناخته شد، بزرگترین دستاوردش، اجازه دادن به رخنه ای بیش از حد جاسوسان و پیروان حکومت ولایت فقیه صفوی در امور کلیدی کشور بوده است. در عوض بجز جیبخرجی اعضای حکومت که شاید شما هم ازانجمله بوده باشید، بمردم و ملت بجز اضمحلال فرهنگی، تشطط اجتماعی و ضیاع جانی، سیاسی و اقتصادی مفادی که فایده محسوسی دیده نشده است. امید است که الله بزرگ هرچه زودتر مردم و مملکت مارا ازین سرطانهای خبیث، که شماهم ولو باسهم کوچکتان بحیث عضو همان دولت، در پیشرفت آنها شریک بوده اید، شفا نصیب کند. آمین

کرزی، سپنتا، فیضی او د کرزی نور انډیوال ملامت ندی نمک حرامی نه شی کولای هغه د ډالرو کڅوړی چی ایران به د کرزی د قدرت په وخت کی ارګ ته رالیږلی د دوی سترګو ته دریږی نو ځکه دوی اوس د اشرف غنی د هغه ملاتړ چی د سعودی هیواد څخه د یمن په اړه اعلان کړی دی مخالفت کوی.چی په دی ډول د ایران سیاست په یمن کی تایدوی.
خو دوی پدی نه پوهیږی چی اشرف غنی ولی د سعودی عربستان ملاتړ کړی دی؟
د اشرف غنی ملاتړ د سعودی عربستان څخه یوازی پدی خاطر دی چی سعودی د افغانستان د سولی په راوستلو کی مهم رول لوبولی شی سعودی کولای شی چی پاکستان قانع کړی چی طالبان د خبرو میز ته کینوی همدارنګه سعودی پر پاکستان ژور نفوز لری که سعودی وعواړی پاکستان مجبورکولای شی چی د افغانستان په کورنیو چارو کی د مداخلی لاس واخلی.
بل ډله د عبدالله عبدالله ، محقق یا په ټوله کی د نظار شورا ده دوی هم ندی ملامت ځکه دوی هم د ایران په مقابل کی نمک حرامی نه کوی همدغه ایران وو چی دوی او ډله یی تر اوسه پوری ژوندی ده نو ځکه اوس په یمن کی د ایران خوا نیسی.
زموږ په ګمان د ټولو افغانانو لپاره پکار ده چی د سعودی او یمن په مسله کی هغه لاره غوره وشمارل شی چی زموږ د هیواد ملی ګټی پکی خوندی وی زموږ په ګمان همدغه دریځ چی اشرف غنی نیولی دی زموږ ملی ګټی خوندی کوی، باید ټول افغانان یی تر شا ودریږی

حمایت سمبولیک از عربستان: ترمیم یک اشتباه استراتیژیکی

http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/khalid_mohammad_hemaiat_symbolik_az_arabestan.pdf

موقف و بیانات داکتر اسپنتا شایعۀ کودتا را تائید میکند
http://www.afghan-german.net/upload/Tahlilha_PDF/hashemian_khalil_yaman_iran_afg_epanta.pdf

خیز بلند استراتیژیک از سوی دکتر غنی

حمایت حکومت افغانستان از مداخلۀ نظامی عربستان سعودی در یمن

در مصاف جاری در یمن، افغانستان باید بی‌طرف باشد

موضع‌ گیری طرفدارانه افغانستان در بحران یمن، اشتباه است